اين ادعاي زني جوان بود كه بامداد ديروز هراسان خود را به كلانتري مرزداران رسانده بود. پس از شكايت اين زن، پرونده به اداره آگاهي پايتخت فرستاده شد و با توجه به حساسيت موضوع اكيپي از كارآگاهان دست بهكار شدند تا هرچه زودتر سارق كودكربا را به دام اندازند.
چرا كه بهنظر ميرسيد حادثهاي مشابه ربود شدن جنجالي دختربچهاي به نام بنيتا تكرار شده و اگر مأموران دير وارد عمل شوند ممكن است حادثه تلخ ديگري رقم بخورد. زن جوان در شكايت خود گفت: از مهماني بر ميگشتم. پسر 5ماههام همراهم بود اما پسربزرگترم در خانه پيش پدرش بود. وقتي مقابل در پاركينگ از ماشين پياده شدم در يك لحظه مردي كه اصلا او را نميشناختم پشت فرمان نشست و ماشين را به همراه كودكم ربود. كارآگاهان در نخستين اقدام با پدر كودك تماس گرفتند تا طبق قانون وي هم شكايت خود را مطرح كند.
اما او مدعي شد كه پسرش پيش اوست و تمام گفتههاي همسرش دروغ است. مأموران كه با پروندهاي عجيب روبهرو شده بودند به تحقيق از اين مرد پرداختند و او گفت: من و همسرم مدتي است كه با هم اختلاف داريم. شب حادثه با يكديگر بحثمان شد كه وي پس از دعوا خانه را ترك كرد و رفت. او درحالي قهر كرد و رفت كه 2پسرم پيش من بودند و اصلا شب حادثه هيچ كدام از بچهها را با خودش نبرد و من نميدانم چرا چنين ادعايي مطرح كرده است.
پرونده براي رسيدگي بيشتر به دادسراي جنايي تهران فرستاده شد و با دستور دكترمحمد شهرياري، سرپرست دادسرا، تحقيق در اين خصوص آغاز شد. زن جوان ديروز وقتي به دادسرا منتقل شد چنين گفت: با همسرم اختلاف داشتم. او دست بزن دارد و هميشه من و پسر ديگرم را كتك ميزند. شب حادثه با هم دعوايمان شد و باز به سمتم هجوم آورد و گلويم را فشار داد.
چند دقيقهاي بيهوش بودم و وقتي بهوش آمدم از ترس جانم خانه را ترك كردم. اما نگران وضعيت فرزندانم بودم براي همين تصميم گرفتم چنين داستاني بازگو كنم تا مبادا همسرم بلايي سر آنها بياورد.پس از اظهارات اين زن قاضي جنايي وي را به اتهام اخلال در نظم عمومي با ايجاد حركات غيرمتعارف و جنجال بازداشت كرد.