همسايهها، اهالي محله، كسانيكه عبوري از كنارتان ميگذرند، آنها كه در سفرهاي كوتاه شهري در كنارتان هستند، كساني كه به آنها مراجعه ميكنيد، كسانيكه اربابرجوعتان هستند و... چگونه به آنها نگاه ميكنيد؟ چقدر نسبت به آنها مهربان هستيد؟ چقدر به حقوق آنها ميانديشيد؟ تصوركنيد! در اتوبوس ايستادهايد، فرد مسني سوار اتوبوس ميشود. جواني با ديدن او بلند ميشود و جاي خود را به او ميدهد. آيا او را ميشناسد؟ آيا نسبتي با او دارد؟ نه! پس چرا خودش را بهخاطر او به زحمت مياندازد؟
حقيقت اين است كه اگر بخواهيم خود را در مدار تقوا قرار دهيم كافي است راههاي آن را بدانيم و مسائل اجتماعي يكي از شاهراههاي رسيدن به موضوع تقواست. مسائل اجتماعي كه در برخوردهاي روزانه ما همه روزه به چشم همگان ميآيد و شاهكليد روابط خوب و پسنديده بين ما آدمهاست. فقط كافي است آن شاهكليد گرهگُشا را همراه خود داشته باشيم.
امامعلي(ع) در وصف پارسايان و آنان كه زندگيشان حول محور تقوا ميچرخد، ميفرمايند: «آنها خود را براي راحتي و آسايش ديگران به رنج و تعب مياندازند. مردمان را بر خود مقدم ميدارند و از داشتههاي خود انفاق ميكنند». از اينجا معلوم ميشود ايثار در پيوند با 3 صفت كريمه ديگر بهدست ميآيد؛ 3 صفتي كه دقيقا حكم همان شاهكليد را دارد. نخست محبت به مردمان كه امام(ع) ، بهويژه به صاحبان قدرت دستور ميدهد كه قلب خويش را مملو از محبت به مردم گردانند كه تا محبت در وجود آدمي نباشد، تن به ايثار نخواهد داد. دوم حُسنخلق و خوشرويي كه ايثار با روي ترش و بدخلقي مفهومي ندارد و سوم شكيبايي و صبر، كه آدمي در سايه آن ميتواند از علايق خود چشم بپوشد و راحتي تن را فداي ايثار و ازخودگذشتگي نمايد. از اين روي امام علي(ع) به مردمان سفارش ميكنند كه: « اخلاق خود را رام خوبيها و كمالات كنيد و آنها را بهسوي خصلتهاي والا بكشانيد. خويشتن را به بردباري عادت دهيد و در آنچه بخل ميورزيد، با شكيبايي ايثار كنيد». (ميزان الحكمه)