بسيار پرهزينهتر است براي تداوم و بقا نيازمند بازگرداندن سرمايهاي است كه در توليد صرف ميشود. البته ما جرياني بهنام سينماي دولتي هم داريم كه از بودجههاي عمومي ارتزاق ميكند و به همين دليل بازگشت سرمايه برايش اولويت چنداني ندارد. در كنار آثاري كه بهصورت رسمي با بودجههاي عمومي توليد ميشوند، فيلمهايي هم داريم كه ظاهرا متعلق به بخش خصوصياند، اما در عمل بخش عمدهاي از سرمايهشان توسط نهادهاي دولتي تأمين ميشود.
اما سينماي جريان اصلي كه متعلق به بخش خصوصي است محصولاتش را براي بازگشت سرمايه توليد ميكند. البته كه همه اين فيلمها نميتوانند در گيشه به توفيق برسند. نه در ايران كه در همهجاي دنيا برخي از آثار به موفقيت تجاري نميرسند. موفقيت در گيشه فرمول ثابتي ندارد كه اگر جز اين بود هيچ فيلمي با شكست اقتصادي مواجه نميشد. مجموعهاي از دلايل و عوامل در تعيين سرنوشت تجاري فيلمها تأثيرگذارند. برخي از اين دلايل به «متن» يعني فيلمها بازميگردد و عواملي را هم بايد در «فرامتن» جستوجو كرد. عواملي كه به مرحله پس از توليد بازميگردند كه آشكارترينشان تبليغات و پخش هستند. در اين نكته نبايد ترديد كرد كه فيلم سينمايي براي موفقيت در اكران بايد واجد عنصر «جذابيت» باشد.
امسال شاهد افزايش بهاي بليت سينما بوديم. سينما هنر صنعتي است كه اقشار مختلف مردم مخاطبش هستند. بسياري از اين مخاطبان را هم اقشار آسيبپذير جامعه تشكيل ميدهند كه افزايش بهاي بليت برايشان سنگين است. سال گذشته هم كه كمي بهاي بليتها گران شد، اعلام كردم با اين اقدام موافق نيستم.
در كل بهتر است بهجاي اينكه بليت را گران كنيم، بكوشيم تعداد تماشاگران را بالا ببريم. همانطور كه در روزهايي كه بليتها بهصورت نيمبها عرضه ميشود تعداد مخاطبان افزايش مييابد. از سوي ديگر اما نبايد اين نكته را فراموش كرد كه هزينه تمام شده يك فيلم متعارف و معمولي سينمايي نسبت به مثلا 3سال پيش رشد قابلتوجهي داشته است.
اين قانون تجارت است كه وقتي بهاي تمامشده كالا افزايش مييابد و اين افزايش باعث از ميان رفتن منافع توليدكننده ميشود، بايد بهاي كالا را باتوجه به ملاك و معيارهايي مشخص و مدون بالا برد. از اين منظر ميتوان به شوراي صنفي نمايش حق داد. شايد بتوان گفت چارهاي جز اين كار باقينمانده بود، ولي بايد فكري هم به حال مخاطبان علاقهمندي كرد كه در اين تنگناهاي اقتصادي پرداخت بهاي بليت سينما برايشان دشوار است.
سينماي ايران با مجموعهاي از بحرانها مواجه است كه برخي تابعي از شرايط كل جامعه هستند و برخي از دل اين حرفه برآمدهاند. براي حل مشكل داخلي بايد سينماگران بكوشند، ولي درمورد بحرانهايي كه ريشه در مباحث كلان سياسي، اقتصادي و اجتماعي دارند، نيازمند بهبود كلي وضعيت كشور هستيم.
- نويسنده و كارگردان سينما