«تو میتونی.»، «تو نمیتونی.»، «اصلاً مگه اینکار شدنیه؟»، «چرا شدنی نیست؟» «چرا اينقدر ترسویی؟»، «شیطنت کن!»، «آروم باش!»،«بذار کنار اون موبایل رو، بنشین درس بخون.»، «چهقدر درس میخونی؟ بسه دیگه. بیا بریم بیرون.»، «طرف از بچگی شروع کرده.»، «هنوز بچهای، بگذار بزرگتر بشی بعد.»، «این کار استعداد میخواد. استعدادش رو داری؟»، «استعداد داری. برو جلو!»، «تنهایی خیلی بهتره!»، «بودن با دوستها و رفیقها خیلی بهتره.»، «به کسی دل نبند، دلت میشکنه.» و...
دائم با خودم فکر میکنم که حرف چه کسی را گوش کنم؟ آدممثبتها یا آدممنفیها را؟
احساس میکنم صدای درون خودم زیر انعکاس اينهمه صدای دیگر له میشود. و دیگر نمیشنوم. هیچکس به اندازهي خودم من را نمیشناسد. خودم باید تشخیص بدهم چهقدر توانایی انجام کاری را دارم.
نسیم پورعیسی،15ساله، خبرنگار افتخاري از تهران
عكس: شكيبا معين،17ساله، خبرنگار افتخاري از تهران