تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۸۶ - ۰۸:۳۰

مجید رئوفی: رامین بهنا سرپرست گروه موسیقی آویژه برای اهالی موسیقی تلفیقی، موسیقی پاپ، راک و موسیقی فیلم، نام آشنایی است.

او یکی از اولین کسانی بود که با توجه به تجربیات دانشگاهی‌اش، موسیقی تلفیقی را بر مبنای سازهای غربی و موسیقی شرقی وارد بازار موسیقی ایران کرد.این روزها، او دوباره به سمت موسیقی تلفیقی آمده و این‌بار سعی دارد موسیقی الکترونیک را با سازهای شرقی و غربی تلفیق کند. هر چند خودش معتقد است این کار اسمش تلفیق نیست!
از سال‌های ابتدایی تشکیل گروه آویژه بگویید.

چگونه اعضای گروه را پیدا کردید؟

اولین ضبط آویژه در سال 75 و در تلویزیون اتفاق افتاد که ما آهنگ «نخستین» را ضبط کردیم. شروع ماجرا با حضور من و رضا آبایی و پدرام درخشانی و بابک ریاحی‌پور صورت گرفت. پایان‌نامه دانشگاهی‌ام در آن زمان، موسیقی تلفیقی بود. در واقع عنوانش « به کارگیری عناصر جز در موسیقی ایرانی» بود. رضا و پدرام هم‌دانشگاهی‌های من بودند. ساز سنتی می‌زدند ولی موزیسین‌های مدرنی بودند. ایده کار را مطرح کردم و بچه‌ها  استقبال کردند. بابک ریاحی‌پور را از قبل می‌شناختم و به این ترتیب، تمرینات اولیه گروه آویژه در منزل پدری من صورت گرفت.آقای ریاحی خیلی به ما کمک کرد و آهنگ نخستین وقتی برای ارزیابی به شورای موسیقی صدا و سیما رفت، اعضاء خیلی از کار خوش‌شان آمد و به ما استودیوی روتین دادند تا کارهایمان را آنجا انجام بدهیم و کارمان شروع شد. 2برنامه در خود تلویزیون برای کارمندان سازمان هم اجرا کردیم. آویژه در آن سال‌ها به نسبت خوانندگانی که ظهور کرده بودند، گروه سنگین‌تری بود . اولین کنسرتمان را سال 77 در ارسباران اجرا کردیم. قرار بود 5 شب اجرا داشته باشیم که تا 9 شب تمدید  و استقبال خوبی از کارمان شد. همان سال‌ها بود که بازار موسیقی پاپ هم راه افتاده بود. در نتیجه آویژه یک مقدار کنار گذاشته شد. کار آویژه سنگین‌تر بود و آثار پاپ طبیعتاً با استقبال عمومی بیشتری روبه‌رو می‌شدند. تقریبا استودیوی روتین را از ما گرفتند.آلبوم اولمان را سروش منتشر کرد. اسمش را هم همان «نخستین» گذاشتند. بعد خودمان شروع کردیم به جمع کردن آلبوم دوم. آلبوم دوم را شرکت ارغنون پخش کرد و همزمان ما در فضای باز نیاوران کنسرتی برگزار کردیم. در جشنواره مهر شرکت کردیم و مقام اول را به عنوان «بهترین موسیقی پاپ بعد از انقلاب» کسب کردیم. کنسرتی برای آلمان‌ها هم برگزار کردیم که خیلی موفق بود. بعد از این کنسرت احساس می‌کردیم آویژه به چرخ بزرگی تبدیل شده که چرخاندنش کار مشکلی است.

چرا؟

گروه، یک تهیه‌کننده اقتصادی می‌خواست. 11 نفر موزیسین بودیم که تا آن زمان درآمد حاصل از کارمان تقریبا صفر بود. از آن به بعد دیگر نمی‌شد به این شکل کار کرد. تصمیم گرفتیم هر کدام از بچه‌ها تا مدتی کارهای خودشان را انجام بدهند.

فکر می‌کنم شما هم گروه « راز شب» را تشکیل دادید.

کار «راز شب» را یک سال بعد شروع کردیم که آلبوم «دار قالی» را به بازار فرستادیم.

و از موسیقی تلفیقی به سمت راک گرایش پیدا کردید.

بله ،  اما در «دار قالی» من فقط تنظیم‌کننده بودم.

فکر می‌کنم به موازات این پروژه‌ها، ساخت موسیقی متن فیلم‌های سینمایی را هم شروع کردید.

 اولین کار جدی‌ام در زمینه موسیقی فیلم، سال 73 بود. برای تعدادی از مجموعه‌های تلویزیونی، آهنگ ساختم. سال‌های 74 و 75 کارهای سینمایی‌ام زیاد شد.  اول کارهای  ایرج طهماسب بود. بعد کارهای رسول ملاقلی‌پور شروع شد. با حمید جبلی و نادر مقدسی همکاری کردم. خلاصه خیلی سال‌های پرکاری بود. اساسا درگیری موسیقی فیلم‌ام در آن سال‌ها خیلی بیشتر از کارهای دیگرم بود.

علاقه چطور؟

آن زمان، من دوست داشتم موسیقی فیلم کار کنم. این قضیه،6-5  سال طول کشید و خیلی هم درگیرش شدم. فیلم‌های کوتاه و بلند زیادی کار کردم آن هم با علاقه،  همکاری با کمال تبریزی و خود رسول ملاقلی‌پور، بسیار لذت‌بخش بود. موسیقی «نسل سوخته» را با ایده و طرح جدید ساختم که خود رسول هم به شدت از کار راضی بود. این ماجراها تا 4-3 سال پیش ادامه داشت.

یعنی موسیقی ساختن برای فیلم خسته‌ات کرده بود؟

می‌خواستم تجربه‌های دیگری هم از سربگذرانم و برگردم. در دوره «آویژه» می‌دانستیم چه می‌کنیم. باید سعی می‌کردیم نقاط ضعف کار گروهی‌مان را حل کنیم.
خواستم تجربه کنم و همیشه هم به آن موسیقی تلفیقی که آغازش کرده بودیم، فکر می‌کردم، حتی در فیلم‌هایم. خیلی هم سعی کردم  از ایده‌های تلفیقی استفاده کنم. در سریال آقای نوابی، یک تصنیف ایرانی با قالب کاملا غربی ساختم. این عنوان تلفیقی را البته من نگذاشتم.

عنوانی که شما انتخاب می‌کنید برای این سبک، متفاوت است.

من این ژانر را خیلی جدا نمی‌کنم. این اتفاق در بسیاری از ژانرها افتاده است. اوایل قرن بیستم هم موسیقی‌های کلاسیک دستخوش این تغییرات شدند.

اساسا تولد یک سبک جدید، مولود تلفیق سبک‌های قدیمی‌تر است، این‌طور نیست؟

بله دقیقا. به هر ترتیب وقتی آویژه متولد شد، به ما گفتند گروه تلفیقی.

در اوایل صحبت،  درباره مسائل مالی صحبت کردید. این مسئله چقدر در جهت‌دهی به فعالیت‌های گروه اثر داشت؛

یکی به سمت کارهای سنتی رفت ، یکی با گروه‌های پاپ همکاری کرد، یکی به سمت موسیقی فیلم رفت.
ما موزیسین‌های حرفه‌ای هستیم. تمام اعضای آن گروه، درآمدشان را از طریق موسیقی به دست می‌آوردند. شوخی هم نبود. عشق تا آخر نمی‌تواند با ضرر همراه باشد. چون ما داریم زندگی می‌کنیم. خب سینما یک منبع درآمدی بود، اما درآمد اصلی من هیچ وقت  سینما نبوده، تدریس و کارهای دیگر بود. اقتصاد در منحل شدن آویژه کاملاً نقش داشت.

و حالا به گروه جدیدی رس‌اید؟

خیلی جالب است. پدرام درخشانی یدهدر همان سبک آویژه به کارش ادامه داد و «روحی» همچنان صدای آویژه دارد. با بک ریاحی‌پور، با اینکه ذهنش غربی‌تر از همه ما بود، اما در آلبوم «آزمون و  خطا»یش می‌بینیم که عناصر ویژه آویژه را دنبال کرده است. خود من هم همه چیز را امتحان کردم،  تا اینکه رسیدم به این گروه جدید و  احساس کردم باید عناصر آویژه را با تغییراتی که لازم است در کار اعمال  کرده و وارد فاز جدیدی کنم.شروع کار جدید، کمی طول کشید.شروع دوباره کار، اول بهار پارسال بود. مبنا را این‌گونه گذاشتم که دوباره باید با آزمون و خطا کار را جلو ببرم. هر چقدر هم که وسواس داشته باشی، باز هم آزمون و خطا وجود دارد. دی پارسال در ارسباران کنسرت برگزار کردیم.

آهنگ‌هایی که اجرا کردید، در همان سبک سال‌های اولیه آویژه بود.


کمی از موسیقی ایرانی جدا شدیم. کنسرت را که برگزار کردیم، دوباره به کار نگاه کردم. مثل کشیدن یک تابلو است که وقتی کار تمام شد، با فاصله نگاهش می‌کنی و می‌گویی کاش این کار را می‌کردم. این کاش‌ها، ما را به سمت کار جدیدمان آورد. در ارکستر الان، 2 نفر فرق کرده‌اند. ما گیتار را کاملاً کنار گذاشتیم. خواستیم از ساز زخمه‌ای ایرانی استفاده کنیم. الان بیشتر از سیستم الکترونیک استفاده می‌کنیم. کیبورد داریم و برنامه‌ها  از پیش آماده شده است. الکترونیکی هم داریم که از آنها استفاده می‌کنیم. نمی‌شود گفت دی‌جی. ولی به هر حال کار شباهت‌هایی دارد. علیرضا رحیمی‌نژاد مسئول این بخش است. کنترباس هم جایش را داد به گیتارباس که باعث شد با بک ریاحی‌پور دوباره به گروه اضافه شود بهرنگ بقایی هم تار و دو تار، دیوان و عود می‌نوازد.