به گزارش همشهریآنلاین نخستين مقاله اين شماره مطلبي است درباره رساله موسيقيِ معروفِ درويشعلي چنگي که تا کنون چاپ نشده و به حالت نسخه خطي باقي مانده است، نوشته ژِرانسکاـ کُمينِک، که قبلاً از او مقالهاي درباره موسيقي ترکمني در شماره 49 فصلنامه به چاپ رسید.
مؤلف در اين مقاله تنها به بخش کوچکي از اين رساله نسبتاً حجيم پرداخته و بر داستانها و حکاياتي که پيرامون سازِ چنگ در آن آمده، و برخي از آنها با روايتهاي مشهورشان در منابع ديگر تفاوتهايي دارند، متمرکز شده است و نشان ميدهد که اين ساز در زمانِ مؤلفِ رساله، قرن دهم هجري، هنوز ساز مهمي به شمار ميآمده است. او همچنين بر اين نکته تأکيد ميکند که کمبود اطلاعات فني و علمي در اين رساله نه معلول ناآگاهي مؤلف آن ــ که درواقع از استادان برجسته موسيقيِ زمانِ خود بوده ــ بلکه نشانگر نوعي نگاهِ شاعرانهـ اسطورهشناختي به جهان بوده که بهخصوص در زمان مؤلف رواج داشته است.
در مقاله بعدي، آرش محافظ تاريخچه مُدها و مفاهيمي که با اصطلاحاتِ «راست» و «پنجگاه» در تاريخ موسيقيِ ما مشخص شدهاند را به تفصيل ارائه ميدهد و به مطالعه نسبتهاي خويشاونديِ همه آنها با يکديگر ميپردازد. مؤلفْ اين خويشاونديها را هم در محور زمان ــ گذشته و اکنون ــ بررسي ميکند و هم در محور مکان ــ فرهنگهاي موسيقاييِ ايراني و عثماني و عربي ــ و معتقد است که ميبايست از ظرفيتهاي اين مقام در همه شکلهاي آن، مبتني بر نسبتهاي خويشاونديِ کشف شده، چه در شکل قاجاري و چه در شکلهاي پيشاقاجاريِ آن براي خلاقيتِ موسيقاييِ امروز استفاده کرد.
مقاله بابک خضرائي به مسئله فرم و گونه (ژانر) ميپردازد و با تعريفي نظاممند از مفهوم فرم و ارائه نمونههاي مشخص در شعر و خطاطي و حتي هندسه از فرم، به تعميم اين مفهوم در موسيقي ميپردازد و وجود فرم مشخص و از پيشتعيينشده در موسيقي ايراني را به بحث ميگذارد.
مؤلف، ضمن اينکه به اين نتيجه ميرسد که هيچيک از انواع موسيقي ايراني ــ چهارمضراب، تصنيف، پيشدرآمد و رِنگ ــ فرم محسوب نميشوند و بايد آنها را «گونه» به حساب آورد، تعاريف خود را از آنها در انتهاي مقاله ارائه ميدهد.
نيره خادمي، در مقاله «نقش ارتباطات غيرکلامي در اجراي موسيقي ايراني»، به بررسي حرکات و ژستهاي نوازندگان و خوانندگان موسيقي ايراني در هنگام اجراي صحنهاي ميپردازد و، با مطالعه ويدئوهاي کنسرتهاي هشت موسيقيدان ايراني و بر مبناي نظريههاي مربوط به ارتباطاتِ غيرکلامي، به تحليلِ حرکاتِ بدنيِ اين موسيقيدانان هنگام اجراي موسيقي بر روي صحنه ميپردازد.
اصطلاحاتِ «ملي» و «موسيقي ملي» و پيشينه استفاده از آنها در موسيقي معاصر ايران موضوع مقاله بعدي است به قلمِ مسعود خمسه پور. مؤلف در اين مقاله به بررسي پارهاي مستندات تاريخي که بازتاب دهنده نگرش گذشتگان و نيز موسيقيدانان امروز به اين مفاهيم است ميپردازد و نشان ميدهد که از زمانِ استفاده از واژه«ملي» در حوزه موسيقي ايران تا کنون، اصطلاحِ «موسيقي ملي» چگونه در معنا تحول پيدا کرده و در هر دوره به چه نوع موسيقياي اطلاق ميشده است.
در بخش «مفاهيم بنيادين»، مقالهاي ترجمه شده از دو محقق علوم ارتباطات و رسانه که به مسئله هويت و موسيقي و هويت موسيقايي ميپردازد. مؤلفين، پيش از هرچيز، قصد دارند ادبيات موسيقيشناسيِ مربوط به مسئله هويت را نقد کنند و ضعفها و خلاءهاي آن را نشان دهند. به خصوص در بحث آنها، در کنار پرسشهاي اساسياي که مطرح ميکنند، اين واقعيت که به خود موسيقي بهعنوان پديدهاي هويتمند پرداخته نشده و نيز اينکه، در کنارِ احساس تعلق به يک فرهنگ موسيقايي، احساس تفريق و عدم تعلق نيز ميتواند وجود داشته باشد جالب توجه است.
در بخش «گفتگو»، مصاحبههايي قديمي با استادانِ درگذشته موسيقي ايراني ــ عبدالله دوامي، علياکبر شهنازي، علينقي وزيري، احمد عبادي و اسماعيل مهرتاش ــ را از شمارههاي مختلفِ مجله رودکي استخراج کرده و آوردهايم. اين گفتگوها حاوي نکات بسيار ارزشمندياند درباره فضاي فکري زمان خودشان در حوزه موسيقي.
ژان دورينگ، در بخشِ «ياد ياران»، به بزرگداشت عليمحمد بلوچ، موسيقيدانِ اخيراً درگذشته بلوچ ميپردازد و، با تکيه بر گفتگويي که در زمان حياتِ اين موسيقيدانِ بزرگ با او داشته است، اطلاعات جالب و تازهاي از زندگي او و همچنين از برخي زواياي موسيقي بلوچي به خواننده ميدهد.
«نقد و بررسي» اين شماره سه مقاله در خود دارد. مقاله نخست نقدي است درباره آلبوم عيارانِ احمد پژمان، نوشته آروين صداقتکيش، که در آن مؤلف، به خصوص با تمرکز بر اين پرسشِ مهم که فاصله زمانيِ زياد ميان اجراي اوليه و اجراي امروزي اين اثر چه معنايي ميتواند داشته باشد، به بررسي ويژگيهاي فنيِ آن ميپردازد. در مقاله دوم، کاميار صلواتي نقدهاي نوشتهشده بر آثار صوتي شنيداري را در مجلههاي تخصصيِ موسيقي بين سالهاي 1318 و 1340 بررسي و تحليل کرده است. اين نوشته نقدها و تحول آنها در طي اين زمان را نشان ميدهد.
آخرين نقد اين بخش ترجمهاي است از مقاله ژُزفـ مارک بِلبه درباره برليوزِ منتقدِ موسيقي که براي آشنايي خوانندگان با نقدهاي قرن نوزدهمي در اروپا که درضمن به قلمِ يک آهنگسازِ برجسته نيز بوده اند و درک فضاي نقد و نقاديِ آن دوره ميتواند بسيار مفيد باشد.
فصلنامه موسیقی ماهور به مدیرمسئولی محمد موسوی و با هیئت تحریریه ساسان فاطمی، محمد موسوی، بابک خضرایی، آریا محافظ و سعید کردمافی روانه بازار نشر میشود.