سازندگان و پخشكنندگان سريال تلويزيوني ماورايي «پنج كيلومتر تا بهشت» با شكايت خانواده پسر 12-10سالهاي كه با پيروي از موضوع آن سريال خود را حلق آويز كرده بود تا روحش بتواند به مكانهاي مورد علاقهاش سر بزند، به پرداخت ديه محكوم شدند. اين حكم بيسابقه براي 2گروه از جامعه از منظر سواد رسانهاي بايد بسيار قابل تامل باشد.
گروه نخست سازندگان و پخشكنندگان سريالها و برنامههاي سينمايي و تلويزيوني هستند تا اعلام درجهبندي را در محصولات توليدي خود جدي بگيرند. هر برنامهاي در هر ساعتي و براي هر مخاطبي نبايد پخش شود. كودكان تخيل بالايي دارند و در بيشتر موارد قادر به تشخيص واقعيت از خيال نيستند. آنها هر آنچه در فيلمها و كارتونها ميبينند را واقعيت تصور ميكنند و از غوطهورشدن در آن لذت ميبرند. اگر سازندگان و پخشكنندگان آن سريال كذايي فقط يك هشدار ساده پيش از پخش سريال ميدادند تا كودكان زير ۱۳سال از تماشاي آن پرهيز كنند، حالا مسئوليت اين ضايعه جبرانناپذير بر عهده آنها نبود. لازم است سياستگذاران رسانهاي خصوصا صداوسيما توجه دقيقي به كارشناسي محصولاتشان براي درجهبندي پخش براي گروههاي سني داشته باشند تا از تكرار وقايع مشابه پيشگيري شود.
گروه دومي كه بايد اين حكم برايشان قابل تامل باشد، والدين هستند. ما حاضر نيستيم فرزندانمان هر نوع خوراكي را بنوشند يا بخورند، اما براي آنچه فكر و ذهن آنها مصرف ميكند، هيچ فيلتري نداريم. هر فيلمي، هر سريال و برنامه و بازي رايانهاي را اجازه ميدهيم مصرف كنند، بدون آنكه از عواقب تأثيرات كوتاهمدت و بلندمدت آن باخبر باشيم. هر آنچه براي ما مناسب است، لزوما براي آنها مطلوب نيست. حتي شما همين اخبار ساده تلويزيون خودمان را درنظر بگيريد. با اين حجم از حوادث خشونت بار و اطلاعرساني از جنگ و خونريزي و كودككشي در خبرهاي معمولي، اخبار ساعت۲۱ تلويزيون شبكه يك بايد درجه بندي منفي۱۳ داشته باشد، آنگاه ما از تأثيرات مخربي كه اينگونه اخبار و تصاوير روي بچهها ميگذارد اصلا باخبر نيستيم و حواس مان نيست آنها هم كنار ما نشستهاند و چشم و گوششان دارد اين اطلاعات را دريافت و ذهنشان آنها را در دنياي خودشان تفسير ميكند.
دنياي ذهني بچهها با دنياي واقعي ما فرق دارد. همانطور كه در دنياي فيزيكي از آنها مراقبت و محافظت ميكنيم٬ لازم است در دنياي ذهن و خيالاتشان هم مراقبشان باشيم وگرنه آنها چند كيلومتر مانده تا بهشت٬ به سوي جهنم هدايت ميشوند.