در اين ميان شهر تبريز يكي از نقاط عطف مبارزات مردمي عليه طاغوت بود كه مبارزه عليه استبداد را در سينه خود جاي داده است. به گواه تاريخ، تبريز در نهضت و قيام تنباكو و نهضت مشروطيت كه سردمدار اين نهضت بوده است جلوهاي ماندگار از سختكوشي و روحيه مبارزهطلبي مردمان اين شهر را براي همگان به تصوير كشيده است. در تاريخ انقلاب اسلامي، 29بهمن روحيه جسارت و حقخواهي ملت ايران را افزايش داد و آتش زير خاكستر ملت را شعلهورتر كرد. در اين ميان بررسي اسناد و شنيدن تحليلهايي كه منجر به قيام 29بهمن تبريز شد از زبان شاهدان عيني ماجرا اهميت زيادي دارد و اين تاريخ شفاهي بايد به نسلهاي بعد گفته و برايشان نوشته شود تا آنها نيز با سختيها و دشواريهاي بهبار نشستن انقلاب اسلامي و خونهاي ريختهشده پاي درخت آزادي آشنا شوند و اين موارد سينه به سينه و نسلبهنسل منتقل شود.
- 2رخداد سرنوشتساز
سيد مسعود نقيب، تحليلگر مسائل سياسي و فعال فرهنگي و رسانهاي تبريز در مورد علل و زمينههاي بروز قيام 29بهمن تبريز ميگويد: «در سال ۴۱ و پس از آشكار شدن فعاليتهاي ضداستعماري و ضداستبدادي حضرت امامخميني(ره) و بعد از دستگيري ايشان در سال ۴۲، يك محيط خفقان، استبداد، تبعيد، حبس، دستگيري دانشجويان و مبارزين بهوجود آمد.
از سوي ديگر با توجه به استبداد خاندان پهلوي و شكنجههاي قرون وسطايي و بهدست گرفتن پستهاي مهم و كليدي كشور توسط بهاييون و ماجراي كاپيتولاسيون و مصونيت اتباع آمريكايي در ايران، بيتوجهي به مباني و ارزشهاي اسلامي دست بهدست هم دادند تا زمينه براي وقوع يك خيزش عمومي مردمي طراحي و تدارك ديده شود.
در كنار فضاي خفقان و اختناقي كه در كشور حاكم بود۲اتفاق مهم رخ داد؛ در اول آبان سال ۵۶ سيدمصطفي، فرزند ارشد حضرت امام خميني(ره) به شهادت رسيد و دومين اتفاق نيز چاپ مقاله توهينآميزي با عنوان «ايران و استعمار سرخ و سياه» بود كه اين مقاله در ۱۷ديماه سال ۵۶ با اسم مستعار «احمد رشيديمطلق» در روزنامه اطلاعات به چاپ رسيد. چاپ اين مقاله موجي از نفرت و خشم را در ميان طلاب و روحانيون قم ايجاد كرد و باعث شد آنها در خانه مراجع و آيات عظام جمع شده و يك خيزش عمومي ايجاد كنند. در ۱۹ديماه سال ۵۶ يك خيزش و اعتراض عمومي در قم بهپا خاست و رژيم در مقابل مردم قرار گرفت و باعث به شهادت رسيدن دهها نفر از اعتراضكنندگان شهر قم شد و البته رژيم پهلوي خوشحال بود كه توانسته اعتراض و آشوب را سركوب كند».
- شهادت محمد تجلا
مسعود نقيب با اشاره به اينكه شاه هرگز فكر نميكرد يك خيزش عمومي از تبريز صورت بگيرد ميگويد: «نكته جالب اين بود كه حكومت پهلوي خيالش از جانب تبريز راحت بود كه هيچ حركتي از سوي تبريز رخ نميدهد چرا كه به خيال آنها چون تبار فرح پهلوي تبريزي بود بنابراين مردم تبريز كاري نميكنند اما تصورات آنها دوام چنداني نداشت چرا كه ۴۰ روز بعد از حادثه قم، تبريز يكباره بهپا خاست. رهبري و هدايت قيام ۲۹ بهمن تبريز توسط آيتاللهشهيد قاضي طباطبايي بود و عمدتا اين برنامهها از مسجد مقبره و مسجد شعبان هدايت ميشد. در جهت پاسداشت و گراميداشت شهداي قم آيتالله قاضي طباطبايي با همفكري علما تصميم گرفتند براي يادبود شهداي قم، مراسم اربعين برگزار كنند و به همين مناسبت براي روز شنبه ۲۹بهمن ساعت ۱۰تا۱۲ در مسجد حاج ميرزا يوسفآقا معروف به مسجد قزللي، انتهاي خيابان فردوسي تبريز، اعلان سوگ عمومي كردند». چون اعلان عمومي مراسم به در و ديوار چسبيده شده بود مردم مطلع شده و براي شركت در مراسم به مسجد قزللي ميرفتند. وقتي به مسجد رسيدند ديدند در مسجد بسته است. مردم متوجه شدند كه حكومت اجازه باز كردن مسجد را نداده است، بنابراين به سمت مسجد هجوم برده و در مسجد را باز كردند. سرگرد حقشناس، رئيسكلانتري ۶ تبريز، وقتي ديد در مسجد باز شده است با عبارات و كلمات توهينآميز به ساحت مسجد جسارت كرد.
وقتي مردم توهين او به مسجد را شنيدند به سمت سرگرد حقشناس هجوم بردند و در اين ميان سرگرد حقشناس به سوي مبارزين شليك كرد و يكي از آنها به نام محمد تجلا را با كلت خود به شهادت رساند. جمعيت انبوهي كه در انتهاي خيابان فردوسي بودند جنازه شهيد محمد تجلا را در دست گرفتند و در خيابانها به راه افتادند. در قيام 29بهمن تبريز، 43مركز فساد و بانك صادرات و ساختمان حزب رستاخيز به آتش كشيده شد، به ۳۰ بانك و مركز فساد خسارت زده شد و تعدادي از اتومبيلهاي حزب رستاخيز در آتش سوختند. طبق اطلاعات ساواك ۵۸۱نفر دستگير و ۵۴۸نفر زنداني شدند و ۱۴نفر شهيد و ۱۱۸ نفر نيز زخمي شدند. البته بين دستگيرشدگان حدود ۷۰ نفر افراد صغير بودند كه در زندان پادگان زنداني شده بودند؛ آنها كودكاني بودند كه به تماشا آمده بودند».
- خميني آذربايجان!
استاد نقيب با وجود اينكه در روز 29بهمن در صحنه قيام مردم تبريز حاضر نبود و براي پخش اعلاميههاي حضرت امامخميني(ره) به شهرستان رفته بود اما بهقدري در بيان اسناد و مرور تاريخ انقلاب، مهارت و تبحر دارد كه بهنظر ميرسد از شاهدان عيني آن روز بوده است: «بعد از قيام مردم تبريز حضرت امامخميني(ره) به آيتالله قاضي طباطبايي دستور دادند به افراد متاهل زخميشده مبلغ هزار تومان و به افراد مجرد زخميشده مبلغ۵۰۰تومان پرداخت شود. براساس برخي روايات، در تظاهراتهاي تبريز نزديك به يكميليون نفر شركت كردند. در روز29بهمن شعار «مرگ بر شاه» از تبريز شروع شد. بعد از قيام 29بهمن تبريز يك سخنراني حكومتي در ميدان استانداري برگزار شد. نخستوزير جمشيد آموزگار كه با تعدادي از وزرا از تهران آمده بودند تبريز، بالاجبار كارمندان ادارات را در ميدان استانداري جمع كردند و آموزگار در آن سخنراني گفت: «افرادي كه قيام كردند اهل تبريز نبودند بلكه يك مشت افراد خارجي بودند كه از آن طرف مرز آمده بودند!» بعد از قيام 29بهمن تبريز و طبق اظهارات ساواك، حضرت آيتالله قاضي طباطبايي به خميني آذربايجان مشهور شد. «در ۱۲بهمنماه وقتي هواپيماي حامل حضرت امامخميني(ره) در حال عبور از آسمان تبريز به سمت تهران بود آيتالله قاضيطباطبايي از مركز رادار سردرود به امامخميني(ره) پيام فرستاد و گفت: حضرت امام با قدمهاي خود مرحمت فرماييد تبريز را مزين كنيد كه تبريز و آذربايجان آماده فداكاري است».
- شليك از داخل خودرو
مجيد پورناجي يكي از مبارزين قيام 29بهمن تبريز است كه در روز حادثه دقيقا 20ساله بود و حالا كه 39سال از آن روز تاريخي ميگذرد وقتي دفتر خاطرات آن روز را با هم مرور ميكنيم ميگويد: «دقيقا تمام صحنههاي آن روز همچون فيلمي شفاف جلوي چشمام است.
مردم انقلابي، پيكر مطهر شهيد تجلا را برداشته و به طرف خيابان راه افتادند. معلوم بود كه هر لحظه تعداد مردم بيشتر ميشود و همانطور هم شد.
«از مقابل دانشگاه تبريز كه آن روز دانشگاه آذرآبادگان بود دانشجويان نيز به صف انقلابيون پيوستند. در اين هنگام ارتش وارد عمل شد. احساسات انقلابي مردم شديد شد و شعار مرگ بر شاه براي نخستين بار از طرف مردم تبريز سر داده شد. در اين روز ساختمان حزب رستاخيز توسط مردم تصرف شد و ساختمانهاي دولتي و بانكها به آتش كشيده شدند. محله ما محله «دوه چي» بود.
در بعد از ظهر آن روز ساواكيها با خودروهاي شخصي پيكان رفتوآمد داشتند حتي از داخل خودرو با كلت به طرف ما شليك كردند و گلوله شليك شده به ديوار مدرسه سردار ملي اصابت كرد و تا مدتها محل شليك گلوله در ديوار آجري مدرسه سردار ملي مشهود بود. چندين بار مأموران به تظاهراتكنندگان حملهور شدند و سرانجام نزديكيهاي غروب آفتاب بود كه ارتش با تانكها و كاميونها سر رسيدند و موقتا برنامه آن روز تمام شد. اكثريت تظاهراتكنندگان جوانان بودند و هدف آنها ازبين بردن مظاهر غيراسلامي بود».
- دانشجويي به نام رحيم صفوي
حضرت امام خميني(ره) در آن روز پيام دادند كه «كشتار بيرحمانه قم، ايران را به هيجان درآورد و تبريز عزيز را به قيام همگاني مردانه در قبال ظلم و بيدادگري كشاند و كشتار دستهجمعي تبريز، ملت غيور ايران را چنان تكان داد كه در آستانه انفجار است؛ انفجاري كه دست اجانب را به خواست خداي متعال براي هميشه قطع كند.» بعد از تظاهرات 29بهمن بود كه مراجع حوزههاي علميه قم و ديگر روحانيون با صدور اعلاميه و تلگرافها حمايت خود را اعلام و موضعگيري كردند. بعدا چهلم شهداي تبريز را در 10فروردين 57 در شهر يزد و سپس شهرهاي اصفهان، شيراز و ساير شهرها جواب دادند. بعد از اين جريان و قيام مردم تبريز، شاه استاندار را عوض و ميتينگ فرمايشي با حضور اجباري كارمندان برگزار كرد و گفت: اين افرادي كه به خيابانها آمده بودند آذربايجاني نبودند.