در يادداشت حاضر سعي شده است به اختصار مطالبي درخصوص پديده عمليات رواني در شبكههاي اجتماعي ارائه شود.
- جنگ رواني
جنگ رواني عبارت است از جرياني كه در آن، يك طرف سعي در تأثير گذاردن بر افكار، عواطف و تمايلات حريف خود و واداركردن طرف مقابل به انجام رفتاري مطابق خواست خود دارد. عمليات رواني يكي از شاخههاي مختلف جنگ است كه ميتوان رگههايي از آن را در تمام سطوح جنگ (اعم از جنگ فيزيكي يا جنگ نرم) يافت. در واقع عمليات رواني در كنار ديپلماسي عمومي و روابط عمومي نظامي، ابزار مهمي براي استراتژي امنيت ملي محسوب ميشود.
درخصوص تاريخچه جنگ رواني ميتوان گفت تاريخ جنگ رواني، از تاريخ حيات بشر جدا نيست اما از ابتدا با اين عنوان شناخته نشده و مانند ساير مفاهيم، در بستر تاريخ متحول شده است. بهعنوان نمونه در سير غزوات پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله گاهي شاهد به كارگيري ماهرانه شايعات بهعنوان ابزار جنگ رواني هستيم و اين ميرساند كه آن حضرت در چارچوب خطمشي پايدار «دعوت- هدايت» و در پرتو حفظ موجوديت نظام و امنيت ملي، اساسا جنگ و ابزار كارآمد آن را استثنايي از اصل پرهيز از نيرنگ و فريب دانستهاند. بر همين اساس، يكي از عواملي كه اتحاد احزاب - مانند يهود بنيقريظه، مشركان مكه، قبايل غطفان و فزاره - را در جنگ احزاب، متلاشي ساخت و به موقعيت تهديدكننده و بحراني خاتمه بخشيد، انتشار شايعاتي بود كه با مشورت و درايت پيامبرصليالله عليه وآله توسط نعيم ابن مسعود به اجرا درآمد.
در آن برهه حساس، رسول خدا به نعيم گفت: «كار دشمن را به سستي و اختلاف بكشان». نعيم از پيامبر(ص) اجازه خواست براي ايجاد تفرقه بين مشركان هرچه بخواهد بگويد. پيامبر به او اجازه داد و فرمود كه جنگ خدعه است. از اينرو نعيم ابن مسعود با انتشار شايعات در بين دشمن سبب اختلافافكني بين مشركان و در نتيجه شكست آنها شد.
روند تكاملي اين شاخه از جنگ در طول قرن بيستم، شتاب زيادي بهخود گرفته و ميزان اثربخشي آن بر صحنه كلي جنگ افزايش يافته است؛ زيرا عمليات رواني، ابزاري كم هزينه ولي اثربخش است، تأثيرات ابزارهاي سياسي، نظامي، اقتصادي و فرهنگي را تقويت ميكند و با القاي پيام خود به ذهن مخاطب، امكان برقراري ارتباط و تأثيرگذاري را بر مخاطب فراهم ميآورد. با پيشرفت علم و فناوري اطلاعات و ارتباطات و ظهور دنياي مجازي، عمليات رواني نيز متناسب با آن، تعريف شد و از فضاي مجازي در جهت رسيدن به اهداف خود بهره گرفته شد.
- شبكههاي اجتماعي به مثابه ابزار جنگ رواني
شبكههاي اجتماعي، نسل جديدي از پايگاههايي هستند كه اين روزها در كانون توجه كاربران اينترنت قرار گرفتهاند. در عصر ارتباطات بهرهبرداري از فضاي مجازي در جهت تأثيرگذاري بر جوامع مختلف توسط كشورهاي استعماري رشد فزايندهاي داشته و به مرور زمان شبكههاي اجتماعي مجازي كه اكثرا با سرمايهگذاري سازمانهاي اطلاعاتي آمريكا بهوجود آمده، نقش مهمي را در اين فضا بر عهده گرفتهاند. بهطوري كه سازمانهاي اطلاعاتي از شبكههاي فوق در جهت رسيدن به اهداف خود و تغيير رفتار در جامعه هدف با استفاده از عوامل و منابع پنهان خود بهرهبرداري ميكنند.
نكته قابل تأمل اين است كه معمولا انديشمندان روي كاركردهاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي عمليات رواني توقف ميكنند؛ درحاليكه ماهيت پنهان عمليات رواني كاملا اطلاعاتي است. سياست اطلاعاتي كه عمدتا بهوسيله دستكاري نمادها در فضاي رسانهها اجرا ميشود. كنشگران اجتماعي، نهادها و جنبشهاي فرهنگي با بهرهبردن از همين ويژگي شبكههاي اجتماعي به ترويج ديدگاهها، ارزشها و حتي همگانيكردن مطالبات خويش پرداخته، با استفاده از حمايت سايبري از آن بهعنوان اهرم فشار در فضاي فيزيكي استفاده ميكنند. قدرت سايبري ميتواند براي اهدافي درون فضاي سايبر يا خارج از آن مورد بهرهبرداري قرار گيرد.
در حقيقت عمليات و جنگ رواني به روش و شيوههاي مختلفي براي اثرگذاري در جامعه هدف انجام ميپذيرد كه مهمترين آن عبارت است از: تبليغات، شايعه، انواع ترور، قانعسازي، اغوا و فريب، تشكيك، تهديد، تحقير، تطميع، سانسور، تحميق، شستوشوي مغزي و...
طي دهه اخير شبكههاي اجتماعي مجازي كه با سرعتي بيبديل در حال گسترش بوده، مورد اقبال نسل جديد واقع شده است و با همين شيوهها بهعنوان ابزار عمليات رواني براي انقلابهاي رنگين در كشورهاي غيرهمسو با آمريكا و يا تغيير افكار عمومي در خود كشورها توسط جريانهاي مختلف استفاده ميشود؛ بهعنوان نمونه فيس بوك و توييتر به كمك سازمانهاي اطلاعاتي آمريكا گسترش يافتهاند. سازمانهاي فوق به كمك اطلاعات كاربران شبكههاي مذكور و عوامل اطلاعاتي، نسبت به انجام ماموريتهاي مدنظر حاكمان خود در ساير كشورها اقدام ميكنند كه نمونههاي بارز آن را ميتوان در انقلابهاي مخملي جهان و فتنه88 ايران ديد.
تا جايي كه كلينتون، وزير خارجه وقت آمريكا در خاطرات خود، پشتصحنههاي آشوب در ايران را اين گونه روايت ميكند؛ «در پشت صحنه، گروه من در وزارت خارجه بهطور مداوم با فعالان در ايران در ارتباط بودند و براي جلوگيري از تعطيلشدن توييتر، بهطور فوريتي مداخله كردند؛ قطع شدن توييتر بهمعناي از بين رفتن يكي از وسايل اصلي ارتباطي معترضان بود.»
باراك اوباما، رئيسجمهور سابق آمريكا نيز در گزارشي كه براي روساي كنگره و مجلس سناي آمريكا ارسال كرد، به صراحت به ساماندهي فتنه 88 با استفاده از ابزارهايي همانند شبكههاي خبري، شبكههاي اجتماعي نظير فيسبوك، توييتر و.. اعتراف كرد. از اينرو ميتوان شبكههاي اجتماعي را مهمترين ابزار دشمن براي تاثيرگذاري برافكار مردم به منظور ايجاد جنبشهاي مردمي و عامل مؤثر بسيج مردم در صحنه اعتراض به حكومتها دانست.
- سخن آخر
با توجه به روند رو به رشد استفاده از اينترنت، شبكههاي اجتماعي در آينده اهميت فزايندهاي پيدا خواهند كرد؛ بهگونهاي كه ميتوان پيشبيني كرد اين شبكهها تا 10سال آينده جايگزين جدي براي رسانههاي رسمي شوند. از اينرو توجه و برنامهريزي براي جلوگيري از تبعات منفي اين شبكههاي بسيار حائز اهميت است.
هماكنون فضاي مجازي به عامل تعيينكنندهاي در زمينه مناسبات و منازعات سياسي بينالمللي تبديلشده كه ميتوان آن را يكي از ابعاد مهم پديده جهانيشدن دانست.
از اينرو مقام معظم رهبري با بينش و درك عميق خود، بارها بر ضرورت استفاده از تواناييها و استعدادهاي جوانان انقلابي و سياستگذاري صحيح و اقدامات سنجيده و هماهنگ در جهت خروج از حالت انفعال در عرصه فضاي مجازي، تأكيد كردهاند. با توجه به هشدارهاي مكرر رهبر معظم انقلاب و اعترافات دشمنان قسمخورده ايران ضروري است در فضاي مجازي ضمن باور دشمني دشمن و توهم نپنداشتن آن، با اقداماتي مؤثر، تهديدها را به فرصت تبديل كرده و از فضاي مجازي بهعنوان ابزاري كارآمد در مسير انقلاب اسلامي استفاده كنيم؛ از طرفي بايد توجه داشت شبكههاي مجازي نميتوانند بهخودي خود منشأ تحولات محسوب شوند.
عمليات رواني در شبكههاي اجتماعي زماني موفقيت بيشتري كسب ميكند كه در فضاي حقيقي عواملي بهصورت آگاهانه يا ناآگاهانه به آن دامن بزنند؛ لذا ضروري است كه براي مقابله، مستندسازي در هر دو فضا جدي گرفتهشده و جوانان انقلابي در فضاي مجازي بهخصوص شبكههاي اجتماعي حضوري آگاهانه و فعال داشته باشند.