ديويد ايگلمن استاد دانشگاه استنفورد در اينباره گفت: تجربههاي جديد باعث ميشود كه شما فكر كنيد زمان طولاني و كشدار ميگذرد. به همين دليل زمان براي جوانان ديرتر از سالمندان ميگذرد چون آنها دائم در حال تجربه جديد هستند. بنابراين براي اينكه آخر هفته بيشتر از هميشه برايتان طول بكشد، فعاليت يا تفريح جديدي انتخاب كنيد. رفتن به محل جديد نيز چنين تغييري در مفهوم زمان در مغز ايجاد ميكند.
او گفت: گذراندن تعطيلات در خانه نسبت به رفتن به بيرون شهر، احساس كمبودن زمان را در افراد ايجاد ميكند. حتي ماندن در خانه و غرق شدن در يك كتاب جديد نيز مفهوم زمان را براي شما طولانيتر ميكند. وجود چنين پديدهاي بهدليل عملكرد مغز در تمركز براي جمعآوري اطلاعات ناآشنا در حافظه است. به همين نسبت عملكرد مغز در كودكي نيز متفاوت است. زمان براي يك كودك بسيار كندتر از يك بزرگسال ميگذرد و او زمان بيشتري براي بهخاطر سپردن اتفاقات و خاطرات دارد. نويسنده كتاب «مغز» ادامه داد: داستان رمز و راز مغز تا پايان زندگي با ماست. كودك در پايان تابستان همه خاطرات تعطيلات را به ياد ميآورد اما وقتي مسن ميشويد همه الگوهاي پيشين را به ياد ميآوريد بنابراين همهچيز به ادراك شما بستگي دارد.