او سپس وارد دانشگاه شد و در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، در رشته ادبیات و زبان انگلیسی تحصیل کرد و مدرک لیسانس خود را از این دانشگاه گرفت. او در نوجوانی علاوه بر زبان انگلیسی زبان فرانسه را نیز آموخت.
در سال ۱۳۴۸ وارد مؤسسه انتشاراتی فرانکلین شد و به سمت ویراستار در این انتشارات مشغول به کار شد و هفت سال بعد، یعنی در سال ۱۳۵۵ با همین عنوان به استخدام «سروش» که در واقع بخش انتشارات سازمان رادیو و تلویزیون ایران آن زمان بود، درآمد و تا سال ۱۳۷۵ در مقام ویراستار ارشد و مشاور فرهنگی این سازمان مشغول به کار بود و در سال ۱۳۷۵، بعد از ۲۰ سال کار مداوم در آنجا بازنشسته شد اما به خواست مدیریت انتشارات سروش تا یک و نیم دهه بعد نیز به کارش به عنوان سرویراستار در این انتشاراتی ادامه داد.
نخستین کار جدی اعلم ترجمه نقدی درباره «فرانتس کافکا» داستانسرای چک بود که با نام «سنجش هنر و اندیشه فرانتس کافکا» در سال ۱۳۵۱ وارد بازار نشر شد و نام او را برای اولین بار به عنوان مترجمی جدی در عرصه ادبیات چک، مطرح کرد.
اما عمده شهرت امیر جلالالدین اعلم مربوط به ترجمه آثار داستانی است. ترجمه رمانهای «تهوع» نوشته ژان پل سارتر، «محاکمه» و «قصر» نوشته فرانتس کافکا، و «بیگانه»نوشته آلبر کامو، جایگاه اعلم را به عنوان مترجم ادبی به تثبیت رساند.
او بعدها داستانهایی از کافکا به همراه نامههای این نویسنده به پدرش، و کتاب «کلمات»، زندگینامه خودنوشت ژان پل سارتر را نیز ترجمه کرد.
اعلم بیشتر کتابها را از زبان انگلیسی ترجمه میکرد، اما بعضی از این آثار مثل «کلمات» از زبان فرانسه به فارسی برگردانده شدهاند.
از برخی از ترجمههای او میتوان به آثار ذیل اشاره کرد: «سنجش هنرو اندیشه فرانتس کافکا« والترزکل، «سنجش هنر و اندیشه فیودو و استانیسکی» ارنست سیمونز، «تهوع»ژان پل سارتر، «بیگانه» آلبرکامو، «محاکمه» فرانتس کافکا، «قصر» فرانتس کافکا، «تحلیلی نوین از آزادی« موریس کرفستون، «فیلسوفان انگلیسی از هابز تا هیوم» فردریک کاپلستون، «درآمدی به فلسفه» جان هرمن رندل و جاستوس بالکر، «جامعه باز ودشمنان آن» کارل ریموندپوپر، «تصحیح و تحشیه سیر حکمت در اروپا»، «فیلسوفان یونان و روم»، «فیلمنامه ماجرای نیمروز» تارانتینو.