صرفنظر از اينكه اين شبهبانكها و صندوقهاي اعتباري متعلق به چه افراد و گروههايي هستند و جدا از اينكه دولت چه تعهدي نسبت به اين شبهبانكها و صندوقها دارد، جامعه بهشدت گرفتار اين موضوع شده است.
گرفتار كه ميگويم آن نيست كه همه مالباختگان پولهاي بربادرفتهشان را ميخواهند و محق هستند كه نگران اندك پساندازشان باشند؛ بلكه گرفتاري مردم در يك نظام اقتصادي بيمار است كه همهچيز بر مدار سود پول ميچرخد و مذهبي و غيرمذهبي هم به آن دل بسته يا گرفتارش شدهاند. يكي از نشانههاي بيماري اقتصادي در اواخر دوران پهلوي افزايش بيرويه بانكها و شبهبانكها و گردش صوري پول در نظام بانكي بود. آن لطيفه معروف را كه براي هويدا ساخته بودند شايد به ياد ميآوريد و اگر به ياد نميآوريد از آنها كه به ياد ميآورند بپرسيد! نزديك به 4دهه از انقلاب ميگذرد و ما نهتنها نتوانستيم وابستگي زندگي مردم را به نظام بانكي كاهش دهيم، بلكه به ميزان زياد به تعداد شبهبانكها و صندوقها افزوده شده كه اين، امروز خود تبديل به مسئلهاي اجتماعي، سياسي و امنيتي هم شده است.
هر روز عدهاي در برابر اين شبهبانكها، صندوقها، بانك مركزي، مجلس و هر جاي ديگري كه به فكرشان برسد جمع ميشوند و اعتراض ميكنند، گاه شعارهايي سر ميدهند كه اگر ندانيم فكر ميكنيم كه توسط ضدانقلاب ساخته شده و بر زبان مردم جاري شده است؛ تندِ تند آنقدر كه زبان ميسوزد. ختم به خير اين ماجرا، زماني است كه اين «وابستگي شديد زندگي مردم» به نظام بانكي گسسته شود زيرا اين وابستگي خود نشانه يك بيماري است؛ يعني سود پول گرفتن كمخطرتر و زودبازدهتر از هرگونه سرمايهگذاري توليدي ديگر است.
در چنين شرايطي علاقه بهكار كردن بهعنوان يك سرمايه اجتماعي تضعيف ميشود.به اين ترتيب زندگي روزمره مردم به اين نظام بانكي وابسته شده ومتأسفانه با تأسيس شبهبانكها و صندوقها نهتنها بهبود نيافته، بلكه تبديل به يك «رؤياي ايراني» وام گرفتن شده است؛ رؤيايي كه عاقبت آن بر بادرفتن اصل پولهاست. كيست كه نداند كه نظام بانكي هماكنون هم زيانده است و طبيعتا روزي كه تشت اين شبهبانكها و صندوقها از بام ميافتد آشكار ميشود كه از مدتها قبل كار عيب پيدا كرده بوده و صاحبان بانك يا در كانادا هستند و يا در سواحل فلان كشور؛ بنابراين فعلا نخستين كاري كه بايد كرد حل مشكل مردم است كه بسياري از آنها واقعا گرفتارند و سپس رسيدگي به اين وضع آشفته در نظام بانكي. بدون شك تأسيس اين همه شبهبانك و صندوق به هر اسمي و به نام و كام هر فرد يا گروهي باشد، سم اقتصاد ايران است و نشانه يك بيماري.