تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۶:۵۷

همشهری دو - حبیبه محمدیوسفی: چندسالی است که خیابان زرافشان تهران اتفاقی متفاوت را تجربه می‌کند؛ اتفاقی که ساکنان این خیابان و شهروندان تهرانی را در فصل بهار به شگفتی و البته تحسین واداشته است.

 باغچه‌هاي باير اين خيابان مدت 4سال است كه مزين به گل‌هاي لاله در رنگ‌هاي متنوع و زيباست؛ گل‌هايي چشم‌نواز كه به همت يكي از شهروندان تهراني به نام دكتر هومن اردبيلي به ياد مادر فداكارش و همه مادرهاي بي‌نظير ايراني كاشته مي‌شود تا از مقام والاي آنان تقدير شود. اين لاله‌هاي زيبا كه تعدادشان در بهار امسال به 120هزار عدد رسيده، آن اندازه زيبا و شگفتي‌آفرين است كه خانم ايوت دائوود، معاون سفير هلند در ايران را به اين خيابان كشاند. با ما همراه باشيد تا راز لاله‌هاي زرافشان را بدانيد.

  • به ياد هلند مي‌افتم

در گفت‌وگو با اين بانوي هلندي، پرسيدم چه مسئله‌اي باعث شده كه ايشان به خيابان زرافشان بيايند؟ او با اشاره به اينكه من هلندي هستم و لاله نماد كشور من است، پاسخ داد: «الان در هلند هم فصل رويش لاله‌هاست و باغي در هلند وجود دارد كه مردم در آنجا به ديدن لاله‌ها مي‌روند. بنابراين وقتي شنيدم كه آقاي اردبيلي در ايران 120هزار لاله كاشته‌اند، تصميم گرفتم از اين لاله‌ها بازديد كنم. به‌نظرم اين حركت بسيار زيبايي است كه آقاي اردبيلي انجام داده‌اند و كنار خيابان در پياده‌رو اين لاله‌ها را در معرض ديد مردم كاشته‌اند و باعث شده‌اند كه شهروندان تهراني خوشحال شوند و اين فرهنگ در ايران ترويج داده شود از آنجا كه پياز اين گل‌ها از هلند مي‌آيد، اين حركت مرا به ياد كشورم مي‌اندازد و من آن را دوست دارم».

به خانم «دائوود» مي‌گويم كه در ايران گل لاله نماد ايثار و از خودگذشتگي است و به همين دليل دكتراردبيلي تصميم گرفته‌اند كه براي يادبود مادر خود و به ياد ايثار و از خودگذشتگي‌هاي تمام مادران، اين لاله‌ها را بكارند. در هلند لاله‌ها سمبل چه هستند؟

ايشان توضيح مي‌دهند:« از آنجا كه رويش لاله‌ها در هلند در آغاز بهار رخ مي‌دهد، بنابراين لاله در هلند، نماد آغاز فصل زيباي بهار است و البته نماد شادي مردم. چرا كه مردم از ديدن شكوفا شدن اين گل‌ها شاد مي‌شوند؛ گل‌هايي كه چهره شهر را تغيير مي‌دهند. ما در كشور خود باغ معروفي داريم به نام كوكنهوف كه بزرگ‌ترين باغ گل جهان است و هر ساله در آغاز بهار به‌مدت 2‌ماه بازگشايي مي‌شود و در آن هزاران لاله رنگي از انواع مختلف به نمايش درمي‌آيد و مردم از آن ديدن مي‌كنند و از ديدن لاله‌ها شاد مي‌شوند. مزارع لاله بين 2شهر آمستردام و لاهه است و معمولا مردمي كه براي كار بين اين 2شهر با قطار تردد مي‌كنند در مسير، اين باغ‌هاي لاله را مي‌بينند كه در رنگ‌هاي مختلف روييده‌اند و منظره‌اي بديع را آفريده‌اند. بنابراين شاد مي‌شوند و لبخند بر لب‌هايشان مي‌نشيند. در اين فصل در كشور من همه مردم شاد هستند و اين شادي را مديون گل‌هاي لاله هستند. لاله‌ها در كشور من، ناخودآگاه همراه با شادي مردم است و بنابراين لاله‌ها در هلند نماد شادي هستند».

او درباره تفاوت گل در ايران و هلند مي‌گويد: «در هلند گل بسيار ارزان و در دسترس همه مردم است و در اين فصل مردم مي‌توانند به هر سوپرماركتي سربزنند و تعداد زيادي گل بخرند، اما در ايران قيمت گل گران است و همين مسئله گاهي مرا در خريد گل مردد مي‌كند. اما اتفاق خوب اين است كه در ايران كيفيت گل‌ها بالاست و هر گلي كه مي‌خريم مدت زيادي دوام دارد و همين مسئله، خريد گل در ايران را موجه مي‌كند. به همين دليل كاشت اين لاله‌ها در معرض نگاه مردم در كشور ايران كه خريد گل براي همه ممكن نيست، بسيار ارزشمند است».

  • ايراني‌ها طبع شعر دارند

از معاون سفير هلند درباره ايراني‌ها و به‌ويژه رانندگي در ايران مي‌پرسم و ايشان در پاسخ مي‌گويند: «با رانندگي در اين كشور مشكلي ندارم و رانندگي را دوست دارم و معمولا خودم رانندگي مي‌كنم. تنها مشكل من ندانستن نشاني‌هاست و بايد يك راهنما يا يك نرم‌افزار تعيين مسير در كنارم داشته باشم تا دچار مشكل در پيدا كردن نشاني‌ها نشوم. به جز اين مورد مشكل ديگري با رانندگي ندارم و از آن لذت مي‌برم. اما درباره ايرانيان بايد بگويم من ايرانيان را دوست دارم. مردم اين كشور معمولا بسيار دوستانه و مهربان رفتار مي‌كنند و در مواجهه، بسيار گرم و صميمي و مهمان‌نواز هستند. علاوه براين ويژگي، مردم ايران از سطح تحصيلات بالايي برخوردار هستند و اين مسئله بسيار قابل‌توجه است. علاوه بر اين، ايرانيان معمولا اهل شعر هستند و وقتي با آنان صحبت مي‌كنيد، شعري را به‌خاطر مي‌آورند و مي‌خوانند و به همين دليل من امروز در سخنراني خود از چند بيت از اشعار مولانا استفاده كردم».

  • اميدوارم ديدن اين لاله‌ها باعث فرهنگ‌سازي‌ شود

خانم ايوت دائوود كه مهمان خانواده اردبيلي هستند درپايان مراسمي كه براي استقبال از ايشان ترتيب داده شده است، به من مي‌گويند: «از اينكه مردم از ديدن اين گل‌ها احساس شادي مي‌كنند و لبخند بر لبشان مي‌آيد بسيار خرسندم و اين حركت آقاي‌اردبيلي را مي‌ستايم اميدوارم كاشت اين گل‌ها توسط ايشان و ديدار مردم از اين گل‌ها باعث فرهنگ‌سازي‌ شود و مردم در زندگي خود بيش از پيش از گل استفاده كنند».

  • نذر فرهنگي

آقاي اردبيلي درباره اين نذر عجيب مي‌گويد: «همه آدم‌ها شبيه هم فكر نمي‌كنند. من فكر مي‌كنم تغيير ذائقه بصري مردم هم يك كار خير است كه اميدوارم خداوند از من بپذيرد. گاهي وقت‌ها لازم است ما براي روح مردم شهرمان كه اين روزها بيشتر افسرده و دلشكسته هستند، فكري بكنيم.

من تصميم گرفته‌ام در اين زمينه قدم بردارم و با وجود اين كه به من توصيه شده بود كه هزينه اين كار هم به امور خيريه اختصاص بدهم، اما هميشه فكر مي‌كنم كه اگرچه بايد در امور خيريه هم هزينه كرد و من آن كار را انجام مي‌دهم، اما انجام كارهايي از اين دست هم براي جامعه لازم است و من اميدوارم خداوند اين كار را از من بپذيرد و مادرم براي اين كار از من راضي باشند». در خيابان زرافشان قدم مي‌زنم و به لاله‌ها كه رنگين‌كماني از رنگ‌هاي بديع ساخته‌اند نگاه مي‌كنم. به رنگ‌هايي كه براي هر كدام از اين عابرها معنايي متفاوت دارند.

براي معاون سفير هلند، رايحه‌اي از هواي وطن دارد. براي دكتر اردبيلي تداعي لبخند مادر است، براي من تصويري زيبا در يكي از صفحات روزنامه و براي دختري كه به دوربين لبخند مي‌زند آخرين پست فضاي مجازي است. اما همه اين اتفاقات در يك معنا مشترك است و آن شادي و لبخندي است كه تمام عابران اين خيابان به هم مي‌زنند و نفس‌هايي كه براي شادي روح مادر دكتر اردبيلي دعا مي‌كنند.