به گزارش همشهریآنلاین در این برنامه ابتدا جمالالدین منبری و فاضل جمشیدی (دو خواننده باسابقه که دستی هم در کار تدریس هنر آواز دارند) به همراه علی شیرازی (کارشناس مجری نشست، خواننده و آوازپژوه) به روی صحنه آمدند تا درباره موضوع بحث فنی به هماندیشی بپردازند که در میانههای این گفت وگو و بررسی استاد حسن ناهید هم از میان حاضران در فرهنگسرا،برای لحظاتی وارد بحث شد.
علی شیرازی در توضیح عنوان بحث (زیباییشناسی آواز ایرانی؛ با درنگ و تأمل در دانایی و توانایی خواننده) گفت: «دانایی در آواز ایرانی همان دانستن ردیف و تکنیک است و توانایی نیز یعنی امکان به فعل درآوردن همین مجموعه از دانستههای فرد در زمینه تکنیکهای اجرایی و البته ردیف آوازی. یعنی اینکه بتوانیم آنچه میدانیم به نیکی عرضه کنیم. اما چرا در این سالها برخی به درست یا غلط میگویند آواز ایرانی هنری است ویژۀ مخاطب خاص؟ مگر نه این است که در سالهای دور و حتی پیش از ظهور ایرج و گلپایگانی، آواز دارای مخاطبانی با گسترۀ عام بود و با آمدن ایرج و گلپا به صحنه نیز نوعی از آواز به اصطلاح پاپیولار عرضه و فراگیر شد؟ چرا برخی معتقدند که برای درک بهتر و برقراری ارتباط درست و دقیق با هنر آواز بایستی در آثار آوازخوانان بزرگ دقیق شد تا مثلاً به مرور بتوان با آنها انس و الفتی پیدا کرد؟»
وی افزود: «به راستی زیبایی شناسی آواز ایرانی چیست که آن را هنر خاص مینامند و مختص مخاطبانی خاص خود این هنر برمیشمارند؟ پس چگونه بود که در سالیان دور آواز ما آن همه مخاطب داشت و طیف رنگینی از دوستداران شهری و روستایی و تحصیلکرده و عامی محصولات آوازی را دنبال میکردند؟ حالا چرا امروز وضع بدین گونه درآمده که حتی بخشی از اهالی موسیقی نیز آواز را چندان جدی نمیگیرند؟»
فاضل جمشیدی نیز در ادامه یادآور شد: «آواز ما دارای دو محور اصلی است و من با آرزوی سلامتی برای استاد محمدرضا شجریان باید به اطلاع شما برسانم که اصل این جمله متعلق به ایشان است که: "دانایی و توانایی دو بال یک خواننده است و به هر حال اگر هر کدام از بالها نباشند خوانندگی شکل نمیگیرد." واقعاً باید در نظر داشت که آیا هر کسی که پشت فرمان مینشیند راننده است یا غدایی درست کرد آشپز است؟ یا مثلاً اگر بلندگویی پیدا کرد و چیزی خواند خواننده است؟ در جواب باید گفت خیر؛ اینگونه نیست. از طرفی هم درست است که دانایی و توانایی دو بال برای پرواز یک خواننده در آواز و خوانندگی هستند اما وزنشان یکی نیست. مثلاً با صرف زمانی 4 - 5 ساله از طریق نوار یا سیدی آدم در این زمینه دانا میشود اما توانایی پارامترهایش بسیار زیاد است، به شکلی که ما میتوانیم بگوییم چهارصد تا گوشه داریم ولی نمیتوانیم در هر کدام از این گوشهها خودمان را توانا ببینیم.
وی افزود:توانایی داستان خودش را دارد و اینگونه بود که مبحث زیباییشناسی را مطرح کردیم و اینکه چگونه ممکن است خوانندهای توانا شود و وقتی توانا شد بتواند از ردیف به بهترین وجهی استفاده کند. به فرمایش یکی از اساتید اگر تکنیک نداریم و در عین حال ردیف را هم یاد بگیریم چه فایدهای دارد؟ بنا بر این ابتدا بایستی تکنیک، قوی شود و بتوانیم وزنه را بلند کنیم و سپس باید وارد حیطه اجرا شویم و اینکه مثلاً کجا و چگونه تحریر بزنیم. نقص دیگر جامعه آوازی ما این است که با وجود این همه استاد گرانقدر که در کشور داریم و در عین وجود این همه هنرجوی مستعد در هنر آواز ولی فقط تعداد اندکی خواننده خوب داریم. پس ضعف از خود ماست. بدین معنی که استاد توانایی آدم را زیاد نمیکند بلکه فقط سطح داناییاش را بالا میبرد. خیلی کم هستند اساتیدی که میتوانند توانایی هنرجو را زیاد کنند. توانایی یعنی اینکه الان و در این لحظه چه چیزی بخوانید تا مردم خوششان بیاید. نه اینکه فقط بلد باشید تند تند ردیف بخوانید مردم حالشان از آواز دلزده شوند. در این صورت شما توانا نیستید، بلکه فقط پشت فرمان نشستهاید و دارید مستقیم میرانیدو اگر هم ماشینی جلوی شما بیاید با آن برخورد خواهید کرد. به همین دلیل است که ستارههای آواز را اگر بشمارید فکر نمیکنم تعدادشان بیشتر از هفت هشت ده نفر باشد. بنابراین استعداد فقط یک شرط برای شروع کار است و باید به زیباییشناسی آواز هم توجه کنیم. در نهایت هم اگر طرف به شکل توأمان، دانا و توانا باشد میتواند به زیباییشناسی بپردازد و پرنده آوازش را به پرواز درآورَد.»
جمالالدین منبری هم در تکمیل این بحث گفت: «موسیقی آوازی ما از این جهت حائز اهمیت است که اساساً کلاممحور است و به خاطر ادبیات، تاریخ و تمدنمان و سایر گنجینههای فرهنگیای که داریم موضوع موسیقی آوازی برای ما خیلی اهمیت دارد و شعر نیز جایگاه و اهمیت خود را دارد و خواننده یا آوازهخوانی که باید شعر را ارائه دهد هم جایگاه خاص خود را پیدا میکند. دانایی و توانایی که به عنوان دو بال پریدن برای یک خواننده مورد اشاره قرار گرفت نیز مسلماً همین طور است. اساساً به دور از حواشی باید بگویم نیاز یک خواننده برای اینکه صدایش و کارش تأثیرگذار باشد و در دلها نفوذ کند و بر جانها بنشیند، کلام و آوازی است که میخواند انتخابی که در زمینه یک دستگاه بخصوص میکند. اینکه مثلاً هر کدام از اینها به چه میزانی باید باشد و بود و نبودشات تا چه حدی تأثیرگذار است و عناصر وجودی هر کدام در آواز یک خواننده چقدر است.»
با پایان این بحث، منبری و جمشیدی در تجربهای کماتفاق، دو نفری در کنار ساز حسین پرنیا آهنگسار و نوازنده باسابقه سنتور قرار گرفتند و آوازی مشترک را در دستگاه سهگاه به صورت بداهه اجرا کردند. این آواز با استقبال حاضران در فرهنگسرا روبرو شد و دو خواننده با اجرای تصنیف من از روز ازل آن را به پایان بردند.
در ادامه محمدفرزین وذوالقدر به همراه تار ابوالفضل گودرزی آوازی در ماهور خواندند و رسول رهو نیز در کنار ساز شورانگیز نادر فولادینسب، آوازی را در مایه ابوعطا خواند. در پایان علی شیرازی اعلام کرد که دهمین نشست آیین آواز، از ساعت 18 سهشنبه 30 خرداد در همین فرهنگسرای ارسباران برگزار خواهد شد.
در این نشست بسیاری از اهالی موسیقی، فرهنگ و هنر چونان حسن ناهید، مظفر شفیعی، محمدابراهیم ذوالقدر، مهدی آذرسینا، سیما مافیها، داود فیاضی، امیر مداح، علیرضا حاجیطالب، مزدا انصاری، سهیلا پورگرامی، علی اکبر کهربایی، عبدالعظیم زرینکوب، علی عظیمی نژادان، محمد قزلباش، محمود حشمت، محمد کاریزنوی، حجت گودرزی (از شاگردان استاد اسماعیل مهرتاش) و آرش نصیری حضور داشتند.