او كه سرگذشت تلخي دارد با گذشت 7سال از اين حادثه در دادگاه گفت كه مقتول بهدليل بيماري جان باخته و او در مرگش نقشي نداشته است.روز يكم ارديبهشتماه89 مرد ميانسالي به بيمارستاني در شهرك غرب منتقل شد. او كه وزن زيادي داشت بهدليل ضرب و شتم مجروح شده و از سويي بيمار بود. او را 2نفر از دوستانش به بيمارستان منتقل كرده بودند اما چند روز بعد بهدليل وخامت حالش، فوت شد.
بهدنبال اين حادثه و با شكايت خانوادهاش تحقيقات پليس در اينباره آغاز شد. همسر متوفي مدعي بود شوهرش از مدتي قبل مبلغ 280ميليون تومان به چند نفر از دوستانش بدهكار و از سوي آنها تحت فشار بود. او گفت ممكن است آنها بلايي سر شوهرش آورده باشند. اين اظهارات در شرايطي بود كه مدتي بعد گزارش پزشكي قانوني نشان داد كه متوفي مورد ضرب و شتم قرار گرفته و خفه شده است.
در اين شرايط رسيدگي به پرونده با موضوع قتل ادامه يافت و در شرايطي كه 3سال از اين ماجرا ميگذشت مأموران 2متهم را بازداشت كردند. يكي از آنها به نام حامد در بازجوييها اتهام قتل را انكار كرد و مدعي شد كه مقتول بهدليل بيماري جان باخته است. همدست او نيز حرفهاي وي را تأييد كرد اما اين اظهارات براي رهايي از مجازات كافي نبود و اين دو نفر به اتهام قتل و آدمربايي در شعبه 71دادگاه كيفري، محاكمه و حامد به قصاص و تحمل 15سال حبس و همدستش نيز به 15سال حبس محكوم شد. اين رأي مدتي بعد قطعي شد و حامد پاي چوبه دار رفت اما در آخرين لحظات اولياي دم حاضر شدند در برابر دريافت ديه رضايت دهند. آنها به متهم مهلت دادند تا ديه را فراهم كند.
با فراهم شدن مبلغ ديه و نجات حامد از چوبه دار، او ديروز در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران به لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه شد. در اين جلسه كه به رياست قاضي محسن زالي بوئيني و با حضور قاضي ابراهيم اسلامي برگزار شد متهم در دفاع از خودش گفت: حدود 13سال قبل من 280ميليون تومان از مقتول طلب داشتم. او حاضر نبود پولم را پس دهد تا اينكه بهطور ناگهاني ناپديد شد.
همه جا را جستوجو كردم اما نتوانستم هيچ ردي از او پيدا كنم تا اينكه سال89 فهميدم او بيمار است و در يكي از بيمارستانها بستري شده است. من و دوستم سراغ او رفتيم تا طلبمان را بگيريم اما او گفت پولي ندارد. بهجز ما چند طلبكار ديگر هم به بيمارستان رفته و حتي او را كتك زده بودند. با اين حال مقتول قول داد كه اگر هزينه بستري شدنش در بيمارستان را پرداخت كنم و او مرخص شود همه بدهياش را پرداخت ميكند. من هم اين كار را كردم و براي ترخيصش 8ميليون تومان به بيمارستان پرداخت كردم.
متهم ادامه داد: مقتول وزن زيادي داشت. او را از بيمارستان سوار ماشينم كردم و قرار شد به بانك برويم اما او ما را سر كار گذاشته بود و مدام ما را به بانكهاي مختلف ميبرد اما هيچ كدام از حسابهايش موجودي نداشت. او جايي براي ماندن نداشت و چون سنگين وزن بود نميتوانستيم تكانش دهيم.
به همين دليل 2روز در ماشينم بود و در خيابانها پرسه ميزديم و در همانجا به او آب و غذا ميداديم تا اينكه يك روز وقتي ميخواستم به او غذا بدهم آنقدر عصباني شدم كه چند ضربه به او زدم و از حال رفت. خيلي ترسيده بودم. او را به بيمارستان رساندم اما چند روز بعد فهميدم كه فوت شده است.
باور كنيد من نقشي در مرگش نداشتم و او بهدليل بيماري فوت شد. وي ادامه داد: من به خاطر اين حادثه يكبار تا پاي چوبه دار رفتم اما توانستم با پرداخت مبلغ هنگفتي به خانواده مقتول نجات پيدا كنم. در اين ماجرا هم 280ميليون تومان به ارزش 13سال قبل را از دست دادم، هم چند سال است كه زنداني هستم و هم 530ميليون تومان ديه پرداخت كردم. من زندگيام را باختهام و از قضات دادگاه ميخواهم كه به من كمك كنند. با پايان دفاعيات متهم ختم جلسه اعلام شد و قرار است رأي دادگاه بهزودي صادر شود.