فرازونشیبهای زندگی آیتالله وی را در ردیف معدود شخصیتهای جهان معاصر قرار داده بود. بنابراین، انتظار میرود از این پس بیش از گذشته شاهد این باشیم که شخصیتهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ابعاد مختلف زندگی این مرد سرد و گرم چشیده را بررسی کنند. این بررسیها باید بدون هرگونه تعصب کور، واقعی، همهجانبه و دربرگیرنده مقاطع مختلف و متفاوت، همراه با تحلیل رفتار و کنشها و واکنشهای ایشان در طول حیاتشان باشد تا با ثبت در تاریخ درسآموز شود.
یکی از ابعاد زندگی آیتالله هاشمی رفسنجانی که میتواند مورد مداقه استادان و فعالان حوزه ارتباطات به شکل عام و متخصصان رسانه به شکل خاص قرار گیرد، نحوه رفتار و تعامل با رسانههاست. دامنه این بررسی شامل دو دوره زمانی قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میشود، البته هر یک از این دورهها نیز قابلیت تقسیم به مقاطع زمانی کوتاهتر را دارد؛ در دوران مبارزات، بهعنوان یک مبارز شناسنامهدار، و پس از انقلاب حضور در مناصب اجرایی، نظارتی، تقنینی و مستشاری وی در ارکان و اجزای حکومت از ایشان چهره و ظرفیت مختلف و متفاوتی در مواجهه با رسانهها میسازد که نباید از آنها غافل شد.
او در دوران مبارزاتی خود بدون آنکه تبحر و تخصصی در حوزه رسانه داشته باشد، نشریه «در مکتب تشیع» را تولید و منتشر میکند و پس از انقلاب نیز همواره خواه یا ناخواه - به نظر نویسنده خودخواسته و آگاهانه- در معرض رسانه قرار میگیرد.
شواهد بسیاری وجود دارد که نمیتوان هاشمی را بدون رسانه تعریف کرد. حتی در دورهای که فشارهای سیاسی و شرایط خاص زمانی، وی را تا آستانه حذف از جایگاههای رسمی پیش میبرد، دیدارهای داخلی و خارجی او را بسیار محدود میکند و امکان استفاده از برخی تریبونهای خاص و مهم را از دست میدهد، آیتالله هاشمی با استفاده از ظرفیت رسانهها مواضع و برنامههای خود را بیان میکند، گفتوگوهای اختصاصی بیشتری ترتیب میدهد و سعی میکند با نفوذ بیشتر در افکارعمومی، همچنان در صدر باشد.
حیات و ممات آیتالله علیاکبر هاشمی رفسنجانی با «رسانه» پیوند خورده است و رمزگشایی از آن، به طور حتم آموزنده و ارائهکننده الگوی رفتار رسانهای برای بسیاری از سیاستمداران و مدیران عالی خواهد بود.
* مدير مسئول ماهنامه مديريت ارتباطات