روز 15شهريورماه سال 92به پليس خبر رسيد كه زني در خانهاش با يك روسري خفه شده است. در ادامه مردي به جرم قتل دستگير شد و در اعترافاتش گفت: مدتي قبل بهطور اتفاقي با زن جوان آشنا شدم. اين در حالي بود كه من متاهل و صاحب فرزند بودم. رابطهمان ادامه داشت تا اينكه او گفت اگر تركش كنم حقيقت را به همسرم ميگويد.
من هم او را به قتل رساندم. اين مرد ديروز در شعبه دهم دادگاه كيفري يك به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده محاكمه شد و هرچند اولياي دم مقتول پيش از اين براي قاتل درخواست قصاص كرده بودند اما در اين جلسه گفتند كه بهخاطر شبهاي قدر از قصاص ميگذرند و ديه ميخواهند. در ادامه متهم در جايگاه قرار گرفت و گفت:
شب حادثه وقتي به خانه مقتول رفتم و به ياد تهديدهايش افتادم، عصباني شدم و به طرفش حمله كردم. روسري را دور گردنش پيچيدم و او را خفه كردم. اما چون اين كار از سر عصبانيت بود چند دقيقه بعد از كاري كه كرده بودم پشيمان شدم اما ديگر كار از كار گذشته بود. با پايان دفاعيات متهم، قضات دادگاه براي تصميمگيري وارد شور شدند.