1. وقتی به طبیعت میروی، اولین کاری که میکنی چيست؟
+ یک درخت محکم انتخاب میکنم و از آن بالا میروم.
* حالا وقتش است با راکتهایم بازي كنم.
# عطسه! دنبال دستمال کاغذی میگردم.
2. زنگ ورزش در مدرسه چهكار ميكني؟
+ عضو فعال تیمهای ورزشی مدرسه هستم.
# داور میشوم.
* عضو غیرفعال تیمهای ورزشی هستم.
3. اگر به یک فروشگاه ورزشی بروی چه چیزی میخری؟
# یک کلاه نقابدار برای نجات از آفتاب.
* یک ست بدمینتون.
+ یک چوب ماهیگیری. (البته اگر پولم برسد.)
4. برای سفر کدام مقصد را انتخاب میکنی؟
* یک دشت سرسبز و زیبا.
+ جايي كه یک طرفش جنگل و طرف ديگرش دريا باشد.
# یک شهر قدیمی با آثار باستانی و البته غذاهای خوشمزه.
5. وقتی تلفن خانه زنگ بزند.
+ با پرش و دو به سمتش میدوم و جواب میدهم.
# خودم را به نشنیدن میزنم. کسی با من کاری ندارد.
* شماره را نگاه میکنم و اگر به من مربوط بود جواب میدهم.
6. به نظرت تابستان بهترین فرصت برای چهكاري است؟
# خوردن و خوابیدن و تفریحکردن.
* تعمیر و احیاي دوچرخه.
+ تکمیل آموزش شنا.
7. بیشترین پارگی و آسیب لباسهایت در كدام قسمت است؟
* سر زانو.
+ سر زانو، آرنج و زیر بغل.
# موقع غذا خوردن گاهی کثیف میشود اما پاره نه.
8. اگر قرار بود حیوان باشی، ترجيح ميدادي کداميك از اينها باشي؟
+ عقاب
# پاندا
* خرگوش
اگر بیشتر جوابهایت * هستند
یک ورزشکار بالقوه!
شاید بیانگیزگی یا بیحوصلگی باعث شده تا بهحال ورزش مورد علاقهات را پیدا نکنی.
تنیس، بسکتبال، شنا و... هرکدام از اینها میتوانند ورزش مورد علاقهی تو باشند. با این حال تو یک ورزشکار نهفته در وجودت داری و هر وقت اراده کنی میتوانی آن را بیرون بیاوری و به همه نشان بدهی.
البته گاهی از برداشتن قدم اول میترسی. فکر میکنی از عهدهاش برنخواهی آمد یا توانش را نداری. اما اصلاً نترس. تو کاملاً توانایی تبدیلشدن به یک ورزشکار حرفهای را داری و این اصلاً دور از دسترس نیست.
تو از هرورزشی ذرهای میدانی و فکر میکنی همینقدر کافی است، اما اینطور نیست. بهتر است یکی از ورزشهایی را که بیشتر از همه دوست داری انتخاب کنی و فقط روی آن تمرکز کنی و از فرصت تابستان برای تمرینکردن استفاده کنی. هیچچیز مثل یک ورزش حرفهای در کنار زندگی اصلی نمیتواند بیانگیزگی و بیحوصلگی را از بین ببرد!
اگر بیشتر جوابهایت + هستند
یک ورزشکار ماجراجو!
پارکور، اسکیت روی یخ، بانجی جامپینگ و...!
تو عاشق ورزشهایی در فضای باز و البته پر از هیجان و آدرنالین هستی.
ورزش برای تو به معنای هیجان است. تو از شیرجهزدن در دریا و چه بسا اقیانوس بسیار بیشتر از فوتبال گلکوچک یا بدمینتون لذت میبری. تو عاشق تجربهی چیزهای جدید هستی.
خیلی زود از یک ورزش ساده در داخل سالن مثل والیبال یا پینگپنگ خسته میشوی و دوست داری هرچه سریعتر این فضای بسته را ترک کنی و ورجه وورجه در یک فضای باز پر از آب و باد و درخت را تجربه کنی.
ورزش موردعلاقهی تو هرکدام از اینها میتواند باشد: صخرهنوردی، اسکیت روی میله! یا سر خوردن روی برف با سر!
اگر بیشتر جوابهایت # هستند
شطرنج؟نه! زو؟ اصلاً! منچ؟شاید!
تو دقیقاً همان کسی هستی که به ورزش فقط به چشم تفریح نگاه میکند و آن را فراتر از بازی بدمینتون در پیکنیک یا وسطی در کوچه نمیبیند.
درست است که برای ورزشکردن حتماً نباید به خودمان سختی بدهیم و باید از آن لذت ببریم، اما این دلیل نمیشود که هر وقت به پیکنیک رفتیم حاضر نباشيم كمي بدن خمودمان را بهکار بیندازیم و گل کوچک یا وسطی بازی کنیم.
بهتر است حتماً نگاهت را به ورزش عوض کنی. میشود ورزش کرد و لذت برد و در عینحال خورد و خوابید. امتحانش ضرری ندارد. ورزشی که بیشتر با امکانات و علاقهمندي تو جور در میآید، چیست؟
شاید فوتبال یا شنا یا حتی گلف! پس وقت را از دست نده و در همین تابستان یک دورهي آن را شروع کن. وقتی لذتش را چشیدی ترکش نخواهی کرد.