بديهي است كه شناخت گذشته به معناي تقديس و تأييد بيچون و چراي همه آن چيزهايي نيست كه در قديم جزو عرف و سنتهاي جامعه بوده است. از سوي ديگر نبايد فراموش كنيم كه در گذشته ما ايرانيها سنتهاي دلپذيري داشتهايم كه شايد بخشي از سرگشتگي و پريشاناحوالي اخلاقيمان نتيجه به فراموشي سپردن آنها بوده است؛
مثلا در مجموعهاي از خردهفرهنگهايي كه ميان ساكنان تهران قديم رواج داشته و امروز شاهد محو شدن آنها هستيم، مفهومي به نام «تهروني»بودن از دست رفته است. اين تهرونيبودن را به شكل مصداقي ميشود در نوعي از مردمداري و معرفت خاص بچههاي تهران در آثاري كه از گذشته بهجامانده مشاهده كرد.
كنار نقد سنتهاي غلط بايد پاسدار مناسك و آيينهاي دلپذير و اخلاقي گذشته هم باشيم و از آنها براي غناي جامعه امروز بهره بگيريم. اين را هم بايد داخل پرانتز متذكر شد كه فرهنگ در خلأ شكل نميگيرد و بهسختي ميشود با تغييراتي كه مثلا در بافت يك محله قديمي صورت ميگيرد، انتظار بقاي برخي آيينها و اخلاق و رفتارهاي اجتماعي را داشت.
در يك محله سنتي- مذهبي جنوب تهران مرام و معرفتي موج ميزد كه در آپارتمانهاي بيروح امروز بهسختي ميتوان نشانههايش را جستوجو كرد. اصلا در مورد همين مفهوم محله بايد دقت بيشتري كرد. در گذشته محله جايي بود كه ساكنان كنار يكديگر و مثل خواهر و برادر و اعضاي خانواده با هم مراوده داشتند.
در گذشته افراد محل همه يكديگر را ميشناختند و در شادي و غم يكديگر شريك ميشدند. الان در آپارتمانها و برجها، بيشتر ساكنان حتي همسايگان خود را هم نميشناسند. اگر اتفاقي در آسانسور يكديگر را ببينند، شايد حتي ندانند مردي كه كنارشان ايستاده همسايه 2 طبقه بالاترشان است و شايد از يك سلام و عليك ساده هم پرهيز كنند.
هيچ عقل سليمي با پيشرفت مخالفت نميكند. همچنان كه با نوستالژي خزينه و آبانبار و آبحوضي نميشود بسياري از امكانات امروزي را كه زندگي را آسودهتر كرده نفي كرد. هر چند در پس برخي نشانههاي نوستالژيك در برخي آثار فرهنگيمان مشاهده ميشود نگاهي ارزشمند وجود دارد؛ ديدگاهي كه ميكوشد گذشته را به ياد اهالي امروز بياورد. گذشتهاي كه نبايد يكسره نفياش كرد و بايد پاسدار ارزشهاي مطلوب اخلاقياي بود كه نسلهاي قبلي را نسبت به امروز، با يكديگر مهربانتر و همراهتر ميكرد. روزگاري مسأله يك بچهمحل، مسأله كل محله بود و آدمها براي همسايه و هممحلي و همشهري احترام بيشتري قائل بودند. گذشته را اگر درست بنگريم هم ميتوانيم از تكرار اشتباهات جلوگيري كرده و هم ميراث گرانقدرش را بازآفريني كنيم. راست گفتهاند كه گذشته ميتواند چراغ راه آينده باشد.
- بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون