به گزارش همشهریآنلاین در ابتدای برنامه محمود مخدوم مدرس قدیمی آواز و استاد مدعو (میهمان) نشست، نمایشی از یک کلاس آواز را با حضور شاگردان نوجوان و کم سن و سالش روی صحنه آورد و به مانند دنیای واقع به تدریس سینه به سینه با آنها پرداخت. این تدریس شامل بازخوانی و یادآوری چند گوشه از دستگاه شور به عنوان مادر دستگاهها و مایههای آوازی ردیف موسیقی دستگاهی بود. البته مخدوم گوشههای ریتمیکی مانند کرشمه و گرایلی را هم برای این بخش برگزیده بود که همراهی سهتار و تمبک در اجرای این دو گوشه باعث جذابیت عام اجرا شده بود.
مخدوم آواز را نزد اساتیدی چون زندهیاد محمود کریمی و نصرالله ناصحپور (ضمن دریافت دستخط کتبی به عنوان بهترین شاگرد استاد ناصح پور) گذرانده و از راهنماییهای محمدرضا شجریان نیز بهرهمند بوده است. او همچنین
سابقه تدریس در مکتبخانه میرزاعبد الله را (که زندهیاد محمدرضا لطفی پایهگذارش بود) در کارنامه دارد.
ادامه برنامه با تحلیل موضوع «حس و حال در آواز ایرانی» همراه بود که تورج زاهدی، محمود مخدوم و علی شیرازی در این قسمت به هم اندیشی و هم سخنی پرداختند. شیرازی گفت: «چرا مثلاً آواز دشتی با مطلع شعری دل خون شد از امید و نشد یار یار من... این همه شنیده میشود و از هربار شنیدنش دچار حس و حال خوبی میشویم؟ چرا اینقدر بر عنصر حس و حال در آواز و موسیقی تأکید میشود؟»
تورج زاهدی افزود: «حس و حال، ما را از خودمان که پیوسته به خود مشغولیم جدا میکند و به حال میآورد. در واقع سر حال میآورد. ما در خود اسیریم چرا که یک آن از فکر گذشته و آیندهمان جدا نمیشویم، در حالی که ما در حال داریم زندگی میکنیم و نه در گذشته یا آینده!»
مخدوم نیز با انتقاد از تکنیکی و ماشینی شدن صداها این مسأله را باعث دور شدن حس و حال از موسیقی و آواز این سالها دانست. وی در تکمیل حرفهایش گفت: «حس و حال نه فقط در صدا و آواز آدمی بلکه حتی در قلم و بیان نوشتاری و گفتاری او نیز جاری است. اصولاً در هر شکلی که انسان میخواهد تأثیرگذار باشد بایستی نگاهش با حس و حال توأم باشد. یعنی هر وقت که پای حس و حال به بیان انسانی در هر اثر هنریای باز میشود اثرگذاری شروع میشود. حرف هنرمند، ریتمش... همه و همه باید حس و حال داشته باشد. حس و حال است که مدام مخاطب را میبَرَد و میآوَرَد. ولی متأسفانه امروز تکنیک و تئوری صرف، جای حس و حال را در سازها و آوازها گرفته و نوازندگی و خوانندگی ما را فتح کرده است. حتی ردیف موسیقی ما تحت تأثیر این ماشینیسم افراطی قرار گرفته است. یعنی سرعت سرسام آور ماشینیسم اثر منفی خود را بر همه جوانب هنری و ذوقی و معنایی گذاشته است.»
تورج زاهدی در مورد احساس در آواز گفت: «این فقط خواننده نیست که حس را به مخاطب انتقال میدهد، بلکه مخاطب موسیقی نیز باید در حال و لحظهای که به سر میبرد باشد و همین حس را متقابلاً به خواننده برساند. وی گفت در آواز همه چیز به دانگ صدا و تکنیک خوانندگی خلاصه نمیشود بلکه عوامل بسیاری از جمله شعر، تکرار درست و بجا و خلاقیت ملودیک در ایجاد حس دخیلاند.»
این نویسنده، منتقد و موسیقیدان در ادامه گفت: «در این سالها گوش مردم مسموم شده است چرا که به هرجایی که وارد میشوند مدام در حال شنیدن موسیقی هستند، زیرا از آسانسور گرفته تا رادیو و تلویزیون و تاکسیها مدام در حال پخش موسیقی هستند.» وی اینگونه آثار موسیقایی دم دستی را مخرب ذهن و سلیقه دانست و با نقل این مثال که «اگر خودتان را با نان بیات سیر کرده باشید دیگر مزه چلوکباب برای شما بیمعنی خواهد بود» جمله خود را کامل کرد.
در ادامه، خواننده جوان حسین نوریانی (از شاگردان رضا رضایی پایور و علی جهاندار) با صدای قدرتمند و پرطنیناش حضار را به وجد آورد. خوانندگان بعدی اما همگی از شاگردان مخدوم بودند. وحید صحراپور در مایه بیات اصفهان (مدل قدیم) خواند و امیر سرمدی هم در دستگاه سهگاه. در نهایت هم مخدوم با هنرمندی در دستگاه سخت و دشوار راست پنجگاه به مرکب خوانی پرداخت. کارشناس مجری برنامه از این اجرای مخدوم به عنوان یادگاری که همیشه در ذهنها خواهد ماند یاد کرد.
طبق اعلام برگزارکنندگان، هفتمین نشست آیین آواز عصر دوشنبه ۹ اسفند با حضور محمد منتشری و با موضوع جلوهگری در آواز ایرانی برگزار خواهد شد.
۵۰ تصنیف مهرتاش با صدای منتشری
مجری توضیح داد که روال برگزاری نشست آیین آواز آن است که هر ماه در یکی از سه شنبهها با اعلام قبلی برگزار شود اما به دلیل تقارن با ایام فاطمیه و تقویم برنامههای فرهنگسرا استثنائاً این نشست هنری در اسفندماه در یک روز دوشنبه برگزار خواهد شد.
همانند جلسات قبلی برخی از چهره های مطرح تدریس و ردیفدانان شناخته شده در این برنامه نیز حضور داشتند که از جمله انها میتوان به قاسم رفعتی، مظفر شفیعی و داود فیاضی اشاره کرد.