ما در خانه و مدرسه، سرگرميها و معلومات زيادي را به حافظه سپردهايم اما كمتر با اسلوب انتقاد سازنده آشنا شده و روحيه نقدپذيري را در خود بهوجود آوردهايم.
انتقاد سازنده يعني انتقادي كه با خيرخواهي و دلسوزي همراه بوده و راهكار مناسبتري را هم ارائه ميدهد. علامت دلسوزانهبودن انتقاد اين است كه منتقد منصف، نقطه قوت را هم در كنار ضعفها بيان كند تا معلوم شود كه قصد انتقامگيري و اذيتكردن ندارد. لذا امام صادق عليهالسلام ميفرمايند:
نصيحت و خيرخواهي از سوي حسود، محال است. حسود، بيشتر به فكر تخريب و ضايعكردن است؛ نه اصلاح و سازندگي و رفع معايب. همچنين جناب مولوي ميگويد:
از محبت نار نوري ميشود، و زمحبت ديو حوري ميشود.
از آنجا كه ما موجودي ممكنالخطا هستيم، در موارد زيادي نياز داريم تا با آگاهي از نقايص خود درصدد اصلاح آن برآييم.
انسان نقدپذير يعني كسي كه نسبت به شناخت عيوب خود علاقهمند بوده و در پي رشد براي رسيدن به كمال است. اگر فرهنگ نقدپذيري در ميان همسران نهادينه شود، طلاق در جامعه كاهش جدي خواهد داشت. همچنين ايجاد اين روحيه مثبت در ميان مسئولين دولتي و قضايي فساد را تا حد زيادي از اين مناصب از بين خواهد برد. نقدپذيري، نهتنها در مسائل اخلاقي، بلكه در مسائل شغلي، كاري، مديريتي، توليدي و اجرايي هم وجود دارد. يك نويسنده، يك سياستمدار، ورزشكار، شاعر، هنرمند، سخنران، معلم و... اگر نقدپذير باشد، رشد ميكند و اگر نسبت به نقدها و انتقادها بياعتنايي كند، خود را محروم ساخته است. در همين راستا امام صادق عليهالسلام ميفرمايند: بهترين دوستان نزد من كسانياند كه عيوب و نواقص من را به من هديه دهند.
كسب روحيه نقدپذيري براي كاربران اجتماعي به منزله تضمين بقا براي حضور در عرصه اجتماعي است. علاقه به ديدهشدن ممكن است آدمي را به مسير رسوايي سوق دهد كه علاج آن نقد مخاطبين است. كلام را با اين سخن مولاعلي به پايان ميبرم: من قبل الفصيحه امن من الفضيحه؛ هر كس نصيحتپذير باشد، از رسوايي ايمن ميشود.