چندي قبل مردي به كلانتري جنتآباد رفت و از 2سارق مسلح شكايت كرد. او گفت: من مدير شركتي تجاري در غرب تهران هستم. ساعتي قبل وقتي از دفترم بيرون آمدم 2مرد نقابدار به من حمله و با تهديد سلاح گرم كيف دستيام حاوي مدارك و مبلغي دلار و چند سكه را سرقت كردند. ماموران با شناسايي خودروي دزدان متوجه شدند كه متعلق به يكي از خويشاوندان شاكي است.
او كسي جز پسردايي مالباخته نبود. شاكي ميگفت: پسرداييام در شركت من كار ميكرد. اما مدتي قبل بهدليل اينكه متوجه شدم چكي 360ميليوني را به نام خودش نقد كرده و در موارد ديگري نيز پولهاي شركت را بهحساب خودش واريز كرده او را اخراج كردم. با روشن شدن اين موضوع مأموران متهم را همراه با 2 نفر از همدستانش دستگير كردند.
در اين شرايط پرونده با صدور كيفرخواست به دادگاه فرستاده شد و در جلسه محاكمه كه در شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي حسين اصغرزاده و با حضور قاضي توكلي برگزار شد، شاكي گفت كه متهمان را بخشيده و از آنها شكايتي ندارد. او گفت: پسرداييام به من خيانت كرد اما چند روز قبل مادرم از من خواست كه او را ببخشم. من هم بهخاطر حرفهاي مادرم ديگر از او شكايتي ندارم.
در ادامه اين جلسه رئيس دادگاه به تحقيق از متهمان پرداخت اما آنها باز هم دست داشتن در سرقت مسلحانه را انكار كردند. در اين شرايط قضات دادگاه وارد شور شدند و متهمان را به 2سال حبس و تحمل 74ضربه شلاق محكوم كردند.