دبیر درس كار و فناوري او، آقای «لامان»، خیلی با وسواس به ژان و همکلاسیهایش جوشکاری یاد میدهد. روز بعد ژان پایهی شکستهی چرخخیاطی مادرش را در کارگاه جوشکاری تعمیر میکند. انگار نه انگار که شکسته است!
حالا ژان هرروز عینک مخصوص جوشکاری را با خودش به مدرسه میبرد و بهمحض اینکه وقت خالی پیدا میکند به کارگاه آقای لامان میرود. اما چهطور ممکن است؟ او روز و شب به این فکر میکند که از چه سوژههايي عكاسي كند تا در آينده، عكاس موفقي بشود. حتي چندباري به نمايشگاه عكس رفته و با هنرمندان عكاس گفتوگو كرده است.
اما میان ایدهآل او یعنی عكاسشدن و عشقش به جوشکاری به اندازهی یک درهی عمیق فاصله است! ژان کیست؟ یک هنرمند یا یک جوشکار؟
این سردرگمی همیشه در زندگی ما نوجوانها هست. شاید حتی مطمئن باشیم که در آینده میخواهیم چه رشتهای را براي تحصيل انتخاب کنیم و چهکاره شویم، اما یک روز با یک تلنگر ساده بفهمیم که این راه طولانی را اشتباه آمدهایم و آنچه از خود ساختهایم هویت واقعی ما نبوده است!
اما اصلاً جای نگرانی نیست. تو هم مثل هرنوجوان دیگری تا به ثبات برسی میلیونهابار تصمیم و راه و روشت را عوض خواهی کرد. این ماجرا خیلی هم خوب است. چیزی که خوب نیست، ماندن در راه اشتباه و سرکردن با یک هویت جعلی است.
شاید این راهکارها بتواند در این ماجرا آخرین هفتههای باقی مانده از سال تحصيلي به ما کمک کند تا در راهی که هستیم، بمانیم، یا همینجا مسیر را کج کنیم و جادهي دیگری را انتخاب کنیم!
- چــرا؟
اگر انتخاب رشته کردهای و از آن مطمئن هستی پس یکبار دیگر از خودت بپرس: چرا؟
این رشته را چون دوست داری انتخاب کردهای؟ اگر جواب بله است، پس باید مهارتهای لازم در رسیدن به هدف را بهدست بیاوری. دوستداشتن تنها کافی نیست.
از همین امروز باید مهارتهای کلیدی را که در رشتهی موردعلاقهات نیاز است فرا بگیری. حتی میتوانی از کسانی که در این رشته فارغالتحصیل شده و مشغول به کارند بپرسی: اگر به عقب برگردید و همسن من بشوید دوست دارید کدام مهارت را بیاموزید تا نسبت به موفقيت امروز موفقتر باشید؟
اما اگر این رشته را انتخاب کردهای چون بازار کار خوبی دارد و یا موقعيت اجتماعياش را دوست داری، پس باید کمی بیشتر تحقیق کنی. بهخصوص دربارهی سختیها و پیچیدگیهایش. شاید اگر پی به سختیهای آن ببری دیگر آنچنان انگیزهی قویاي برایت نماند و از ادامهی مسیر باز بمانی.
پس با چند نفر حرفهای دربارهی این انتخاب صحبت کن و از آنها بخواه سختترین و پیچیدهترین موانع برای رسیدن به این هدف را برایت توصیف کنند. بعد دوباره تصمیمت را ارزیابی کن و خودت را در همان شرایط سخت بگذار.
آیا همچنان این انتخاب را میخواهی؟ اگر جواب خیر است، پس به خودت تبریک بگو، تو خیلی زود مسیر اشتباه را تشخیص دادی و هنوز برای پیداکردن راه درست دیر نیست. البته اگر به دلت رجوع کنی و ببینی از کدام کار بیشترین لذت را میبری. حتماً در رگههای آن کار، رشتهی موردعلاقهات پیدا خواهد شد!
- انطباق با واقعیت !
حالا تا حدودی بر انتخابت مسلط شدهای و میدانی که چه میخواهی و از پس آن برخواهی آمد. اما کمی صبر کن. حالا وقت اين است تا این انتخاب را با واقعیت موجود تطبیق بدهی. شاید زیادی خیالپردازی کردهای و کمی از واقعیت زمین زیرپاهایت فاصله گرفتهای.
برای اینکه ببینی انتخابت رؤیایی نیست، باید آن را با فضای اطرافت تطبيق بدهي. آیا رشتهی مورد علاقهات فقط در یک دانشگاه، آن هم در پشت کوه قاف تدریس میشود؟ اگر بله، باید چه هزینههای مادی و معنوی برای رسیدن به آن دانشگاه بدهی؟ آیا این رشته ارزش این از دست دادنها را دارد؟ آیا از نظر مادی منبعی داری که برای رسیدن به این هدف روی آن حساب کنی؟
اگر جواب بیشتر این پرسشها، خیر است، پس بدان تو در انتخابت کمی از زمین فاصله گرفتهای. حالا آرام باش و دوباره از خودت بپرس چرا این رشته را انتخاب کردهای. آیا در این دنیا هیچ رشتهی دیگری وجود ندارد که به تو چنین سختیهایی وارد نکند و منطبق با آرزوها و مهارتهایت هم باشد؟
روی این سؤال آخر فقط فکر نکن. تحقیق هم بکن. شاید آب در کوزه باشد و تو تشنهلب گرد جهان بگردی!
- فهرستي از مهمترینها !
تو انتخابت را کردهای، از آن مطمئنی، از پس مشکلاتش برمیآيي و آن را با واقعیت موجود تطبیق دادهای. پس حالا وقت عمل است. یک فهرست تهیه کن و مهمترین اولویتها را در آن بنویس.
هرروز بر اساس اولویتهای آن روز عمل کن. حالا که تعطيلات سال نو گذشته و همه به فكر آغاز هر چه بهتر سال جدید هستند، بد نیست تو هم با تمرین اولویتها، سال جدید را شروع کنی.
درسهایی را که میتواند تو را در رسیدن به رشتهی مورد علاقهات بیشتر کمک کند، مشخص کن. اولین اولویت باید این درسها باشد. روزی که یکی از این درسها را داری غیبت ممنوع. فهرست دیگری از مهارتهای جانبی مربوط به رشتهات تهیه کن.
مثلاً اگر لازمهی موفقیت در این رشته تسلط بر زبان انگلیسی است، در یک کلاس زبان ثبتنام کن یا فیلم و اخبار را به انگلیسی ببین و جملهها، کلمهها و قواعدی را که از دیدن فیلم یا اخبار میآموزی با خودت مرور کن. تو حالا در ابتدای راه هستی و باید توشهی زیادی با خودت برداری تا در میان راه سرخورده و دلزده نشوی.