1- طوفانهاي مهيب، گردبادها، ريزگردها، سيلابهاي مخرب، افزايش درجه حرارت هوا، تبخير شديد، تقليل ميزان بارندگي، تشديد خشكسالي و مهاجرتهاي سنگين منطقهاي و بينقارهاي از عواقب اجراي پروژههاي آب فاقد ملاحظات زيستمحيطي است كه از طرف كشورهاي تركيه، ايران، عراق، سوريه، پاكستان، افغانستان، تركمنستان و قزاقستان اجرا ميشود. براي نمونه دولت تركيه ساخت دهها سد را در دستور كار قرار داده كه سد «ايليسو» يكي از آنهاست. اين درحالي است كه سرچشمه رودخانههاي فرات و دجله در خاك تركيه قرار دارد و سدسازيهاي تركيه سرشاخههاي اين رودخانهها را مهار ميكند درنتيجه آب كمتري به جلگه بينالنهرين كه در ميانه رود دجله و فرات واقعشده، ميرسد و حيات اين جلگه بياباني را به مخاطره مياندازد.
2- اجراي پروژههاي آب فاقد ملاحظات زيستمحيطي از طرف كشورهاي مذكور(بهويژه تركيه) نه فقط برندهاي ندارد، بلكه كل منطقه خاورميانه و ساير مناطق (حتي كشور فلسطين اشغالي و كشورهاي اروپايي) قربانيان اين مسابقه عظيم به ظاهر عمراني خواهند بود زيرا هرگونه دخالت بدون ملاحظات زيستمحيطي و نسنجيده در هر يك از عناصر چرخه هيدرولوژي (گردش آب در طبيعت) مثل آبهاي سطحي، آبهاي زيرزميني، تبخير، ميزان رطوبت هوا، ابرها، درجه حرارت هوا و ... موجبات عكسالعمل شديد و ويرانگر ساير عناصر چرخه هيدرولوژي ميشود و خشم طبيعت را فراهم ميآورد.
براساس آنچه گفته شد: الف) خشك و كويريشدن قسمت اعظم كشورهاي مذكور در 10تا 30سال آينده و همچنين مهاجرتهاي ميليوني از كشورهاي خاورميانه به طرف كشورهاي اروپايي و آمريكايي غيرقابل اجتناب خواهد بود. ب) خشك و كويريشدن بخش عمده كشورها و شروع مهاجرتها، از هر جنگي خطرناكتر بوده و بيش از هر جنگي كشورهاي خاورميانه را با خطر نابودي مواجه ميكند. ج) براي برونرفت از بحرانهاي آب در منطقه خاورميانه، همكاريهاي علمي و عملي كشورهاي مذكور و حتي كشورهاي اروپايي و آمريكايي الزامآور است، در غيراين صورت كشورهاي اروپايي و آمريكايي در كوتاهمدت قرباني مهاجرت و در درازمدت قرباني ريزگردها و تغييرات اقليمي شديد ناشي از بحرانهاي آب منطقه خاورميانه و حتي آفريقا خواهند شد؛ بهويژه آنكه از هماكنون آثار ريزگردها و تغييرات اقليمي شديد در شرق كشور تركيه قابل مشاهده است.