دجله، فرات، پيشون و گيهون. از بين اينها دجله و فرات هنوز در دنياي ما جاري است اما پيشون و گيهون را گم كردهايم. نهنام جديد اين رودها را ميدانيم و نه جايگاهشان را ميشناسيم.
در عربستان درهبزرگي وجود دارد كه از غرب به سمت شرق كشيده شده است. رودي كه اين دره را ساخته بود از نزديكي شهر مدينه ميگذشت و از ميانه صفحه عربستان عبور ميكرد. اين رود كه حدود 600 كيلومتر طول داشت امروز خشك شده و تنها يك دره طولاني به نام وادي الرمه از آن باقي مانده است. تقريبا هيچ وقت كسي نديده است كه در تمام اين بستر خشك آب دائمي جاري باشد اما ظاهرا آثاري از آن جريان تاريخي باقي مانده است. اگر گيهون را اين رود خشك شده درنظر بگيريم و پيشون را هم كارون بدانيم پس باغ عدن جايي در حدود شمال خليجفارس قرار داشته؛ همان نقطهاي كه 4رود به هم ميرسيدند.
در آثار پيدا شده از شهرهاي سومريها در ميانرودان، به تمدني در فاصله بين آنها و تمدن دره سند اشاره شده است. سومريها با «ديلمان» تجارت ميكردند و آن سرزمين را كه درست در محل فعلي خليجفارس قرارداشت جايي مقدس ميدانستند؛ تمدني در كنار رودها، دريا و چشمههاي جوشان. طلا، عقيق، عاج، چوبهاي قيمتي، پارچههاي پشمي، روغن زيتون، پوست حيوانات، مرواريد و كالاهاي ديگر از اين مسير، بين 2 مركز جمعيتي بزرگ ميان رودان در عراق و دره سند در پاكستان امروز جابهجا ميشدند. در نوشتههاي باستاني، ديلمان سرزميني بود كه در آن جاودانگي و خوشبختي ابدي يافت ميشد. از ديلمان اثر تاريخي مستقيمي بهدست نيامده ولي بقايايي در جزاير و ساحل امروزي خليجفارس يافت شده كه نشانه سكونت طولاني انسان در اين منطقه است. گذشته از آن در اطراف خليجفارس امروزي آثار باستاني متفاوتي از سلسلههاي شناخته شده نيز پيدا شده و يكي از آخرين آنها سنگ نوشتهاي است كه حدود 10سال قبل در جزيره خارك بهدست آمده و ظاهرا قدمت آن به بيش از 2هزار سال قبل بازميگردد.
مساحت خليجفارس بارها تغيير كرده است. زماني اين دريا كوچكتر بود و زماني آنقدر بزرگ شده بود كه بخشهايي از خوزستان و بوشهر زير آب رفته بودند. اگر باستانشناسان با كشتيها و شناگرانشان كف خليجفارس را جستوجو كنند ممكن است آثار بيشتري از مردمان گذشته پيدا كنند البته ممكن است همه اين روايتهاي باستاني افسانههايي قديمي باشند كه در گذر زمان محو شده است. شايد دركف اين دريا فقط ماهي و مرجانهاي زيبا و در عمق آن نفت سياه باشد. شايد هم عمارتهاي باشكوه و رمزآميزي از تمدنهاي ثروتمند و صاحب دانش و فرهنگ يافته شود؛ چنان كه هريك از كشورها و اقوام اطراف اين دريا بهدنبال اثبات نسبت و مالكيت آن بروند.
خليجفارس امروز با همه داشتههايش و همه مردمي كه در اطراف آن زندگي ميكنند و زندگيشان به آن وابسته است، نعمتي است كه بايد قدرش را بدانيم. خليجفارس خيلي ارزشمندتر از يك دريا بين چند كشور است و اعتباري به اندازه تاريخ و تمدن ميانه دنيا دارد.
10 ارديبهشت، روز ملي خليج فارس گرامي باد.