چندي قبل دختر 16ساله افغان نزد مأموران پليس رفت و مدعي شد كه 6پسر جوان وي را مورد آزار و اذيت قرار دادهاند. او گفت: آنها من را به زور به باغي در شرق تهران بردند و در آنجا با وجود التماسهايم مرا مورد آزار و اذيت قرار دادند. بهدنبال اين شكايت تحقيقات در اينباره آغاز شد و مأموران توانستند 2نفر از متهمان را بازداشت كنند اما ردي از 4نفر ديگر بهدست نيامد. با وجود اين پرونده به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و 2متهم محاكمه شدند. آنها حرفهاي دختر نوجوان را انكار ميكردند و مدعي بودند كه او دروغ ميگويد. با وجود اين، مدارك بهدست آمده عليه آنها بود. در اين شرايط قضات دادگاه وارد شور شدند و هر دو مرد جوان را به اتهام تجاوز به عنف به اعدام محكوم كردند.
متهمان كه ادعاي بيگناهي ميكردند به رأي دادگاه اعتراض كردند و وقتي پرونده روي ميز قضات ديوانعالي كشور قرار گرفت آنها اعلام كردند كه در دادگاه به اتهام آدمربايي متهمان رسيدگي نشده است و پرونده دچار نقص است. به اين ترتيب حكم دادگاه نقض و پرونده بار ديگر به دادگاه فرستاده شد.
اين بار پرونده به شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران ارجاع شد و قضات دادگاه ترجيح دادند بار ديگر از اول درباره اين پرونده تحقيق كنند. نخستين گام بازجويي از متصدي محلي بود كه اين حادثه در آنجا اتفاق افتاده بود. او به مأموران گفت: شب حادثه دختري نوجوان همراه 6پسر جوان به باغ من آمدند. آنها با يكديگر رابطه خوبي داشتند و بعد از چند ساعت شام خوردند و با خوبي و خوشي از آنجا رفتند. اظهارات صاحب باغ نشان ميداد هيچ اجباري براي دختر نوجوان وجود نداشته است.
با وجود اين وقتي مأموران به تصاوير ضبط شده توسط دوربينهاي مداربسته باغ پرداختند، اطلاعات بيشتري بهدست آمد. اين تصاوير نيز نشان ميداد دختر نوجوان با خواست خودش همراه 6پسر جوان به آنجا رفته و در نهايت همراه 2نفر از متهمان سوار بر موتورسيكلت از آنجا خارج ميشود.
به اين ترتيب چند روز قبل جلسه رسيدگي به اين پرونده در شعبه هشتم به رياست قاضي حسين اصغرزاده و با حضور قاضي حشمتالله توكلي برگزار شد. در اين جلسه دختر نوجوان بار ديگر مدعي آزار و اذيت از سوي 6متهم شد. او گفت: آنها گوشي تلفن همراهم را دزديده بودند و وقتي با گوشيام تماس گرفتم، گفتند:
اگر آن را ميخواهي بايد به محلي كه ما ميگوييم بيايي. وقتي به آنجا رفتم مرا ربودند و به باغ بردند. آنها دو نفر بودند اما در ادامه تلفني با دوستانشان تماس گرفتند و 4نفر ديگر هم به آنجا آمدند. آنها مرا با خود به محل ديگري بردند و در آنجا آزارم دادند. در ادامه 2متهم باز هم حرفهاي دختر نوجوان را انكار كردند. يكي از آنها گفت: واقعيت اين است كه ما با شاكي توافق كرده بوديم و او به خواست خودش پيش ما آمد و هيچ زور و اجباري در كار نبود.
در پايان اين نشست، قضات دادگاه وارد شور شدند و 2متهم را به اتهام رابطه نامشروع به تحمل 99ضربه شلاق محكوم كردند تا به اين ترتيب دوربينهاي مداربسته آنها را از چوبه دار نجات دهد.
نظر شما