نهال تجدد، نویسندهای ایرانیالاصل است که از مادری ایرانی و پدری فرانسوی زاده شده و همسرش ژان کلود کاریر، فیلمنامهنویس مشهور فرانسوی است. او آثارش را به زبان فرانسه مینویسد اما در عین حال به زبان مادری خود هم تسلط دارد و میتواند از منابع و مآخذ فارسی به طور کامل استفاده کند. نهال تجدد، کتاب «عارف جان سوخته» را به تشویق مادرش -مهین جهانبگلو (تجدد)، که از پیشگامان نمایشنامهنویسی در ایران است- نوشته است.
شمس از مولانا پرسید: «کدام یک بزرگترند؛ بایزید یا پیغمبر؟».
مولانا در حالی که احساس میکرد آتشی شگرف از کاسه سرش به سوی ابرهای سنگین بیرون میجهد، پاسخ داد: «محمد بزرگتر است. تشنگی بایزید تنها با نوشیدن قطرهای که در ظرف ادراک او میگنجید، تشفی یافت، در حالی که تشنگی محمد بیکران بود. بایزید چون به حقیقت رسید، بیدرنگ احساس کرد که سیراب شده است و دیگر نگاهی به دورتر نیفکند اما محمد، همچنان که روز به روز و ساعت به ساعت پیش میرفت، چشمش بیش از پیش بر انوار الهی باز میشد و عظمت قدرت و حکمت پروردگار را میدید. از همین رو، خطاب به خدا گفت که نمیتواند او را چنان که سزای اوست بشناسد؛ ما عرفناک حق معرفتک».
این، آغاز لحظهای است که ماجرای شگفت ارتباط شمس و مولانا آغاز میشود؛ داستانی که حاصل آن، خلق یکی از عظیمترین آثار عرفانی جهان و پرشورترین غزلهای عاشقانه - عارفانه فارسی شده است.
یک روایت جدید
داستان زندگی مولانا جلالالدین رومی، داستان مشهوری در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران است و ماجرای عشق پرشور او به شمس تبریزی - که تمام زندگی این شاعر و عارف مشهور را تحت تاثیر قرار داد - از ماجراهای معروفی است که هم ذهن اهل فرهنگ و ادبیات را به خودش مشغول کرده، هم ذهن مردم علاقهمند به ادبیات و عرفان را و همه در دل این داستان شگفت، دنبال نشانههایی میگردند که کیفیت و جزئیات آن را برایشان روشن کند.
جذابیتهای ماجرا آنقدر زیاد بوده که تا حالا آدمهای زیادی سوژه ناب زندگی شمس و مولانا را دستمایه خلق آثار هنریشان کردهاند و هر کس با روایت خودش، تصویری از این زندگی را به دست داده است. مشهورترین اثر در این زمینه، روایت دکتر عبدالحسین زرینکوب است با نام «پلهپله تا ملاقات خدا» که در قالب رمانی مستند، با نثری شیرین و شیوا این ماجرا را نوشته است.
اما «عارف جان سوخته»، روایتی است از نهال تجدد، نویسندهای ایرانیالاصل که این داستان را به زبان فرانسه نوشته است.
در حالی که شیفتگان مولانا به خیال خودشان برای بزرگداشت او قصههایی اغراقآمیز و آمیخته با تحریفهای تاریخی ساخته و پرداختهاند، مخالفان و تنگنظران هم نسبتهایی ناروا در حق او روا داشتهاند و بهطور کلی هر دو دسته، از ظن خود گفتار و رفتار او را تعبیر و تفسیر کردهاند.
این کتاب کوشیده است با تکیه بر مستندات تاریخی و مدارک معتبر، شرح حالی قابل اعتنا از نظر تاریخی از زندگی مولانا فراهم کند. این کتاب البته در قالب یک رمان تاریخی نوشته شده است و نثر زیبا و مؤثری دارد. شکل نقل روایت و زاویه دید داستان هم بسیار قابل توجه است و کتاب را به اثری خواندنی تبدیل کرده است.
کتاب، هم شرح حال مولانا را دربر میگیرد و هم به رویدادهای تاریخی زمان او اشاره دارد. نویسنده در جاهای مختلف، شعرهایی از او را چاشنی داستان کرده است و به این ترتیب، توانسته نیمرخی نزدیک به واقعیت و به دور از افسانهپردازی از مولانا ترسیم کند.
همه آدمهای مهم ماجرا
نام اصلی کتاب، «رومی سوخته» است اما چون این شاعر عارف در ایران به مولانا شهرت دارد، عنوان «عارف جان سوخته» برای آن برگزیده شده که به همین خاطر، مخاطب هم ارتباط بیشتری با موضوع کتاب برقرار میکند.
این کتاب از چند فصل اصلی تشکیل شده که به نام شخصیتهای مهم و مشهور داستان نامگذاری شدهاند؛ شمسالدین، صلاحالدین، حسامالدین که آدمهای مهم زندگی مولانا بودهاند. البته کتاب به فصلهای کوچکتری هم تقسیم شده است که عنوانبندی این فصلها هم هنرمندانه و جذاب است. قابل توجه این است که عکس روی جلد کتاب، عکسی است که پیروز سیار - نویسنده ایرانی - از مراسم سماع در قونیه گرفته و گویا پیشنهاد ترجمه این کتاب را هم همین نویسنده به مترجم کتاب داده است.
«عارف جان سوخته» را انتشارات نیلوفر به قیمت 4900تومان و تیراژ 2200نسخه منتشر کرده و مترجم آن مهستی بحرینی است.