بهار سلاحورزی: او هم سرطان گرفت و از دنیا رفت؛ صاحب رستوران مریم. رستورانی که زمانی رونق زیادی داشت

و حالا بعد از ۱۵سال متروک ماندن تنها میز و صندلی‌های روی هم آوار شده و شیشه‌های رنگی شکسته و غبار گرفته از آن به جای مانده.

كمي آن سو‌تر خارزارهايي ديده مي‌شود كه روزگاري باغي‌آباد روبه‌روي خانه مجلل رضا خاني بود كه به البرز پشت داده بود اما حالا از آن هم جز ديوارهاي سياه چيزي باقي نمانده است. اينجا درست روبه‌روي سايت 30ساله دفن زباله شاه زيد در 25كيلومتري آمل است. جايي كه هر روز 200تن زباله از آمل و شهرهاي اطراف در آن تلنبار مي‌شود تا چنان گندي بالا آورد كه ديگر هيچ جنبنده‌اي به‌جز چند كارگر بي‌نواي كم‌سن و سال افغان و تعدادي كلاغ نتوانند در آن بيشتر از چند دقيقه توقف كنند و براي همين اين ساختمان‌ها از 15سال پيش رها شده و اينچنين روزگارشان سياه شده است.

براي بازديد از اين سايت از كجراهي چنبره زده بر كوهپايه گذشتيم و به سه كوه بلند كه دوتاي آن كوه زباله بود، و پاي در دامان دو درياچه كه يكي از آنها شيرابه بود، رسيديم. در آنجا كارگران 15-14ساله افغان اما با نوعي بي‌قيدي به‌كار جدا كردن باتري چيني از سس فرانسوي مشغول بودند.

  • كاري غيرانساني كه كارگران را در معرض مرگ زودرس قرار مي‌دهد

«خود سرطان» تعبيري است كه پروفسور محمدجواد طاهر‌زاده، عضو هيأت علمي دانشگاه بوراس سوئد و مسئول بازيافت منابع در اين دانشگاه براي كوه زباله در سايت شاه زيد به‌كار مي‌برد جايي كه همه انواع دورريختي از لامپ‌هاي شكسته جيوه‌اي تا سيراب و شيردان گاو، گوسفند و پوشك بچه، در هم آميخته مي‌شوند. به اعتقاد او، به‌كار بردن نيروي انساني براي تفكيك و جداسازي اين زباله نه‌تنها كاري بسيار پرهزينه و عبث است كه از غيرانساني‌ترين و بي‌اخلاقي‌ترين روش‌هاست كه در هيچ كجاي دنيا امروز كار بردي ندارد چرا كه كارگران را در معرض انواع بيماري‌هاي كشنده و مهلك قرار مي‌دهد و خيلي زود آنها را مي‌كشد.

مردم و مسئولان در استان‌هاي شمالي كشور در حال خودكشي دسته‌جمعي هستند اين را طاهر‌زاده با لحني اندوه‌بار به همشهري مي‌گويد و ادامه مي‌دهد: معضل زباله در ايران مانند يك پازل است كه از ابتدا اشتباه چيده شده و نيازمند بازنگري اساسي و برنامه‌ريزي درازمدت است كه با مديريت كوتاه‌نگر ايران امكان‌پذير نيست.

به‌گفته او، درحالي‌كه با تفكيك از مبدا زباله با هزينه بسيار پايين و بدون خطر مي‌توان زباله‌ها را مانند بسياري از كشور‌هاي دنيا در آمل و ساير شهر‌هاي ايران مديريت كرد بازهم با صرف هزينه‌اي بسيار كار‌ها را از آخر و در مسير اشتباه انجام مي‌دهند. وقتي زباله‌ها تفكيك شوند آنگاه مي‌توان براي هر بخش راه‌حل مناسب و منطقي با استفاده از تكنولوژي روز دنيا انتخاب كرد. اما هم‌اكنون براي بازيافت اين زباله‌هاي درهم‌آميخته در هيچ كجاي دنيا تكنولوژي وجود ندارد. در حقيقت براي درمان اين غده سرطاني نخستين راهكار جلوگيري از پيشرفت آن يعني توقف دپو در اين محل است. سپس با استفاده از تكنولوژي« لندفيل ماينينگ» بايد اجزاي مختلف اين زباله‌هاي درهم‌آميخته از فلز تا شيشه و پلاستيك را مانند معدن كاوي استخراج و درنهايت هر يك از اين مواد را با روش مناسب از بيوگاز تا كمپوست تبديل به سرمايه كرد.

اما اين فقط بخشي از ماجراست، مسئله اصلي آلودگي آب و خاك و دريا و آب‌هاي زيرزميني است كه به اين سادگي‌ها نمي‌توان از شر آنها خلاص شد و سال‌هاست سايه بيماري و مرگ را بر سر مردم شمال كشور انداخته. از ماهي‌هاي رودخانه هراز گرفته تا شناگران درياي خزر، از مصرف‌كنندگان برنج شاليزارهاي اطراف محل دپو تا درختان جنگل‌هايي كه حالا ديگر اثري از آنها ديده نمي‌شود. همه و همه با اين آلودگي‌ها درگير شده‌اند و با بازيافت و امحاي اين سايت به اين زودي‌ها دردي از آنها دوانمي‌شود.

طاهر‌زاده اما معتقد است اگر برنامه‌ريزي درازمدت داشته باشيم بعد از ساماندهي اين سايت‌ها براي بهبود كيفيت آب و خاكي كه 30سال است آلوده شده‌اند نيز روش‌هايي وجود دارد كه مهم‌ترين آنها گياه پالايي با استفاده از گونه‌اي مقاوم به آلودگي‌هاست و البته پالايش بيولوژيك با كمك جلبك‌ها و باكتري‌هاي مناسب و حتي در مواردي پالايش شيميايي مي‌تواند هم خاك و هم آب آلوده را البته طي چندين دهه از آلودگي‌ها پاك كند.

  • گياهان مقاوم براي پالايش آب و خاك سايت‌هاي تعطيل شده زباله

دكتر سيدمحسن حسيني، استاد دانشكده منابع طبيعي دانشگاه تربيت مدرس نيز گياه‌پالايي را براي اصلاح و بازسازي سايت دپو و يا دفن زباله پس از اتمام زمان استفاده از سايت به‌عنوان محل دفن زباله، براي بهبود كيفيت آب و خاك در درازمدت روشي امكان‌پذير و مؤثر مي‌داند و به همشهري مي‌گويد: اين كار نياز به مطالعه دقيق عناصر آلاينده موجود در عرصه و مطالعه سازگاري گياهان مناسب و قابل كاشت در سايت و گونه‌هاي گياهي مقاوم و داراي قابليت تجمع اين عناصر در اندام‌هاي غيرخوراكي و غيرخزان‌كننده دارد. در اقدامات كاشت گونه‌هاي گياهي به‌منظور پالايش سبز آلاينده‌ها از ساير منافع ارزشمند فضاي سبز مانند توليد اكسيژن، زيبايي چشم‌انداز، ذخيره آب، تلطيف آب و هوا، بهبود كيفيت خاك ايجاد زيستگاه براي پرندگان بهره‌مند خواهيم شد و البته ضروري است تا مطالعات كامل و جامعي روي آن صورت بگيرد.

اما دكتر محمد حجتي عضو هيأت علمي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي ساري در پاسخ به همشهري گياه‌پالايي را راهكار مناسبي براي سايت‌هاي دپو و دفن زباله‌اي همچون شاه زيد در آمل و انجيل‌سي در بابل نمي‌داند و معتقد است كار از اين حرف‌ها گذشته وقتي در سايتي مانند انجيل‌سي عمق دفن زباله بيش از 70متر است كدام گياه توان پالايش اين خاك را دارد. اين راهكار‌ها فقط بهانه بيشتري به‌دست مسئولاني مي‌دهد كه به‌خاطر مطامع و منافع خويش چشم بر هر حقيقتي بسته‌اند.

آنطور كه حجتي مي‌گويد: امروز در كشور‌هاي پيشرفته همچون آلمان استفاده از سيستم زباله‌سوز ممنوع شده است درحالي‌كه در 7.5كيلومتري شهر بابل درست در دل جنگل و در مسير باد از كوه به دريا يعني همانجايي كه هم‌اكنون زباله‌هاي اين شهر دفن مي‌شود قرار است دستگاه زباله سوزي راه‌اندازي شود تا با آن درجه حرارتي كه قرار است برق به مضحك‌ترين و غيراقتصادي‌ترين شكل ممكن توليد شود، حجم زيادي از گازهاي سمي و خطرناك دي‌اكسين و فوران را وارد ريه‌هاي مردمي كند كه سال‌هاست محصولات غذايي و آب آغشته به مواد خطرناك را مصرف مي‌كنند.

به باور او مسئولان در ايران فقط بلدند مشكلات را از جلوي چشم مردم حذف كنند. و وقتي كارشناسان و متخصصان به آنها تذكر مي‌دهند كه امروز با برداشته شدن تحريم‌ها مي‌توان تكنولوژي‌هاي روز را به جاي چين از كشورهاي پيشرو درخصوص بازيافت زباله وارد كرد با پيش كشيدن موضوع بيت‌المال و هزينه‌هايي كه در گذشته براي واردات دستگاه‌هاي به درد نخور صرف شده جان انسان‌ها را ناديده مي‌گيرند.

  • كلاه گشاد بر سركارشناسان و ارزيابان

حجتي به موضوع رقيق كردن و اكسيژن‌دهي شيرابه‌هايي كه از سايت انجيل‌سي بابل رها مي‌شود به‌عنوان نمونه‌اي ديگر از پنهان‌كاري و ندانم‌كاري مسئولان و كارشناسان اشاره مي‌كند و توضيح مي‌دهد: به‌دليل كاري كه يكي از دانشجويان دكتري در اين منطقه انجام مي‌داد از روي عكس‌هاي هوايي متوجه شديم كه چيزي كه رقيق و اكسيژن‌دهي مي‌شود اصلا شيرابه نيست و شيرابه از راهي ديگر خارج مي‌شود، مسئولان فقط بر سر ارزيابان و مردم كلاه مي‌گذارند.

هرچند او معتقد است كلا ارزيابي زيست‌محيطي در ايران معنايي ندارد وقتي پيش از ارزيابي استانداران و مجريان با افتخار از پروژه‌هاي تماما اشتباه خود سخن مي‌گويند نمونه‌اش مجوز ارزيابي سد هراز است كه پس از آبگيري درياچه آن در 5كيلومتري سايت دپوي شاه زيد با آن همه آلودگي و شيرابه قرار مي‌گيرد. اينها نشان‌دهنده آلوده بودن سيستم ارزيابي در كشور است.

علاوه بر شاه‌زيد آمل و انجيل‌سي بابل كه وضعيت بسيار نامناسبي دارند بهنمير در بابلسر سايت دپو و دفن زباله ديگري است، در ١٠٠متري دريا و ٥٠متري ساختمان‌هاي مسكوني كه حجم عظيمي از زباله را زير خاك و آب آهك پنهان كرده اما آن را آب سياه رنگي كه از زير پايش خارج شده و به دريا مي‌ريزد لوداده است. حجتي مي‌گويد: در شمال 40سايت رسمي و غيررسمي دپو و دفن زباله با همين وضعيت وجود دارد. اين درحالي است كه در كشوري مانند آلمان حتي پس از حذف تمام مواد خطرناك از زباله و باقي ماندن تنها 20درصد از آن با تمام تمهيدات مانند درنظر گرفتن لايه رسي زير خاك اجازه دفن زباله داده نمي‌شود. روشن است كه دليل اين همه بيماري و مرگ‌ومير در شمال كشور چيست وقتي به اين راحتي ما حدود نيم قرن است مردم را در معرض متان و اكسيد‌هاي نيتروژن كه از زباله‌هاي دپو و يا دفن شده غيراصولي متصاعد مي‌شوند و به‌راحتي با باد منتقل مي‌شوند قرار مي‌دهيم.

  • حركت مردمي براي پاكسازي خزر از زباله

«پاكسازي باريكه خزر از آلودگي‌هاي زيست‌محيطي» كمپيني است كه عباس رضاييان فعال اقتصادي مازندران براي مقابله با وضعيت اسفبار زباله‌ها راه‌اندازي كرده است. او مي‌گويد: مي‌توان به كمك مردم و چهره‌هاي برجسته كشور حركتي ملي و مردمي را براي مقابله با معضل زباله در شمال كشور شكل داد و از اين طريق طبيعت خزر وجان مردم را نجات داد.