حاشيهها اما هنوز به پايان نرسيده؛ حاشيههايي از نحوه برگزاري جشنواره و البته داوري فيلمها. داوري امسال به زعم خيليها پر بود از اشتباه. اشتباهاتي كه باعث شد خيلي از بهترين فيلمها ناديده گرفته شوند و چندتا از فيلمها زيادي ديده شوند.
من بهعنوان كسي كه همه فيلمهاي جشنواره را ديده، خيلي كاري به حاشيههاي پيشآمده درباره داوريها ندارم؛ داور اصلي مردمي هستند كه موقع اكران فيلمها نظرشان را نسبت به آنها ميدهند. من اين روزها بيشتر دارم به ضعف هيأت انتخاب فيلمها فكر ميكنم. هيأت انتخابي كه انگار مجبور بودند محض بالابردن آمار و اعداد, مجوز ورود اين همه فيلم به جشنواره را صادر كنند و هيأت انتخابي كه انتخابشان باعث شد جشنواره فيلم امسال به يكي از ضعيفترين دورههايش تبديل شود. خيلي از فيلمهاي جشنواره امسال تلهفيلمها يا فيلمهاي تلويزيوني بودند كه در مديوم سينما و بر پرده بزرگ سالنهاي سينما به نمايش درآمدند. در واقع سوژه، فيلمنامه، كارگرداني و بازيگري اين فيلمها مجموعهاي را تشكيل ميدادند كه نهايتا به درد سينما نميخورد.
اتفاق ديگر مشهود در جشنواره امسال، ساخت و نمايش فيلمهاي پر از غم و غصه و فقر بود. تم بدبختي بعضي از فيلمها آنقدر توي ذوق ميزد كه كاملا مشخص بود فيلمنامهنويس و كارگردان با نگاهي به فيلمهاي پرفروش يكي دو سال گذشته دست گذاشتهاند روي نقطه حساسيت مردم. حساسيت مردم به فيلمهاي پرفروشي مثل ابد و يك روز و جدايي نادر از سيمين. درست است كه فيلمها بايد نمادي از واقعيتهاي جامعه باشند اما وقتي در يك دوره جشنواره سوژه 80درصد فيلمها حكايتها رو و كليشه و با تمركز بر مرگ و فقر و طلاق باشد، نميتوان آن دوره را دورهاي موفق دانست. تمركز بيش از حد روي بدبختي، هنر خاصي نيست. هنر اين است كه حتي با وجود هجوم همه اين بدبختيها به زندگي مردم، فيلمي بسازيم كه حالشان را بهتر كند. در سال آينده اكران مشخص خواهد شد كداميك از فيلمهاي جشنواره سيوپنجم حال مردم را بهتر ميكند. اين را ميشود از حال و چهره آدمهايي كه از سالن نمايش بيرون ميآيند فهميد. خيلي از آدمهايي كه همه فيلمهاي جشنواره امسال را در 10 روز ديدهاند آدمهايي هستند كه اگر جشنواره چند روز ديگر ادامه پيدا ميكرد حتما دچار افسردگي ميشدند.
در روزهاي پاياني جشنواره شنيدم يكي از مديران محترم جشنواره، اين دوره را جشنوارهاي سرشار از اميد دانسته. اميد در فرهنگ لغت معاني متفاوتي ندارد. آنچه من و خيلي از دوستانم در اين جشنواره ديديم را هر چيزي ميشود ناميد جز تزريق اميد به جامعه. تزريق اميد آن است كه بيخيال نشاندادن كليشهايترين روش بيچارگي به همديگر بشويم. خيلي از فيلمهاي امسال فقط و فقط قرار بود بدبختي آدمها را توي صورتشان بكوبد. جشنواره امسال بهنظر من جشنواره تلهفيلمهاي غم و غصه بود. اگر چند فيلم خوشساخت و خوب و به درد بخور هم نبود، بايد براي اين 10 روزي كه در جشنواره سوزانديم از دبيرخانه جشنواره غرامت ميگرفتيم. خدا به داد سال سينمايي آينده برسد.