در اين فصل هم هوا و هم روحيه‌ي نوجوان‌هاي امتحان پشت‌سر گذاشته، جان مي‌دهد براي گشت‌وگذار در طبيعت. اما آيا تو تا به‌حال چنين تجربه‌اي داشته‌اي؟
دوست‌داري بداني کدام نوع از سفر به طبيعت، بيش‌تر به شخصيت تو مي‌‌آيند و از كدام نوع سفر بيش‌تر مي‌تواني لذت ببري؟
براي اين‌که بهتر در اين زمينه خودت را بشناسي، بهتر است به پرسش‌هاي اين آزمون پاسخ بدهي و ببيني در كدام يك از سه گروه زير قرار مي‌گيري.
1. در قدم اول کدام گروه را براي سفر انتخاب مي‌کني؟
+ گروهي متشکل از نزديک‌ترين دوستان و خانواده.
* گروهي بزرگ پر از دوست و آشنا.
# گروهي کوچک از نزديک‌ترين اعضاي خانواده يا نزديک‌ترين دوستان.
2. کدام محيط را براي چادرزدن ترجيح مي‌دهي؟
* هرچه دورتر و بکرتر بهتر!
# جايي نزديک خانه يا شهر، اما باصفا.
+ جايي متفاوت. مثلاً اگر قرار است جنگل باشد يک جنگل معمولي و پيش‌پاافتاده نباشد.
3. تو در سفر هستي و به همراه دوستانت در يک جنگل بکر و زيبا چادر زده‌اي. اما يادت مي‌آيد که کيسهي خواب نياورده‌اي و شب سردي در پيش است...
# اگر جاي خيلي دوري نباشد، سعي مي‌کنم به خانه برگردم!
* مهم نيست، مزه‌ي سفر به‌همين اتفاق‌هاي پيش‌بيني نشده است.
+ مي‌توانم با پتو، يک کيسهي خواب من درآوردي درست کنم.
4. يکي از دوستانت در سفر گروهي زيادي رئيس‌بازي درمي‌آورد و تو اصلاً تحملش را نداري...
* يک‌جوري با او کنار مي‌آيم، اين‌روزها خاطره‌هاي بي‌نظيري رقم مي‌‌خورد و نبايد تلخش کنم.
+ سعي مي‌کنم بدون اين‌که به او بربخورد کمي او را متوجه رفتارش بکنم.
# حد و حدودش را به او مي‌فهمانم. وگرنه در طول اردو بايد او را تحمل کنم و عذاب بکشم.
5. مدرسه يك اردوي تابستاني برگزار مي‌کند و تو هم مي‌تواني در اين اردو شرکت کني...
+ اگر به‌جاي هيجان‌انگيزي بروند و دوستانم هم بيايند من هم مي‌روم.
# معمولاً اين‌طور پيشنهادها را قبول نمي‌کنم.
* مي‌روم؛ عاشق تجربه‌هاي جديد هستم.
6. قرار است با گروه دوستانت به مسافرت بروي، اما مادر و پدرت راضي نيستند...
# زياد پيش مي‌آيد. دوستانم بدون من مي‌روند.
* تمام تلاشم را مي‌کنم كه راضي شوند.
+ از دوستانم مي‌خواهم كه آن‌ها را راضي کنند.
7. شب است و تو در طبيعت زير آسمان پرستاره خوابيده‌اي و صداي خش‌خش عجيب و غريبي مي‌شنوي.
* اگر خيلي نزديک شد با چراغ قوه نگاهي به اطراف مي‌اندازم.
+ همراهانم را بيدار مي‌کنم.
# از جا مي‌پرم و همه را با داد و فرياد بيدار مي‌کنم.
8. حسابي گرسنه هستي و غذاي زيادي با خودت نياورده‌اي.
* هميشه در طبيعت ميوه‌ها و خوردني‌هاي هيجان‌انگيزي براي سير‌کردن شکم پيدا مي‌شود.
# از غذاي دوستانت مي‌خوري.
+ صبر مي‌کني همه سفره‌ي غذايشان را پهن کنند تا تو هم ناخنکي بزني.
اگر بيش‌تر جوب‌هايت # است:
يک سفر در حياط!
شايد کمي مسخره باشد، اما هيجان‌انگيز است و البته مطمئن! اطمينان و امنيت همان‌چيزي است که باعث مي‌شود تو از بسياري پيشنهادها استقبال نکني و به‌نظرت جذاب نباشد.
با اين حال بهتر است يک‌بار دل به دريا بزني و اين تجربه را کسب کني. اين همه عدم اطمينان و احساس ناامني مي‌تواند اعتمادبه‌نفس تو را هدف بگيرد.
کمي توقعاتت را پايين بياور و سعي کن در يک گروه دوستانه ساز مخالف نزني، مطمئن باش پشيمان نمي‌شوي.
اگر بيش‌تر جواب‌هايت * است:
سفر باز ماجراجو
تبريک، تو يک سفرباز حرفه‌اي هستي. همه‌ي کساني که هم‌سفري با تو را تجربه کرده‌اند، تو را به‌عنوان يک هم‌سفر عالي و يک سفرباز حرفه‌اي به‌خاطر مي‌آورند. تو خودت را به دل طبيعت مي‌اندازي و بيش از آن‌که بترسي، لذت مي‌بري.
با اين حال خوب است قدري بيش‌تر مراقبت كني و مواظب باشي كه خداي ناكرده با بي‌احتياطي، يك وقت کار دست خودت ندهي.
اگر بيش‌تر جواب‌هايت + است:
عاشق سفرهاي صميمي و خلاقانه
تو خيلي خوب توانسته‌اي بين يک سفر معمولي و يک سفر ماجراجويانه تعادل برقرار کني. تو يک هم‌سفر فوق‌العاده هستي و حاضري براي هم‌سفرهايت همه‌جور فداکاري بکني كه آن‌ها از سفر لذت ببرند.
براي تو بيش‌تر از اين‌که به کجا برويم مهم باشد، با کي برويم مهم است. تو به‌راحتي با خواسته‌هاي هم‌سفرانت کنار مي‌آيي و هم‌رنگ آن‌ها مي‌شوي. اين خيلي خوب است، اما گاهي ممکن است از سفر هيچ لذتي نبري.
با خواسته‌هاي هم‌سفرانت کنار بيا، اما خواسته‌هاي خودت را هم مطرح کن، چه‌بسا هم‌سفرهايت از آن‌ها بيش‌تر استقبال کنند.