يكي از متهمان با انگيزه مالي و ديگري با انگيزه ناموسي دست به جنايت زده است.روز 22دي‌ماه سال95 به پليس خبر رسيد كه جواني 34ساله در جنوب تهران با ضربات چاقو به قتل رسيده است. در همان تحقيقات اوليه معلوم شد كه عامل اين جنايت يكي از دوستان مقتول است كه پس از قتل به مكان نامعلومي گريخته است.
با وجود اين چند روز بعد كارآگاهان پليس توانستند وي را رديابي و دستگير كنند. متهم به قتل در جريان بازجويي‌ها گفت با انگيزه مالي دست به قتل دوستش زده است. متهم 30ساله ادامه داد: من اهل يكي از شهرستان‌ها هستم و مدتي قبل براي پيداكردن كار به تهران آمدم. 2ميليون و 700هزار تومان پول داشتم و چون در مسافرخانه مي‌خوابيدم و جاي امني نداشتم پول‌هايم را به دوستم دادم تا برايم نگه دارد.
در مدت 10روزي كه در تهران بودم نتوانستم كار مناسبي پيدا كنم و از او خواستم پول‌هايم را پس بدهد تا به شهرمان برگردم اما او مدام امروز و فردا مي‌كرد. من ديگر پولي براي مخارجم نداشتم و از او خواهش كردم زودتر پولم را پس بدهد ولي باز هم بهانه آورد تا اينكه روز حادثه جلوي خانه‌اش رفتم تا با او صحبت كنم و هر طور شده پولم را پس بگيرم ولي او با من درگير شد. دوستم برايم چاقو كشيد و به طرفم حمله كرد. من هم در دفاع از خودم چاقو را از او گرفتم و در كشمكشي كه داشتيم چاقو به او برخورد كرد.
من بعد از اين حادثه از ترس فرار كردم اما خيلي زود دستگير شدم. در ادامه رسيدگي به اين پرونده متهم صحنه قتل را بازسازي كرد و پرونده‌اش با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و قرار است به‌زودي محاكمه شود.
- جنايت به‌خاطر رابطه مرموز
دومين پرونده‌اي كه به‌تازگي روي ميز قضات دادگاه كيفري قرار گرفته، مربوط به پرونده جنايتي است كه با انگيزه ناموسي رخ داده است. تحقيقات در اين‌باره از 12مهرماه سال95 همزمان با كشف جسد طناب‌پيچ‌شده مرد جواني در حوالي شهرري آغاز شد. هرچند هنوز هويت مقتول مشخص نبود اما شواهد اوليه نشان مي‌داد او در محل ديگري به قتل رسيده و در ادامه جسدش به آنجا منتقل شده است.
در چنين شرايطي تجسس‌ها براي كشف حقيقت آغاز شد. مأموران در چند روز بعد توانستند هويت مقتول را شناسايي كنند. هرچند خانواده‌اش اعلام كردند كه او با هيچ‌كس خصومتي نداشته اما در ادامه شواهدي به‌دست آمد كه نشان مي‌داد وي با زن جواني كه همسر يكي از دوستان صميمي‌اش بود، چند پيامك رد و بدل كرده است.
اين موضوع مي‌توانست سرنخ خوبي براي دست يافتن به كشف راز اين جنايت باشد. به همين دليل زن جوان بازداشت شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او ادعا مي‌كرد كه از اين جنايت چيزي نمي‌داند ولي در ادامه اعتراف كرد كه شوهرش عامل اصلي اين قتل است.
شوهر اين زن بعد از قتل گريخته بود و هيچ‌كس از مخفيگاهش اطلاعي نداشت. با اين حال 13روز بعد مأموران توانستند مخفيگاهش را در شمال كشور شناسايي و وي را دستگير كنند. او به قتل دوستش اعتراف كرد و گفت: وقتي تلفن همراه همسرم را ديدم متوجه رابطه مرموز دوستم و همسرم شدم.
همسرم را تهديد كردم كه بايد دوستم را به خانه‌مان بكشاند. او هم پذيرفت و روز حادثه درحالي‌كه نمي‌دانست در خانه هستم به خانه‌ام آمد ومن غافلگيرش كردم و او را به قتل رساندم و با همدستي همسرم جسد را به اطراف شهرري برديم. با وجود اين ادعاها خانواده مقتول ادعا مي‌كنند كه فرزندشان قرباني اختلاف مالي شده است. در اين شرايط پرونده به دادگاه كيفري يك فرستاده شد و قرار است اين زن و شوهر به‌زودي محاكمه شوند.