بهناز شيرازي متولد 72 است و در دانشگاه بيوشيمي ميخوانده. او از بچگي به هنر علاقه داشته ولي بهخاطر نمرههاي بالا وارد رشته تجربي ميشود. اما در دانشگاه بالاخره خسته ميشود و بعد از انصراف به سمت گرافيك ميرود. حالا اين روزها حدود يكسالونيم است كه نقاشي روي قوطي كبريتهاي كوچك، همه دنيايش را پركرده است. با هم سري به كارگاه كوچك و رنگي دخترك كبريتفروش زديم تا سر از دنياي كبريتياش دربياوريم.
- چطور شد كه سراغ نقاشي روي كبريتها رفتيد و ايده اين كار از كجا آمد؟
سالها بود كه فعاليت هنري ميكردم و ميخواستم هنرم را در كاري خلاصه كنم. مدتها قبل در يك صفحه خارجي عكس قوطي كبريت زيبايي را ديدم و دلم خواست حالا كه من هم نقاشي ميكنم يكبار هم روي كبريت نقاشي بكشم. اصلا در آن زمان توي ذهنم راه انداختن كسب و كار نبود و نخستين كبريتي هم كه رنگ كردم خيلي كثيف و زشت از آب درآمد. عكس كبريتها را در صفحه شخصيام ميگذاشتم و دوستانم خيلي خوششان آمده بود، تا اينكه يك كلكسيونر كبريت برايم پيام گذاشت كه كبريتهاي رنگي شما را خريداريم. پيام تبليغي بود ولي يكدفعه به ذهنم زد به آنها بگويم كه اگر من كبريت رنگ كنم شما ميخريد يا نه؟
- پس جرقه فروش كارها از همينجا خورد؟
بله؛ در اصل اوايل قصد فروش نداشتم و با پيام اين فرد جرقهاش خورد. اين آقا هم از پيشنهاد من استقبال كرد و قضيه جدي شد. قرار شد 50 تا كبريت نقاشي شده بخرد. من هم سعي كردم ديگر كارها را تميز و خوب بكشم و كمكم نقاشيها سير تكاملي پيدا كردند و بهتر شدند. حتي سرعت كار الان خيلي بيشتر شده؛ براي مثال اگر آن زمان كشيدن يك كبريت يك ساعت طول ميكشيد، الان 20دقيقه زمان ميبرد. وقتي كارها آماده شد همه را به قيمت خيلي پايين به كلكسيونر فروختم. الان خيلي تأسف ميخورم چون هر كبريت قيمت يك بسته آدامس هم نبود. ولي همين كار راهي براي من باز كرد كه بهطور جدي به فروش فكر كنم. يك صفحه مخصوص كبريتها زدم و دانه دانه كبريت نقاشي ميكردم و عكسشان را ميگذاشتم. كمكم مهر، لوگو و كارت ويزيت هم طراحي كردم. به مرور بين مخاطبين به دخترك كبريتفروش معروف شدم. در واقع اين كبريتها باعث شده بود خيلي جدي وارد هنر و نقاشي بشوم.
- تنهايي كار ميكنيد؟
دوستانم هم در اين كار با من همكاري ميكنند. يكي از كساني كه مشوق من است و عكاسي و ويدئوسازي از كبريتها را هم انجام ميدهد همسرم است. من الان ديگر نميرسم تكي كار كنم. در اصل تيم ما تشكيل شده از خودم، نغمه كلانتري، عليرضا نجاتپور و هستي خسروي كه همينجا بايد از آنها هم تشكر كنم كه من را حمايت كردند.
- چه كرديد كه كبريتها براي مردم عادي هم جذاب باشد؟
خودم هم به اين داستان فكر كرده بودم و حتي از سمت برخيها اين انتقاد به من شد كه كبريت به چه درد ميخورد؟ با اين حال ادامه دادم. فكر ميكنم كبريتها و داستان دخترك كبريتفروش براي مردم حالت نوستالژيك دارد و يكي از دلايل استقبال همين بود. اينكه طرحها روي يك قوطي كبريت كوچك كشيده ميشد برايشان جديد و جالب بود. يك دليل ديگر هم جنبه يادگاري بودن كارهاست؛ چون سعي ميكنم براي مناسبتهاي مختلف كار بزنم يا حتي مردم طرح و ايده ميدهند و من اجرا ميكنم. همينها باعث شد مخاطبها جذب بشوند. كاربرد كارها هم همان جنبه هديه و يادگاري بودنشان است.
- طرحهايي كه روي كبريتها ميزنيد چطور به ذهنتان ميرسد؟
بعضي طرحها يكدفعه با ديدن چيزي به ذهنم ميرسد؛ مثلا ممكن است حتي طرح روي يك لباس بوده و آن را روي كبريتها پياده كردهام. بعضي طرحها هم واقعا ايده ذهني خودم است و از چيزي الهام نميگيرم. يك سري از طرحها ماندگار و پايدار ميشوند چون مردم ميپسندند و مجدد سفارش ميدهند ولي برعكسش هم هست كه طرحي بزنم و براي همان يكبار باشد و ديگر تكرار نشود. طرحهاي جديد را يكجورهايي مردم تعيين ميكنند. بعضي وقتها مشتري طرحي داده و بقيه هم خوششان آمده. براي مثال طرح دوربين عكاسي را بارها با رنگهاي مختلف تكرار كردهام. يكسري طرحها سفارشي هستند؛ مثلا ميگويند همسرم پزشك يا خلبان است و طرحي بزن كه خوشحالش كند. بسته به نوع شغل يا علايق مشتريها كار ميكنم. حتي براي جهاز عروسها كبريتهاي خاص كشيدهام. تعدادي از دانههاي داخل كبريتها را هم رنگ ميكنم و اگر كسي بخواهد همه دانهها را سفارشي رنگ ميزنم. نوشتههاي داخل كبريتها هم ايده خودم بود و يك جورهايي باعث شد با اين نوشتهها به دل مردم راهپيدا كنيم. نوشتهها يا به سليقه خودم هست يا مردم انتخاب ميكنند. سعي ميكنم متن يا شعرهايي با حالوهواي خوب و مثبت را بنويسم.
- چه كارهايي براي جذب مخاطب انجام دادهايد؟
صفحه شخصيام دنبالكننده زياد داشت و خيلي كمك كرد كه صفحه كبريتها هم پربيننده شود. خود كار هم خلاقانه و جديد بود. الان كار هنري در فضاي مجازي زيادشده و بايد سعي كنيم محصولي توليد كنيم كه شبيه بقيه نباشد. اطرافيان هم حسابي حمايت كردند. وقتي شروع بهكار كردم يكي از دوستانم كه نمايشگاه نقاشي داشت، پيشنهاد داد كبريتها را براي فروش به نمايشگاه ببرم. استقبال خوبي شد و بيشترشان فروش رفت. جذب مخاطب در فضاي مجازي خيلي سخت بود. يك صفحهاي بود كه براي دستسازهاي هنرمندان مسابقه برگزار ميكرد، من هم شركت كردم و اول شدم. جايزه،تبليغ صفحه برنده بود و خيلي كمك كرد. بعد از آن براي مثال از 2 پيام مشتري به 10 پيام رسيدم. بعد هم كمكم مخاطبها با صفحه و كارها آشنا و مشتريها بيشتر شدند.
- كدام كارهايتان پرفروشتر هستند؟
بيشتر، خانمهاي جوان و تعداد كمي هم آقا مشتري هستند. كارهاي غيرسفارشي فروش بيشتري دارد چون طرحها از خودم است و قدرت مانور بيشتري براي بهتر و تميزتر درآمدن كار دارم. طرحهاي آلبالو و دوربين با رنگهاي مختلف پرفروشترين كارهايم بودهاند. البته كبريتهاي گلگلي هم كه جاي خود را دارند و اكثر مشتريها كنار بقيه كبريتها يك كبريت گلگلي هم سفارش ميدهند. طرحهاي سفارشي معمولا براي تبريك تولد و ديگر مناسبتهاست كه سعي ميكنم طرح و جمله را مرتبط با سفارش بكشم. بعضيها هم عكس كسي كه قرار است هديه بگيرد را ميفرستند تا يك طرح فانتزي با المانهاي خاص آن فرد مثل رنگ مو و مدل لباس بكشم يا با توجه به شغلشان چيزي به طرح اضافه كنم. بيشتر مشتريها كبريتها را براي هديهدادن ميخرند و بعضيها هم بعد از هديه دادن خوششان ميآيد و براي خودشان هم سفارش ميدهند.
- در طول روز چقدر كار ميكنيد؟
من در خانه كار ميكنم و زمان كار دست خودم است، براي همين ممكن است يك روز اصلا كار نكنم و يك روز از صبح تا شب درگير باشم؛ مثلا ممكن است اجراي يك سفارش را 3 بار هم تكرار كنم و 3برابر پولي كه گرفتهام روي آن وقت بگذارم چون باب دلم نبوده و نخواستهام همانطوري دست مشتري بدهم. حدودا در ماه 100تا سفارش دارم ولي نميرسم همه را انجام دهم. بهطور ميانگين در ماه 30تا كار ميتوانم آماده ميكنم.
- سرمايه اوليه و دخل و خرج
سرمايه اوليهاي كه براي اين كار لازم است بيشتر براي رنگ و قلمو و كبريتهاست. رنگهاي اكريليك با برندهاي مختلف و قيمتهاي متفاوت در بازار موجود است. براي شروع چند رنگ اصلي و تعدادي قلم ريز كافي است. براي يكسري وسايل مثل مهر، كارت ويزيت، لوگو و وسايل بستهبندي هم بايد كمي سرمايه كنار گذاشت. البته خيلي از وسايل را ممكن است يكبار بخريد و براي مدت زيادي داشته باشيد. براي مثال من همان اول حدود 200تا 300هزار تومان براي كارت ويزيت دادم و حالاحالاها هم تمام نميشود. رنگ و قلمو مدام استفاده ميشود و بايد دوباره خريد. قلمهاي نازك زود خراب ميشوند و بايد تعويض شوند. من حدودا در طول يكماه 30هزار تومان خرج رنگ و قلمو و كبريت ميكنم. با همين سرمايههاي كم هم ميتوان محصولات زيبا توليد كرد و لازم نيست حتما خرجهاي سنگين كرد. بيشتر ارزش كار به هنر و وقتي است كه براي آن صرف ميشود. اين كار نسبت به خرجش سود خوبي دارد. من حدودا 30 تا كبريت در ماه توليد ميكنم و بنابراين ماهي 450 تا 500هزار تومان درآمد دارم. از اين مقدار هم حدود 100هزار تومان آن خرج مواداوليه و چيزهاي ديگر است.
- روش كار و قيمتها
اوايل با رنگ روغن كار ميكردم كه خيلي زمان ميبرد تا خشك شود و پوششدهي چندان خوبي هم نداشت. تقريبا 2 روز طول ميكشيد تا بتوانم دور بعدي را رنگ كنم. الان با رنگ اكريليك قوطي كبريتها و دانههايشان را رنگ ميزنم كه زود خشك ميشود و پوشش خوبي دارد. براي پوششدهي صددرصد چندبار هركدام را رنگ ميكنم. قبلا كنار گوگردها را با قلم ريز رنگ ميزدم ولي الان به روشهاي بهتري دست پيدا كردهام كه سرعت را بالا ميبرد. معمولا فقط 10عدد چوب كبريت را رنگ ميزنم ولي بعضيها سفارشي ميخواهند كل چوبها رنگ شود. بعد از رنگآميزي، روي قوطي را طراحي و نقاشي ميكنم و بعد هم نوبت به قراردادن جملات دستنويس داخل قوطيهاست. بعد از اتمام كار هم آنها را داخل پاكتهايي كه مهر و برچسبهاي بامزه و لوگوي كار روي آنها خورده ميگذارم. قبلا خودم بهصورت دستي روي بستهها لوگو ميكشيدم كه زمانبر بود ولي الان لوگوي چاپ شده داريم. قيمت نخستين كبريتهايي كه به آن آقاي كلكسيونر فروختم دانهاي 2500تومان بود. الان كارها براساس سفارشي يا غيرسفارشي بودن حدودا بين دانهاي 15تا 18هزار تومان قيمت دارند.