اين اتفاق مدتي قبل در تهران رخ داد. دختر جوان كه براي شكايت از رابينهود قلابي راهي دادسراي جنايي تهران شده بود به قاضي پرونده گفت: حدود يكماه و نيم پيش براي انجام كاري به شمال تهران رفته بودم. در آنجا تعدادي پسر برايم مزاحمت ايجاد كردند. آن روز جواني به نام ميثم با ديدن آنها به سمت ما آمد.
او خودش را مأمور معرفي و پس از برخورد جدي با پسران مزاحم آنها را دور كرد. پس از آن خواست سوار ماشينش شوم تا مرا به خانهمان ببرد. من هم از همه جا بيخبر سوار ماشين ميثم شدم اما او به جاي اينكه مرا به خانهمان برساند به سمت بزرگراه قم رفت و هرچه التماس كردم توقف و مرا پياده كند، با تهديد خواست كه ساكت شوم.
او مرا به محلي خلوت برد و با تهديد مورد آزار و اذيت قرار داد. ميثم از صحنه آزار و اذيت من فيلم سياه تهيه و تهديد كرد كه اگر از او شكايت كنم با توجه به نفوذي كه دارد، شكايتم به جايي نميرسد و با انتشار فيلم سياه در اينستاگرام و تلگرام، آبرويم را ميبرد. او سپس همه پولها و طلاهاي مرا گرفت و رهايم كرد اما اين شروع اخاذيهاي او بود.
دختر جوان ادامه داد: ميثم كه مدعي بود مأمور است و بهراحتي ميتواند برايم دردسر ايجاد كند، چند روز بعد تماس گرفت و با تهديد مجبورم كرد كه 3ميليون تومان به حسابش بريزم. او از من ميخواست كه تن به خواستههاي شيطانياش بدهم و به اين ترتيب چندبار مرا به مخفيگاهش كشاند و مورد آزار و اذيت قرار داد.
دختر جوان ادامه داد: زندگيام بههم ريخته بود. ديگر نميدانستم چه بايد كنم. از اين وحشت داشتم كه او آبرويم را ببرد تا اينكه بالاخره تصميم به شكايت گرفتم. چرا كه ميثم اينبار از من خواست كه سر راه رانندگان خودروهاي مدل بالا قرار بگيرم تا او در نقش برادر يا همسرم ظاهر شده و دست به اخاذي از رانندهها بزند. اما من قبول نكردم و حتي به تهديدهايش هم توجه نكردم تا اينكه متوجه شدم فيلمهايي را كه از من گرفته در شبكههاي اجتماعي منتشر كرده است. حالا چند روزي است كه از خجالت حتي روي رفتن به خانه را ندارم و زندگيام تباه شده است.
با شكايت دختر جوان و سرنخهايي كه او در اختيار تيم تحقيق قرار داده بود، پسر جوان دستگير شد. هرچند شاكي پرونده شواهد و مدارك زيادي عليه ميثم و ادعاهاي دروغش ارائه كرده بود اما پسر جوان در تحقيقات گفت: من اتهام آزار و اذيت و تهيه فيلم سياه را قبول ندارم. هيچ اجباري در كار نبود و اگر فيلمهاي سياهي كه از او تهيه كرده بودم را در ميان دوستان و بستگانش پخش كردم قصد انتقامجويي داشتم.
يك ماه و نيم پيش چند پسر مزاحم شاكي شده بودند كه من به دروغ گفتم مأمور هستم تا او را نجات دهم. پس از آن دوستي ما شروع شد. يك ماه پيش بهخاطر مشكلي كه داشت از من ٢٠ ميليون تومان پول قرض گرفت اما ديگر پس نداد. اما هربار كه از او ميخواستم پولم را برگرداند او بهانه ميآورد.
ديگر مطمئن شدم از پولم خبري نيست براي همين با فيلمي كه از او داشتم تهديدش كردم كه آن را منتشر ميكنم اما او بازهم جدي نگرفت. همين شد كه تصميم گرفتم براي انتقام فيلمهايش را منتشر كنم.به گزارش همشهري، قاضي جنايي با توجه به مداركي كه دختر جوان به دادسرا ارائه كرده براي متهم قرار قانوني صادر كرد و تحقيقات در اين پرونده ادامه دارد.