ايدههاي عدالت اجتماعي حضرت امير(ع) چنان گسترده و چشمگير هستند كه طيف وسيعي از مكاتب و انديشمندان را در بر ميگيرد. بيسبب نبود كه پيش از انقلاب اسلامي عدهاي او را الگوي نوعي «سوسياليسم اسلامي» ميشمردند و بر آن بودند كه اصول راهنمايي را از انديشههاي ژرف و گسترده وي بيرون كشند. با اين همه، تحقق اين انديشهها وقتي در قالب يك حكومت يا نظام اجرايي قرار ميگيرد، قابل توجه ميشود.
چگونگي تعريف اين ايدهها بهنحوي كه قابليت اجرايي پيدا كنند محتاج دقت و سنجش حكيمانه است. طي 2دهه اخير كتابهاي متعددي درباره عدالت اجتماعي در جهان منتشر شده و جالب توجه آنكه بيشتر آنها از رويكردي نئوليبراليستي ملهم بودهاند. بنابراين، در پايان قرن بيستم و شروع قرن بيست و يكم عدالت اجتماعي از مكاتب چپ به مكاتب راست اقتصادي نقل مكان كرده و از اين طريق دوباره اين انديشهها وارد فضاي فكري ايران شده است. اما اين پرسش همچنان باقي است كه اين تعاريف و برداشتها از عدالت اجتماعي چه نسبتي با اسلام دارد؟ بهنظر ميرسد انديشههاي عدالتطلبانه حضرت امير(ع) كه برخاسته از روح اسلام است نه با انديشههاي سوسياليستي سازگاري دارد و نه با انديشههاي نئوليبراليستي. حد وسطي در كار نيست.
اين انديشه خودش يك انديشه مستقل است كه با روح يك نظام اجتماعي خاص پيوند دارد. اگر اين انديشه را به يكي از 2طيف بچسبانيم به آن جفا كردهايم. بهتر است بگوييم كه اين انديشه حد وسط آن دو نيست بلكه خود يك نظام انديشگي است كه عناصري از آن دو را نيز در خود دارد، اما نه جمع آن دو است و نه حد وسط آنها. اين موضوع از آن نظر با نظام اقتصادي ما مرتبط است كه نه با توسعه و تعديل اقتصادي كه بيش از يك دهه است در ايران رايج شده سازگاري دارد و نه با انديشههاي به ظاهر چپ اسلامي و سوسياليستي. بنابراين، اگر بخواهيم مظهر اين انديشه را در قامت نظام اجرايي كشور ببينيم، وزارتخانهاي نظير تعاون، كار و رفاه اجتماعي بيش از هر ديدگاهي بايد با اين نگرش سازگار باشد تا به نگرشهاي سوسياليستي يا نئوليبراليستي در اقتصاد توسعه.
متأسفانه جريانهاي فكري و مكاتب توسعهاي ايران طي 3دهه گذشته نتوانستهاند به نگرش خاص خود مبتني بر نگرشهاي عدالتطلبانه امام علي(ع) برسند. بنابراين، نهتنها نظام حقوقي كار و مناسبات كار بايد با اين نگرش سازگار باشد بلكه بدنه اجرايي نيز بايد با اين نگرش از عدالت اجتماعي سازگار باشد. اين نگرش بر اين استدلال استوار است كه نگرش عدالت اجتماعي حضرت امير(ع) چيزي بين 2ديدگاه يا مكتب اقتصادي نيست بلكه خود نگرشي جامع بوده و ممكن است عناصري از هر دوديدگاه را در خود داشته باشد. اين عدالت پيش از هر چيز انساني است و اجتماعي بودنش مبتني بر همين انسانيبودن است.
نظر شما