در دومین روز از اجلاس یادشده، کریم محمد اوغلی طاهراف، رئیس کتابخانه ملی آذربایجان، ورای مه، نماینده سفارت قزاقستان که رئیس کتابخانه ملیاش، ایسخاف آرین به تهران نیامده است، ژلدیز کمالاونا باکاتشوا، رئیس کتابخانه ملی قرقیزستان، غفور حسین، نماینده پاکستان و گلمکی بختیاری، وابسته فرهنگی سفارت افغانستان سخنرانی کردند و همه با هم اظهار امیدواری کردند که همکاریها ادامه پیدا کند.
اما فراتر از اینها، تصویب طرح پیشنهادی است که فعلا در حد کلیات به تصویب رسیده و احتمالا در جزئیات نیز تصویب خواهد شد.
مطابق این طرح، اتحادیه کتابخانههای ملی کشورهای عضو اکو با نام اختصاری «افلا» تشکیل خواهد شد که با اهداف روشنی، فعالیت خواهد کرد.
این اهداف در اجلاس اول که آن هم به پیشنهاد و ابتکار کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران بوده است، بیشتر بر انتقال تجربیات کتابداری، دسترسی آسان به نسخههای خطی موجود در گنجینههای کشورهای منطقه، آموزش و انتقال تجربیات کتابداری به یکدیگر بوده است.
اما افلا حتماً در شکل نهایی خود فعالیتهای روشنتری نیز تعریف خواهد کرد. افلا که برادر ایفلا، فدراسیون بینالمللی انجمنها و مؤسسات کتابخانهای خواهد بود، با هدف دسترسی آسان کشورهای عضو به منابع اطلاعاتی یکدیگر ایجادخواهدشد، اما حبیبالله عظیمی، معاون کتابخانه ملی اهداف دیگری را نیز شرح میدهد: «ایجاد پایگاهی دیجیتالی درخصوص اطلاعرسانی مشترک و وب سایتی مشترک، تکمیل مجموعهسازی منابع کتابخانهای از راه انتقال و اهدای منابع، گسترش ردههای موجود در کتابخانهها، توسعه آموزش و تحقیقات مرتبط با کتابداری و تبادل استاد بین کشورهای عضو و نگهداری و مرمت منابع کتابداری.»
علاوه بر این، پیشنهاد رئیس کتابخانه ملی ایران که پیشنهاددهنده اصلی ماجرا بوده است، تنها در این موارد نیز خلاصه نمیشود..
روی دیگر ماجرا
درست همزمان با برگزاری اجلاس روسای کتابخانههای ملی اکو در تهران، رئیس مؤسسه فرهنگی اکو که یکی از اعضای حاضر در اجلاس مذکور هم بود و سخنان شایان توجهی نیز طرح کرد، از انحلال قریب الوقوع دبیرخانه این مؤسسه در ایران و انتقال آن به یکی از 9 عضو دیگر خبر داد.
ماجرای جالبی که ظاهرا به گرفتاری همهگیر اجارهنشینی خلاصه میشود: «2 سال پیش حکم تخلیه ساختمان اکو واقع در بلوار میرداماد صادر شده و در طول یک سال گذشته مهمترین کار ما تبدیل شده است به مکاتبه با رئیس جمهور و معاونین او و وزرای ارشاد و امور خارجه اما متأسفانه تا این لحظه هیچ نتیجه ای از این مکاتبات عاید نشده و ساختمان در حال تخلیه است و ما هم بلاتکلیف مانده ایم.»
محمد رجبی در گفتوگو با مهر ادامه میدهد: «ساختمان متعلق به بخش خصوصی است و مالک ساختمان هم به آن نیاز دارد، مضاف بر اینکه این ساختمان اصلاً گنجایش فعالیتهای ما را هم ندارد؛ شاید برای روزهای اول تاسیس که تنها چند نفر آنجا مشغول به کار بوده اند، بد نبوده باشد اما برای فعالیت عادی ما جای مناسبی ندارد.»
ظاهراً این ماجراها به گوش بعضی از کشورهای عضو هم رسیده و پیشنهاد کردهاند این مرکز از ایران به کشورهای آنها منتقل شود و رجبی پیشبینی میکند که در آینده نزدیک مؤسسه به یکی از این کشورها منتقل شود؛ فرصتی که از دید او بسیار طلایی محسوب میشود و ایران از آن استفاده نمیکند.
همان طور که بهنظر میرسد حتی از فرصت برگزاری اجلاس تهران نیز استفاده مطلوب نشده است.
از 10 کشور اکو، ازبکستان و ترکمنستان شرکت نکردند. افغانستان، قزاقستان و پاکستان نیز تنها به فرستادن یک نماینده نه چندان مهم اکتفا کردند و به این شکل، اجلاس نخست تنها با 4 میهمان اصلی به پایان رسید.
برای شروع البته شاید زیاد هم بد نباشد، اما کاش ایران کمی بیشتر تلاش میکرد.