اصطلاح کلیدی پارادایم به عنوان واژهای نام آشنا در این اثر تفسیر و تبیین شده است.
به گزارش ایرنا، کتاب ساختار انقلابهای علمی اثر تامس. س. کیون (نام نویسنده کتاب در ترجمه های فارسی با عنوان کوهن نیز ترجمه شده است) نوشته استاد تاریخ علم دانشگاه برکلی کالیفرنیا آمریکا است که امسال با ترجمه علی جوادزاده منتشر شد.
نگارنده کتاب به طور عمیق متاثر از مکتب فلسفه تحلیلی است، از این رو وضوح و شفافیت اصطلاحات، گزارهها، اجتناب از مغلقگویی و حیرتافکنی ویژگی این رویه بیان فلسفی است. البته این معنا مانع از باریکاندیشی و ژرف نگریهای فکری نبوده و خواننده دقیق کتاب خود شاهد خواهد بود که برای رسیدن به پارهای از استنتاجات تا چه میزان بادیههای درشتناک خرد فرسا و هزارتوهای اندیشگی طی شده است.
حاصل این همه، معرفی الگویی برای حصول و پیشرفت دانش علمی است که با الگوی مورد پذیرش زمان خود از بیخ و بن متفاوت بوده و امروزه مورد پذیرش اغلب متخصصان مطالعات علم است.
- سازماندهی کتاب
کتاب ساختار انقلابهای علمی در 13 فصل نوشته شده و عناوین فصلها با هم ربط منطقی دارند. نقشی برای تاریخ، گذار به سوی علم متعارف، سرشت علم متعارف، علم متعارف به مثابه حل معما، اولویت پارادایم ها، ناهنجاری و بروز اکتشافات علمی، بحران و ظهور نظریههای علمی، واکنش به بحران، طبیعت و ضرورت انقلاب های علمی، انقلاب ها به مثابه دگرگونیهایی در چشم انداز جهان، نامرئی بودن انقلابها، استقرار انقلابها و پیشرفت از طریق انقلابها فصلهای کتاب را تشکیل می دهند.
- پارادایم به مثابه کلید واژه
پارادایم paradigm از واژه یونانی Paradeigma ریشه میگیرد که به معنای الگو، مدل، طرح و نظایر اینها است و استفاده از آن را میتوان در آثار افلاطون هم پی گرفت. دیدگاه کیون درباره تحولات علمی، بدیلی در برابر دو دیدگاه سنتی و نوینی همچون نظریه کارل پوپر ارائه میدهد، که در یکی بر روال عادی و اثباتی و در دیگری بر روند ابطال تأکید میشود.
از آنجا که بنابر نظر کیون پایبندی به چارچوب و زمینه رشتهای یا پارادایم، پیش شرط و بستر لازم برای علم هنجاری موفق است، پایبندی به آن یک عنصر کلیدی در کاوش علمی است و در شکلگیری ذهنیت و فضای فکری یک دانشمند نقش اساسی دارد.
به عقیده کیون، پارادایم عبارت است از نوعی موفقیت یا دستآورد مهم جدید که مورد تصدیق جامعه علمی خاصّ است و الگویی فراهم میکند که از روی آن سنت منسجمی درباره پژوهش علمی و همین طور شیوه عامی برای نگرش به جهان تدوین میشود.
- بن مایه اثر
داعیه اصلی تامس کیون در کتاب این است که علم به روش تجمع تدریجی و خطی اطلاعات و دادههای نوین توسعه نمییابد، بلکه از طریق انقلابهای دورهای به پیش میرود. در جریان این انقلابها است که یک پارادایم مسلط و پذیرفته شده جامعه علمی کنار گذاشته شده و پارادایم جدیدی به جای آن مینشیند. چنین تغییری موجب تحولی عمیق در سرشت جست و جو و تحقیق علمی میشود.
از نظر کیون تاریخ علم به سه مرحله متمایز قابل تفکیک است؛ ابتدا مرحله پیشاپارادایمی که در آن نهاد علم فاقد یک پارادایم مورد اجماع همه اعضای جامعه علمی است. علم در این مرحله چیزی جز انبان نابسامانی از یافتههای سردستی و جسته گریخته نیست.
سپس مرحله دوم میرسد که «علم متعارف» است در این مرحله، اعضای جامعه علمی روی حجیت و اعتبار یک پارادایم به اجماع رسیده و روند تحقیق متعارف را که معطوف به حل مسائل پیش رو از طریق بسط و بازگویی پارادایم است، آغاز میکنند. در طول این مرحله از علم متعارف، کسب نتایج غیرقابل انطباق با پارادایم اصلی در طول زمان و از گوشه و کنار جامعه علمی، این جامعه به تدریج در مورد حجیت و اعتبار پارادایم خود دچار تردید شده و به این صورت جامعه مربوطه دچار بحران میشود.
بحرانها پیش درآمد مرحله سوم، یعنی انقلابهای علمی هستند که در جریان آن پارادایم جدیدی جایگزین پارادایم قبلی میشود. پارادایم جدید باید ضمن حفظ دستاوردهای پارادایم قبلی بتواند یافتههای ناسازگاری را که موجب خدشه به اعتبار پارادایم قبلی شده بودند توجیه کرده و بدل به یافتههای سازگار نماید. بنابر این بحران در علم متعارف با رقابت چندین گزینه پارادایمی برای دستیابی به موقعیت پارادایم اصلی رخ مینماید.
- نقد و بررسی
این کتاب را یکی از یکصد کتاب تاثیرگذار نوشته شده سده بیستم دانستهاند. اصطلاح کلیدی پارادایم که نگارنده کتاب آن را از عرصه زبان شناسی وام گرفته و با باز تعریف به عنوان معرف مبناییترین وجه نظریه خود به کاربرده است. تنها پس از انتشار این کتاب بود که راه خود را در گویش عمومی جهانی، به همان شبکه مفهومی که مراد نگارنده کتاب بود، کمابیش باز کرد. همین واقعیت برای نشان دادن گستره تاثیر مفاهیم و انگارههای این کتاب کفایت میکند.
هر چند بحث کتاب منحصر به موضوع چگونگی تکوین عقاید علمی و توسعه علم است. تاثیر آرای نویسنده در خارج از حوزه فلسفه علم، به ویژه علوم انسانی، بیش تر از خود این حوزه بوده است. استقبال علوم اجتماعی از آرای نویسنده به جهت حوزه گستردهتری بوده که این آرا برای چیستی علم قائل شده اند و بخشی هم به واسطه نقشی است که کیون در تکوین پارادایم ها برای عوامل بیرون از علم در نظر میگیرد.
در واقع میتوان به جرات گفت بیشترین شناختی که از کیون در ایران وجود دارد به دلیل انتشار این کتاب او است. این اثر در جغرافیای فکری فلسفه علم و روش شناسی طوفانی از خلق انگاره های جدید بر پا نمود. کیون در این کتاب دیدگاهی درباره علم مطرح ساخت که گویی عقلانیت علم را از بنیاد ویران کرد.