خبر تكاندهنده بود و انتشار آن به نقل از يكي از اعضاي شوراي شهر تهران، موجي از نگراني را بهدنبال داشت.
اما حقيقت ماجرا چه بود و آيا چنين ادعايي حقيقت داشت؟دهم تيرماه، يكي از خبرگزاريها گفتوگويي با عنوان «كودكان زير تيغ اجاره و قاچاق اعضا» منتشر كرد كه به سرعت در شبكههاي اجتماعي دست به دست شد. در بخشهايي از اين گفتوگو به نقل از فاطمه دانشور، عضو شوراي شهر تهران آمده بود:
«در محلههاي پرخطر مانند هرندي كودكاني گم ميشوند كه والدين آنها حتي شكايت هم نميكنند. در بسياري از موارد كودكان ناپديد ميشوند و اعضاي بدن آنها قاچاق شده و بعد از مدتها جسد برخي از آنها در بيابانها بدون كليه و چشم رها ميشود.»
انتشار اين خبر در ديگر سايتها و كانالهاي تلگرامي باعث واكنش نيروي انتظامي شد و پليس آگاهي پايتخت اعلام كرد: در سالهاي اخير هيچ گزارشي مبني بر كشف جسد كودكان در بيابانهاي اطراف تهران نداشتهايم. اين اظهارات قطعا كذب بوده و هيچ پروندهاي در سالهاي اخير با چنين موضوعي در شهر تهران و در پليس آگاهي پايتخت وجود نداشته است.»
از سوي ديگر، محمد شهرياري، سرپرست دادسراي جنايي تهران نيز روز گذشته در گفتوگو با همشهري گفت: اينكه گفته شده كودكان را به قتل ميرسانند و بعد از برداشتن اعضاي بدنشان، اجسادشان را در بيابانها رها ميكنند، از اساس كذب است. مگر پنهان كردن چنين مسئلهاي از پليس و دستگاه قضايي ممكن است؟
برفرض خانوادهها شكايت نكنند. آيا اقوام و بستگان آنها نيز ساكت ميمانند و چيزي به پليس نميگويند؟ مگر اجساد اين بچهها مخفي ميماند و كشف نميشود؟ پس چطور در سالهاي اخير چنين ماجراهايي به ما گزارش نشده و جسدي پيدا نشده است؟ اين در حالي است كه دادسراي جنايي تهران و پليس نسبت به جرايم عليه كودكان بسيار حساساند و آنها را با جديت پيگيري ميكنند. انتشار اين اخبار كذب، ميتواند باعث تشويش اذهان عمومي شود.
اينكه ماجرا چه بود و خبر چطور منتشر شد، فاطمه دانشور، عضو شوراي شهر تهران در گفتوگو با همشهري ميگويد كه اصلا چنين مطالبي را بيان نكرده است. وي در كانال تلگرامي خود نيز نوشت: خبرنگاري با من تماس گرفت و راجع به خبري درباره كودكان پرسيد. گفتم راجع به خبر اظهارنظر نميكنم ولي وضعيت و سلامت كودكاني كه در خانوادههاي پرخطر زندگي ميكنند نگرانكننده است و بايد براي آن چارهاي انديشيد.
هر از گاهي كه گزارشهاي مددكاران مؤسسه خيريه مهرآفرين را ميخوانم، به پروندههايي برخورد ميكنم كه خانوادههاي آسيب ديده علاوه بر ابتلا به اعتياد در محلههاي پر خطر نيز زندگي ميكنند كه محل تردد اشرار است و بنا بر گزارشهاي مددكاري اين مؤسسه با خانوادههايي برخورد داشتهايم كه كودكشان موقع بازي در كوچه گم شده و ديگر بازنگشته است و حتي شكايت نيز نكردهاند. يا پروندههاي كودكان كار مؤسسه مهرآفرين را كه ميخوانم ميبينم كودكاني به قصد كار يا موارد مشابه توسط عدهاي از ايران خارج شدهاند و خانواده بعد از ماهها از وضعيت كودكانشان بياطلاعند.
يا وقتي خبر قتل دختربچه 7ساله و پيداشدن جسدش در يك خرابه در كرمان را ميخوانم بهعنوان يك فعال اجتماعي نگران ميشوم و به نكته هشدار دهندهاي ميرسم؛ اينكه اين كودكان از جايي ديگر بايد تحت مراقبت قرار گيرند. با اين حال رسانهها استنباطهاي خود را نوشتهاند و استنباط خود و نه گفته بنده را منتشر كردهاند. لذا با تكذيب اين تيتر(كشف جسد بدون كليه و چشم كودكان كار در حاشيه پايتخت)، اين مطلب را نوشتم كه گوياي صحبت واقعي و درست من با رسانه است و دغدغه آن را دارم.