غلامحسین شافعی رئیس اتاق ایران در ستون سرمقاله روزنامه ايران با تيتر«گام دوم اقتصاد در پسابرجام» نوشت:
بخش خصوصی ایران که در دوران طولانی مدت اعمال تحریمهای بینالمللی، دشواریهای فراوانی را از سر گذرانده است، طی یک سال گذشته از اجرای برجام به دنبال احیای مسیر تجارت و کسبو کار است. دوری یک دههای از روند معمول اقتصاد جهانی و خارج شدن از چرخه مناسبات اقتصادی بینالمللی، به سادگی و بسرعت قابل جبران نیست. طی یک سال گذشته تلاشهای قابل توجهی برای استفاده از ظرفیتهای برجام در اقتصاد به کار گرفته شده است. دیدارها و رفت و آمد میان فعالان اقتصادی و همینطور مقامات سیاسی حول موضوعات اقتصادی به اوج خود رسیده است اما طبقات مختلف جامعه در انتظار نمود بیشتر ثمرات برجام است.
طبیعی است که رفع تحریمها و باز شدن شریان ارتباطات اقتصادی، ابتدا در لایههای بالا نمایان میشود و با فاصله زمانی طولانیتری به بدنه جامعه میرسد اما میتوان با رفع موانع تولید و بهبود محیط کسب و کار در داخل، سرعت بیشتری به این فرایند داد تا هم ثمرات برجام و هم نمود رشد 7.4 درصدی اقتصاد در بدنه جامعه ملموس شود. در حال حاضر افزایش چشمگیر تولید و صادرات نفت، مهمترین و محسوسترین ثمره برجام بوده است که اثر آن در درآمد ملی نمایان است. ورود هواپیمای نو به آسمان ایران که نماد از میان رفتن تحریم 38 ساله صنعت هوایی است نیز امیدواری را برای تداوم این مسیر و تجلی آن در سایر بخشهای اقتصادی افزایش داده است. پس از تأثیرگذاری رفع تحریمها بر صنایع بزرگ، باید به دنبال راههای اتصال صنایع کوچک کشور به صنایع کشورهای پیشرفته بود. بنگاههای کوچک و متوسط بهعنوان اشتغالزاترین بخش اقتصادی کشور که دربرگیری آن در بدنه جامعه نیز فراتر از صنایع بزرگ است، میتوانند محور رشد اقتصادی و توسعه بازار کار قرار گیرند. بنابراین توجه به این بنگاهها هم از نظر بهبود فضای کسب و کار داخلی و هم در زمینه همکاریهای مشترک بینالمللی، میتواند راهگشا و اثرگذار در تمامی لایههای اقتصادی باشد.
طی یک سال گذشته از اجرای برجام، هیأتهای تجاری و اقتصادی زیادی از کشورهای مختلف خارجی به منظور شناخت اقتصاد ایران، راهی کشورمان شدهاند. ترافیک پرفشار در رفتو آمدهای اقتصادی به این دلیل است که دوری ایران از جامعه جهانی در یک دهه پیش از برجام، شرایط را برای شناخت کافی از شرایط اقتصاد ایران دشوار کرده است و فعالان بخش خصوصی در دنیا به دنبال آشنایی با ایران هستند. ظرفیتها و ویژگیهای منحصر به فرد ایران در منطقه میتواند زمینه مناسبی برای همکاری مشترک و صادرات به بازارهای اطراف ایران باشد. این موضوع در دیدارهای متعدد اقتصادی بیان شده است. در دوره جدید اقتصاد ایران نمیخواهد بهعنوان بازار مصرف برای جهانیان، ظاهر شود بلکه قرار است راههای تقویت تولید ملی و همکاریهای مشترک، در دستور کار قرار گیرد. اتاق بازرگانی، صنایع، معادن وکشاورزی ایران در مسیر پسابرجام این هدف را دنبال کرده است و بر همین اساس به دنبال رونق در کسب و کار بخش خصوصی بوده است.
در 9 ماه نخست سال 1395 تعداد 97 هیأت تجاری از کشورهای اروپایی، آسیایی، آفریقایی و عربی پذیرش شدهاند که در مجموع تعداد 2100 فعال اقتصادی را به پای میز مذاکرات تجاری با فعالان اقتصادی ایرانی کشانده است. این تعداد تنها از طریق اتاق ایران پذیرش شدهاند در حالی که اتاقهای شهرستانها از جمله اتاق تهران نیز پذیرای هیأتهای متعدد استانی و ایالتی سایر کشورها بودهاند. همچنین اتاق ایران در ده ماهه سال 1395 موفق شده است 20 هیأت تجاری را به 38 کشور اعزام کند که برخی از این هیأتها در همراهی با مقامات بلندپایه کشور بوده است. در مجموع 515 نفر از فعالان اقتصادی کشور در این هیأتهای اعزامی حضور داشتهاند که به امضای چندین تفاهمنامه و سند همکاری منجر شده است. در این مدت همچنین هیأتهای تخصصی برای مذاکرات و همکاریها از سازمانهایی چون صندوق بینالمللی پول، بانک توسعه اسلامی، سازمان 8کشور اسلامی درحال توسعه (دی8)، بانک جهانی، سازمان جهانی تجارت، اتاقهای بازرگانی اتحادیه اروپا، کمیسیون اتحادیه اروپا و چند سازمان بینالمللی دیگر در اتاق ایران پذیرش شدهاند.
مجموع این دیدارها که بواسطه فضای پسابرجام برای بخش خصوصی فراهم شده است، بهعنوان فرصتی برای توسعه همکاریهای بینالمللی و نقطه وصل دوباره اقتصاد ایران به چرخه جهانی محسوب میشود به همین دلیل با حساسیت بالایی از سوی اتاق ایران بهعنوان بزرگترین پارلمان بخش خصوصی کشور دنبال میشود. همراهی با وزیر امور خارجه در سفرهای دیپلماتیک نیز که فرصت آن برای بخش خصوصی فراهم شده، فرصتی مطلوب برای پیشبرد دیپلماسی اقتصادی است. در همین راستا در سفر اواخر اسفندماه وزیر امور خارجه به کشورهای اروپای شرقی نیز، هیأتی اقتصادی به سرپرستی اتاق ایران راهی خواهد شد تا اهداف مورد نظر بخشخصوصی نیز در کنار مذاکرات دیپلماتیک دنبال شود.
- پیامدها و دستاوردهای نشست آستانه
در ستون سرمقاله روزنامه كيهان نوشت:
نشست آستانه فرصتی براي سوريه میتواند باشد که براي اولين بار دولت سوریه و برخی گروههای مسلح بعد از ناامیدی از ساقط کردن دولت قانونی این کشور دور یک میز جمع شدند. مذاکرات آستانه مقدمهای براي پيروزيهاي سياسي ملت سوريه در برابر تروريسم است. هرچند به دلیل فشار حامیان غربی - عربی بر گروهای مسلح باید با کمی احتیاط به نتایج این نشست نگاه کرد و منتظر آینده بود، اما در عین حال درباره واقعیتهایی که تاکنون آشکار شده باید گفت:
1- گفتوگوهای آستانه دستور کار مشخصي داشت که در بیانیه پایانی نیز بر آنها تاکید شده است. اولاً هدف تثبيت توقف درگيريها بود. ثانیاً روشن شدن تفاوت ميان گروه هاي تروريستي تکفيري صهيونيستي مثل داعش و جبهه النصره و غيره با گروه هاي مسلحي که توقف درگيريها را تا به اینجای کار پذیرفتهاند. ثالثاً تلاش برای مبارزه با تروريسم به عنوان نقطه مشترک است و اين مسئله آزموني براي ميزان جديت گروههاي مسلح و حاميان آنان در مسئله مبارزه با تروريسم است و مخالفان مسلح باید جديت خود را در مبارزه با تروريسم نشان دهند. لذا تقويت آتشبس و دستيابي به تفاهم در مبارزه عليه تروريسم به ویژه تروريستهاي داعش و جبهه فتح الشام (جبهه النصره سابق) که مشمول توافق آتشبس نيستند، از موضوعات مهم در دستور کار مذاکرات آستانه بود. در این خصوص باید به پیروزیهای همزمان ارتش سوريه در آزادسازی مناطق راهبردي صوران و سرجه و مران که از مراکز مهم تروريستها بودند، اشاره کرد که راه را برای رسیدن ارتش سوريه به شهر الباب به عنوان بزرگترين پايگاه داعش در شمال سوریه کوتاه و هموار کرد.
2- اين گفتوگوها هم بُعد نظامي داشت که همان مبارزه با تروریسم و تروریستهای تکفیری است و هم بُعد سياسي که راه را برای گفتوگوهای سوری - سوری فراهم میکند تا دولت و گروههای داخلی سوریه در مقابل تروریستهای تکفیری یک جبهه واحد با محوریت دولت قانونی و ارتش منسجم تشکیل دهند.
3- نشست آستانه یک پیروزی برای محور مقاومت چه در عرصه ميداني و چه در عرصه ديپلماسي و نتیجه آزادسازی حلب و ناکامي تروریستها و حاميان بینالمللی و منطقهاي آنان است و نشان از شکست بینالمللی کردن بحران سوریه و طرحهای غرب و به ويژه آمريکا و موفقیت تلاشهای منطقهای با ابتکار ایران و روسیه دارد. نکته مثبت این نشست حضور معارضان مسلح و عدم حضور موثر آمریکاست. لذا نه تنها آمريکا بلکه غرب از جمله لندن و ناتو و همچنین اسرائيل، از اينکه نتوانستهاند در سوريه به اهداف خود که همانا سرنگونی دولت سوريه بود، برسند، خشمگين هستند و این ناتوانی در اهداف و خشمگینی متعاقب آن به دلیل حمايتهاي ايران و روسيه از دولت قانوني بشار اسد است. بخشی از این عصبانیت آمریکاییها را باید در کلید خوردن طرح منع اجازه سفر سردار حاج قاسم سلیمانی به کشورهای جبهه مقاومت از جمله عراق و سوریه در کنگره آمریکا و اظهارات سامانتا پاور نماینده این کشور در نشست شورای امنیت جستجو کرد. چراکه امروز تمام تلاشهای آمریکا برای تسلط بر غرب آسیا شکست خورده است. غيبت کشورهاي عربي حامی تروریستها به ويژه عربستان سعودي در نشست آستانه را نیز باید نشانه انزواي حاميان تروريسم تلقی کرد.
4- یکی از پیامدهای نشست آستانه در صورت موفقیت آمیز بودن، اين است که گروه هاي معارض به همراه نظام سوريه عليه گروه هاي تروريستي بسيج خواهند شد و شکاف عمیقی بین گروههای تروریستی ایجاد خواهد کرد و جبهه هاي نبرد با نظام سوريه را عملا فرو خواهد پاشید .
5- محور مذاکرات آستانه گروههاي مسلح بودند نه گروههاي سياسي و موضوع اصلي مذاکرات تحولات ميداني و بحث آتش بس بود نه مذاکرات سیاسی درباره سرنوشت بشار اسد و دوره انتقالي و هرگونه تصميم گيري نسبت به آينده سياسي سوريه مربوط به خواست و راي مردم سوريه خواهد بود. این مذاکرات نمیتواند تروريست هاي ديروز را به سياستمداران امروز تبديل کند و حضور گروههاي مسلح در نشست آستانه به معناي به رسميت شناختن آنها به عنوان گروههاي سیاسی نیست. لذا پیشینه تروریستی آنها هرگز فراموش نخواهد شد و نباید فراموش کرد که محمد علوش سرپرست گروههای مسلح شرکتکننده در این مذاکرات سرکرده گروه تروریستی جیشالاسلام و جانشین برادرش زهران علوش است که فعلاً موافقت کرده به روند آتشبس بپیوندد. زهران علوش در حمله جنگندههای سوری به همراه تعدادی دیگر از رهبران تروریستها کشته شد. محمد علوش در گفتوگو با پایگاه بلومبرگ به کمکهای رژیم صهیونیستی به تروریستها اذعان و از اینکه این رژیم مجروحان تروریستها را در بیمارستانهای خود درمان کرده، تشکر و تاکید کرده بود نیروهایش هیچگاه با اسرائیل نخواهند جنگید!
6- نشست آستانه میتواند دلیلی بر افزايش مشروعيت و اقتدار نظام سوريه و ثبات نسبي در این کشور پس از آزادي حلب و حاکي از دست برتر سوريه و متحدانش در برابر تروريستها و حاميانشان باشد. همچنین این نشست نشانهای از آغاز روند بازسازي در این کشور است، آنگونه که بشار اسد در مصاحبه با شبکه تيبياس ژاپن بر آن تاکید کرده که «اولویت با دستیابی به آتشبس برای حمایت از زندگی مردم خواهد بود»
7- نشست آستانه یک بار دیگر نقش سازنده جمهوری اسلامی را در منطقه به نمایش گذاشت که همواره با یک موضع اصولي بر مبارزه با تروریسم و اولويت دادن همزمان به راهکار سياسي براي حل بحران سوريه تاکید داشته است.
8- مذاکرات آستانه ، مذاکراتی سوري - سوري است و ايران و روسيه به عنوان متحدان سوريه و ترکيه به عنوان وکیل مخالفان مسلح و همچنین نماينده سازمان ملل فقط ناظر اين مذاکرات هستند. آنگونه که بشار جعفري در کنفرانسي خبري در آستانه تاکید کرده اين مذاکرات تنها مختص طرف هاي سوري است و ترکيه در اين گفتوگو شرکت نخواهد داشت.
9- ترکيه که به عنوان رابط گروههاي مسلح در این مذاکرات حضور دارد، هرچند تمایل خود را برای نزديکي و همسويي با ایران و روسيه در جهت کمک به حل بحران سوريه نشان داده اما باید این تمایل خود را در عمل نشان دهد و با دست برداشتن از حمایت از تروریستها، مبارزه واقعی با تروریسم را در دستور کار خود قرار دهد و از هرگونه تلاش برای دخالت در سرنوشت سوریه خودداری کند. در این خصوص سخنان معاون نخست وزير ترکیه که به حمایت این کشور از تروریستها اذعان کرده، میتواند امیدوارکننده باشد. مهمت شمشک در مجمع جهاني اقتصاد در داووس سوييس گفته کشورش ديگر نميتواند بر حل بحران سوريه بدون بشار اسد تاکيد داشته باشد. وی تصریح کرده ترکیه هرچند مدتها مخالف اسد بود و از گروههاي مسلح (تروریستها) در حال جنگ عليه دمشق حمايت ميکرد، اما اکنون بايد «واقع بين» باشد و اين موضوع را درک کند که «واقعيتها» در سوريه به طور قابل توجهي تغيير کرده است. هرچند این اظهارات اذعان به واقعیتهاست اما باید دید این مواضع، مواضعی استراتژیک است یا تاکتیکی؟
10- البته باید توجه داشت مخالفان مسلحی که در مذاکرات شرکت کردند از قبل از آغاز نشست و همزمان با آن تحت فشار کشورهای غربی ساز ناکوک خود را کوک کردند و تلاش داشتند توقف حملات علیه تروریستها را در دستور کار نشست قرار دهند. چنان که بعد از گفتوگوی هیئت مخالفان مسلح با دیپلماتهای غربی از جمله انگلیس و فرانسه در آستانه قزاقستان یک روز قبل از برگزاری نشست، محمد علوش تهدید کرد در صورت عدم تحقق خواستههایشان به جنگ ادامه خواهند داد. هفتماه پیش نیز مذاکرات حل بحران سوریه با کارشکنی گروههای مسلح تحت حمایت کشورهای ضدسوری از جمله آمریکا، ترکیه و عربستان متوقف شد.