ولی با وجود این، علائم چندان واضحی از خود نشان نمیدهند؛ برخلاف سایر بیماریها که معمولا با درد همراه هستند. اين بيماريها در بدن پنهان ميمانند و اگر كشف نشوند انسان را دچار عوارض شديد ميكنند يا حتي جان او را ميستانند! بيماريهايي نظير كبد چرب، هپاتيت، سرطان پوست، ديابت، فشار خون و... از اين قبيل قاتلان خاموشند.
اين نوع بيماريها نيز همانند ساير بيماريها اگر در مراحل اول خود، مورد درمان واقع شوند، خطر بسيار كمتري خواهند داشت ولي بهعلت عدمهمان علائم هشداردهنده است كه وجود بيماري پنهان ميماند!
اگر بيشتر دقت كنيم ميبينيم برخلاف تصور اوليه آنچه ناخوشايند است «درد» نيست بلكه منشأ درد است! بهعنوان مثال براي كسي كه دچار درد ناشي از شكستگي دست شده است، شكستگي ناخوشايند است نه دردي كه ميكشد.اين علائم هشداردهنده نهتنها در بدن وجود دارد بلكه در هر مجموعه ديگري نيز به شكلي قابل بررسي است. اگر در خانوادهاي هنگام خوردن شام، ناهار يا صبحانه بدون هيچ دليل موجهي هركس جداگانه مشغول خوردن شود، اين يك عامل هشداردهنده است كه حكايت در گسست پيوند دروني خانواده دارد. اگر نوع رفتار بعضي اعضاي خانواده به طرز نامطلوبي تغيير كند، نشاندهنده وجود اشكال در جاي ديگري همچون، نحوه استفاده از رسانهها يا نوع رفاقتها و... است.
اگر ميزان خريدهاي غيرضروري در ميان اعضاي خانواده زيادشده است، اگر اعضاي جامعهاي رو به خريد كالاي لوكس و تجملاتي و برندهاي دهان پركن آوردهاند، اين خود يك عامل هشداردهنده است؛ يعني ارزشي به نام قناعت در حال نابودي است. بايد جستوجو كرد و ديد چه چيزي اين ارزش را هدف قرار داده، نوع زندگي بعضي مسئولان؟ فيلمها و سريالهاي ماهوارهاي؟ يا حتي برنامههاي صداو سيما؟
اگر صداي اعتراض كارگران بلند است، اگر كارخانهداران دغدغهمندي كه ميتوانند از هزار راه ديگر به ثروت خود بيفزايند ولي ريسك توليد را به جان خريدهاند، لب به گله و شكايت ميگشايند، بايد بهجاي خاموش كردن صداي اعتراض، منشأ اين دردها را پيدا كرد و در فكر درمان بود، قبل از آنكه پيكر جامعه را از كار بيندازد.
فريادهاي اعتراضآميز و قلمهاي نقدكننده نعمتاند، با آنها مهربانتر باشيم. دردها اگر چه با مسكنها آرام ميشوند اما چهكسي است كه نداند منشأ درد به قوت خود باقي است.