تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۱

نفیسه مجیدی‌زاده: قبول! واقعاً سخت است گوشی هوشمند با امکان عکاسی و ارسال عکس دستت باشد و در جلوی چشمت حادثه‌ای اتفاق بیفتد و تو از آن عکس نگیری.

خب، این‌روزها گوشی‌های هوشمند با بسته‌های اینترنتی فعالشان هم در اغلب جیب‌ها و کیف‌ها هست و خیلی‌ها در مراسم مختلف و در اتفاق‌ها با گوشی‌هایشان حضور دارند و دنبال ارسال لحظه به لحظه‌ی اخبار هستند!

در اين‌جا به اين‌ كاري نداريم که چه شد؛ خیلی‌ها فکر کردند وظیفه دارند در همه‌ی شرایط، مثل عکاس‌خبرنگارها عکاسی کنند؛ اما به‌هرحال وقتی قرار است عکاسی کنیم و عکس‌هایمان در شبکه‌های اجتماعی منتشر شوند و گاهی سر از شبکه‌های خبری دربیاورند، بهتر است رفتارهای حرفه‌ای عکاسان حرفه‌ای را هم بلد باشیم.

باید بدانیم کجا می‌توانیم عکاسی کنیم، کجا حریم خصوصی است و کجا اجازه داریم گوشی را از توی جیبمان بیرون بیاوریم.

 

  • تا وقتی مزاحم کسی نشوی

مجید سعیدی، عکاس‌خبرنگاري که تا به حال جوایز بسیاری دريافت کرده، معتقد است که مردم این‌روزها گاهی بهترین عکس‌ها و فیلم‌ها را از یک واقعه می‌گیرند و اطلاع‌رسانی می‌کنند، اما بهتر است شرایط عکاسی را بدانند و موقعیت‌شناسی کنند، به‌خصوص نوجوانان که با شناخت درست می‌توانند در ارتقای این فرهنگ نقش داشته باشند.

او به هفته‌نامه‌ي دوچرخه می‌گوید: «هرچیزی وقت دارد و بهترین نكته‌اي که می‌توانیم به نوجوانان و به همه بگوییم این است که وقت‌شناس باشید. همان‌طور که باید به‌موقع حرف بزنید، به‌موقع غذا بخورید، به‌موقع بخندید و گریه کنید، به موقع هم باید عکس و سلفی بگیرید.»

او درباره‌ي موقع مناسب برای عکاسی می‌گوید: «موقع مناسب عکاسی هم تا وقتی است که مزاحم کسی نشوی و در حادثه‌ها، اتفاق‌ها و... مزاحمت ایجاد نکنی؛ مثلاً در یک مراسم داشتم با دوربین عکاسی می‌کردم، دو نفر مرا زدند. می‌گفتم كه من می‌خواهم عکس بگیرم. آن‌ها می‌گفتند كه خب ما هم می‌خواهیم عكس بگیریم.

البته مزاحمت هم فقط فیزیکی نیست؛ مزاحمت فکری و روحی هم هست. مثلاً در مراسم ختم هنرمندان وقتی همه گریه می‌کنند یک نفر می‌خندد و دنبال سلفی است این می‌شود مزاحمت! اگر شما هیچ‌کدام از این مزاحمت‌ها را ايجاد نكني چه اشکالی دارد از یک اتفاق مثل پلاسکو عکاسی کنی یا حتی سلفی بگیری برای این که به خانواده و فامیلت اطلاع‌رسانی کنی.

اصلاً موبایل برای همین نوع اطلاع‌رسانی‌های فامیلی است که حالا این عکس‌ها در شبکه‌های اجتماعی هم پخش مي‌شود و بعضی از آن‌ها هم به شبکه‌های خبری حرفه‌اي هم راه پيدا مي‌كنند.»

 

 

  • عکاسی از شهاب‌سنگ!

یک سؤال دارم. اگر همین الآن شهاب‌سنگی بزرگ با سرعت هرچه تمام‌تر به سمت زمین و محل زندگی شما حرکت کند و شما در این لحظه نظاره‌گر باشید چه‌كار می‌کنید؟ فرار می‌کنید یا گوشی موبایل را از جیب بیرون می‌آورید و عکس می‌گیرید و به سرعت عکس را برای دوستانتان مي‌فرستيد و هرلحظه هم به لایک‌ها و کامنت‌ها (نظر‌ها) نگاه مي‌كنيد؟

صدرا، 16 ساله در پاسخ اين پرسش می‌گوید: «اول عکس می‌گیرم، بعد فرار می‌کنم. وقتی به ‌جای مناسبي رسيدم، عکس را ارسال می‌کنم.»

سمانه، 14ساله اما فرار می‌کند و در حال فرار سعی می‌کند عکسی هم بگیرد!

باربد، 16 ساله مي‌گويد که ممکن است با ارسال عکس بتواند دوستانش را خبر کند تا آن‌ها هم فرار کنند.

دریا، 15ساله فقط فرار می‌کند و معتقد است با سرعتی که شهاب‌سنگ دارد ارسال عکس بی‌فایده است و بهتر است جانش را نجات دهد!

شما هم در صورت تمایل می‌توانید جواب این سؤال را از نگاه خودتان برای هفته‌نامه‌ي دوچرخه بفرستيد و بگوييد در چنين موقعيتي چه‌كار مي‌كنيد؟

 

عكس: احمد معيني‌جم/ خبرگزاري ايرنا

 

  • کمک به جای عکس!‌

اصغر بادپر، یک عکاس‌خبرنگار اجتماعی است. او معتقد است: «یک عکس باید بار خبری یا پیام اجتماعی داشته باشد و با یک نگاه بین‌المللی تمام دلایل را هم که برای گرفتن یک عکس داشته باشید، در نهایت اگر در آن لحظه به کمک شما نیاز باشد وظیفه دارید دوربین را کنار بگذارید و به آن فرد یا آن موقعیت کمک کنید.

در زمان وقوع حادثه حتی اگر بتوانی به‌طور جزیی هم كمك بکنی مثل این که محل حادثه را ترک کنی، وظیفه‌ات کمک‌کردن است. فقط بحث انسان نیست در برابر محیط‌زیست و... اگر احساس کنی کمک مهم‌تر است باید کمک کنی و عکاسان ما در جنگ این کار را کردند. بعضی از آن‌ها عکس که نگرفتند هیچ، حتی ماسک‌هایشان را به شهروندان دادند و خودشان شیمیایی شدند.»

او می‌گوید: «یک فیلم کوتاه شش‌دقیقه‌ای دیدم به‌نام «یک صدم ثانیه»؛ این فیلم برنده‌ي جایزه‌ي فیلم کوتاه منهتن شده و به مسایل اخلاقی حرفه‌ی عکاسی روزنامه‌نگاری می‌پردازد.

قهرمان فيلم يك عكاس است كه در جريان عکاسی از یک جنگ داخلی متوجه می‌شود سربازی برای کشتن دختر نوجوانی کمین کرده و در این لحظه به جای کمک، فقط به عکس فکر می‌کند... دختر کشته می‌شود و عکس او جایزه‌ي دوربین‌طلایی را می‌برد، اما عذاب وجدان اجازه نمی‌دهد او جایزه‌اش را بگیرد.»

این عکاس ادامه می‌دهد: «از طرف دیگر یک عکاس حرفه‌ای راه را هموار می‌کند به جای این که راه را ببندد. موقعیت‌شناسی می‌کندکه نه تنها برای نیروهای امداد که حتی برای عکاس‌های دیگر و همکارانش هم مزاحمت ایجاد نکند و مزاحم فیلم‌بردارها نباشد و اگر دقت کرده باشید عکاس‌ها معمولاً دولادولا از جلوی دروبین و جلوی هم راه می‌روند تا مزاحم هم نشوند، چه رسد به مزاحمت برای نیروهای امدادی!»