اولین سخنران این نشست دکتر رضا ملکی؛ رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه بود که با اشاره به جایگاه دیپلماسی فرهنگی و نقش آن در توسعه روابط سیاسی و اقتصادی، به تحلیل سه دوره دیپلماسی فرهنگی پرداخت: دیپلماسی فرهنگی با نگاه ابزاری و در خدمت منافع ملی با مبنای امنیت و اقتصاد - ارتقاء دیپلماسی فرهنگی به عنوان رکن سوم بعد از سیاست و اقتصاد - دیپلماسی فرهنگی به عنوان مبنای روابط خارجی.
وی در ادامه از چهار دوره سابقه رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه به عنوان یک ظرفیت یاد کرد و گفت: روسیه یک قطب فرهنگ ساز دنیاست و در سطح بین الملل تأثیرگذار است. روسیه نفوذ آمریکا را نمی پذیرد و با توجه به جمعیت 15 درصدی مسلمان، نگاه این کشور به اسلام متفاوت است.
دکتر ملکی سپس افزود: ما از بعد فرهنگی و تاریخی مشترکات زیادی با روسیه داریم. ایران به دلایل متعدد برای روسیه اهمیت دارد و بحث راهبردی شدن روابط اهمیت به سزا دارد.
این رایزن فرهنگی با تاکید بر خواست رهبران دو کشور جمهوری اسلامی ایران و روسیه بر توسعه روابط راهبردی، ویژگی پایداری و استحکام را عنصر بنیادین این رابطه دانست و گفت: سندهای زیادی بین دو کشور امضاء میشود اما به عنوان مثال زمانی که عوامل فنی، تکنیکی، بانکی نقش بازدارنده را در توسعه روابط اقتصادی ایفا میکنند، مسئله اساسی عدم شناخت دو کشور از یکدیگر است. علاوه بر این در حوزه سیاسی، نظامی و امنیتی ابزارها تماما در اختیار حاکمیت هاست، اما در حوزه اقتصادی نیاز به ایجاد بستر و ترغیب بخش خصوصی و بخش های غیر دولتی میباشد. بنابراین توسعه روابط مردمی یک راهبرد امیدآفرین و راهگشاست، و پیش نیاز آن، شناخت و درک درست دو ملت از یکدیگر است. دکتر ملکی همچنین گفت: در حال حاضر وضعیت مطلوبی در این حوزه به چشم نمی خورد و زمانی که نظر شهروندان روسی را درباره ایران سوال میکنیم، شناخت درست و معقولی ندارند.
در ایران هم چنین ذهنیت های تاریخی وجود دارد اما روسیه دیگر نه روسیه تزاری است و نه کمونیستی؛ روسیه، روسیه امروز است که باید شناخته شود و البته رایزنی های فرهنگی ابزارهای محدودی دارند. بنابراین باید ظرفیت های دوجانبه را بشناسیم و توسعه دهیم. باید روابط فرهنگی مان به سطح کلان و راهبردی ارتقاء یابد. البته اقدامات زیادی در گذشته انجام شده که باید توسعه یابند. سه حوزه گردشگری، رسانه و فضای مجازی، سه حوزه مهم هستند و نیاز است تا روابط فرهنگی دو کشور در مدار جدیدتر و قوی تری قرار گیرد. ما در سطوح منطقه ای و بین المللی نیز میتوانیم با روسیه هم افزایی داشته باشیم، هم در مواجهه با افراطی گری و هم مقابله با نفوذ فرهنگ و اندیشه های بیگانه، به گونه ای که تبیین ارزش های مشترک اهمیت به سزایی دارد.
وی در ادامه گفت: اقدامات مثبتی طی دو سال گذشته انجام گرفته و از اجلاس دوازدهم برای اولین بار وارد حوزه های فرهنگی ارتباط با روسیه شدیم که مصداق آن تشکیل کمیته همکاری های فرهنگی بین ایران و روسیه هست که دو هفته گذشته به تصویب رسید.
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه برگزاری دوجانبه سال های فرهنگی را از دیگر راهبردهای موثر بر شمرد و نقش رسانه های دیداری و تلویزیون را در این خصوص حیاتی دانست و افزود: تولید و ارائه برنامه های مستند و متنوع از ایران در شبکه های روسیه میتواند به شناخت و درک بهتر ملت روسیه از ایران و فرهنگ و تاریخ آن کمک کند. وی تشکیل بنیاد فرهنگی کاسپین را با کشورهای حوزه دریای خزر از دیگر برنامه های سفارت و رایزنی جمهوری اسلامی ایران در روسیه عنوان کرد.
سخنران بعدی همایش خانم یولیا زوتوا بود که با عنوان فرهنگ سیاسی روسیه معاصر به اهمیت، انواع و عوامل مهم تبیین کننده آن پرداخت.
دیگر سخنران این نشست دکتر زهرا محمدی؛ استاد دانشکده زبان های خارجی دانشگاه تهران و رئیس بنیاد روسکی میر بود. وی با سپاس از سخنرانان و قرائت شعری از مولانا، اظهار امیداواری کرد که شناخت دو ملت از هم شناختی بر پایه دل باشد. وی سپس تفزود: در مطالعات فرهنگی، فرهنگ فرایندی است که مجموعه ای از شناخت ها را در بر میگیرد به گونه ای که شناخت ضروری ترین ابزار برای ارتباط فرهنگی است.
دکتر محمدی با طرح این سوال که ما و روسیه از کجا یکدیگر را میشناسیم، به راه های شناخت فرهنگی و چگونگی آن پرداخت و گفت: یک وجه از این شناخت، شناخت حکومتی و دولتی است. در تاریخ روابط ایران و روسیه بیشتر به واگرایی میرسیم تا همگرایی که نمونه آن نمود مسائل ایدئولوژیک در دوران شوروی بود. بنابراین یا تلاشی برای معرفی ملت ها نشده و یا اگر صورت پذیرفته هدفمندانه و به منظور دور نگاه داشتن آن ها از هم بوده است. وجه دیگر آن شناخت رسانه ای است که به ویژه از نیمه دوم قرن بیستم اهمیت پیدا میکند. حضور در رسانه لازمه رسانه آزاد هست. در روسیه نوین بیشتر رسانه ها دولتی اند و در ایران نیز علی رغم آزادی بسیاری که وجود دارد، رسانه ها دولتی هستند و این منجر به چالش معرفی رسانه ای از نوع هدفمند شده است به گونه ای که در رسانه های روسیه برنامه ای درباره ایران نمی بینیم که مثلا برای یک شهروند روسی جذابیت ایجاد کند. از این رو نمی توان به شناخت رسانه ای تکیه کرد. از سوی دیگر همه منابعی که درباره روسیه شناسی استفاده میکنیم، منابع غربی است که نشان از مانع زبانی به عنوان یک چالش مهم دارد؛ زبان انگلیسی در دسترس تر است در حالی که اگر به روسی جست و جو کنیم به نتایج عادلانه تری دست پیدا خواهیم کرد.
دکتر محمدی همچنین گفت: در خصوص توسعه شناخت مردمی نیز جهانگردی و جهانگردان نقش مهمی بر عهده دارند. سفرنامه هایی که در نتیجه سفر روس ها به ایران به نگارش درآمده اند منابع غنی و قابل توجهی از شناخت هستند که از جمله میتوان به سفرنامه گذر از سه دریا و یا سفرنامه بسیار با اعتنای گریبایدوف و نیز تلاش شعرا و نویسندگانی چون پوشکین در سفر به ارزروم اشاره کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران ضمن با اهمیت شمردن این منابع به عنوان مراجع شناخت از روسیه، به رویکرد مخاطب شناسی ان ها انتقاد کرد و افزود: مخاطب این ها قشر روشنفکر جامعه اند که دغدغه های سیاسی و ایدئولوژیک خاص خود را دارند به گونه ای که هنوز در سطح عموم جامعه آن شناخت درست به دلیل فراهم نبودن ابزار، نداریم. وی با تاکید بر اینکه توریسم فرهنگی یک ابزار است، افزایش چشمگیر گردشکران ایران را به روسیه سبب ساز گسترش شناخت دو ملت از هم دانست و اضافه کرد: شناخت دو ملت از هم بیشتر شهودی است و بر اساس ذهنیت ها و پیشداوری های تاریخی شکل گرفته است. مثلا روس ها خشن اند چون جغرافیا و طبیعت آن ها سرد است. انواعی از این نوع پیشداوری ها نیز در جامعه روسیه نسبت به ایران به چشم میخورد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به این نکته مهم اشاره کرد که علی رغم اینکه در جامعه روسیه درصد قابل توجهی مسلمان زندگی میکنند اما آیا این جامعه مسلمان (روسیه) به شناخت مردم روس از ایران و جامعه مسلمان ایران کمک میکند یا خیر؟ ما به لحاظ دین و در موارد مذهب با هم اشتراکاتی داریم اما آیا الزاما ویژگی های فرهنگ مسلمانان ایران و روسیه یکی است؟ ما در ایران افراط گرایی نداریم در حالیکه در بسیاری مناطق روسیه شاهد افراط گرایی از این منظر هستیم. وی ادامه داد که شناخت فرهنگی نباید و نمی تواند در طول قرن ها ثابت باقی بماند. این شناخت باید سیال باشد و زمانی میتواند به سیالیت برسد که هم مخاطبان جدید و هم حرف های نو داشته باشیم. به راستی چه میزان امکان جذب مخاطب جوان و چه حرف هایی برای این مخاطب داریم؟ اگر مقاله 35 سال پیش یک ایران شناس روس را بخوانید با مقاله دو سال گذشته اش چندان تفاوتی نخواهد داشت. ما دلایل زیادی برای توسعه روابط فرهنگی با روسیه داریم و باید روابط دیگر را بر محور روابط فرهنگی استوار کنیم.
رئیس بنیاد روسکی میر در پایان گفت که دو ملت ایران و روسیه به لحاظ عقلی و ارزشی شباهت های زیادی با هم دارند. قصد من این نیست که نگاه بدبینانه ای را نسبت به این ارتباط و شناخت ارائه دهم. ارزش های مشترکی چون خانواده مداری در بین دو ملت وجود دارد، ضمن این که اراده سیاسی هم برای توسعه روابط وجود دارد. تلاش های خوبی شده و کارهای مثبت و مفیدی در رایزنی های فرهنگی انجام شده است که از جمله آن میتوان به استفاده از جوانان ایرانی روسیه شناس و مسلط به زبان در رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. تلاش هایی که باید قدر دانسته شوند و کاستی ها و موانعی که باید اصلاح شوند.
در پایان این همایش سخنرانان به پرسش های حاضران پاسخ گفتند.