اين زن و شوهر ديروز در جلسه محاكمه جزئيات بيشتري از پشت پرده اين 2جنايت خانوادگي شرح دادند. دوم آذر سال 91زن جواني نزد مأموران پليس رفت و ادعا كرد شوهرش، برادر خود را به قتل رسانده و جسد او را در شمال كشور دفن كرده است.او گفت: شوهرم مرد خشني است. او مدتها قبل پدرش را به قتل رسانده بود اما هيچكس نميدانست اين ماجرا قتل است و همه فكر ميكردند پدر شوهرم بهدليل گازگرفتگي جانش را از دست داده است. اما اخيرا برادر شوهرم از اين ماجرا بو برده بود. به همين دليل شوهرم او را به قتل رساند و من را وادار كرد در انتقال جنازه به شمال كشور و دفن كردن آن كمكش كنم. چون ميترسيدم شوهرم من را هم بكشد تسليم خواسته هايش شدم.
بهدنبال اين اظهارات مأموران مرد جوان را دستگير كردند. او به قتل پدر و برادرش اعتراف كرد و گفت: سالها قبل مادرم بهخاطر بدرفتاريهاي پدرم خودكشي كرد. من هم از پدرم كينه به دل گرفتم و او را به قتل رساندم اما با صحنهسازي همه را فريب دادم تا همه فكر كنند او دچار گازگرفتگي شده است. حدود 2سال از اين ماجرا گذشته بود تا اينكه فهميدم برادرم چيزهايي فهميده است. يك روز او را به خانه مان كشاندم و طبق نقشه قبلي همسرم مقداري نان خامهاي و قرص خواب آور خريده بود.
او شيرينيهاي مسموم را آورد و برادرم خورد. وقتي بيهوش شد 36ضربه چاقو به او زدم و سپس جسد را داخل يك چمدان گذاشتم و همراه همسرم به شمال كشور برديم و كنار دريا دفن كرديم. سپس با همدستي همسرم مبلغ 28ميليون تومان از حساب برادرم برداشت كرديم. در اين شرايط پرونده با صدور كيفرخواست به دادگاه فرستاده شد. در جلسه محاكمه كه ديروز در شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده و با حضور قاضي عيسي غفاري برگزار شد ابتدا نماينده دادستان اتهام مرد جوان را مباشرت در قتل عمدي پدر و برادرش اعلام كرد و گفت اتهام همسرش نيز معاونت در ايراد جراحات عمدي، مشاركت در اختفاي جسد و جعل است.
سپس خواهر متهم اعلام كرد كه بهخاطر قتل پدرشان برادرش را بخشيده است. با اين حال وقتي همسر برادر متهم به نمايندگي از دختر خردسال او در جايگاه ايستاد خواستار قصاص متهم شد. در ادامه مرد جوان در دفاع از خودش گفت: من قتل پدر و برادرم را قبول دارم. زماني كه قصد داشتم برادرم را به قتل برسانم همسرم مخالف بود اما من او را تهديد كردم و او هم با من همدست شد. بعد از قتل برادرم با كمك همسرم امضاي او را جعل و از حسابش 28ميليون تومان برداشت كرديم. حالا اما از كاري كه كردهام پشيمانم و نذر كردهام اگر از قصاص نجات پيدا كنم يك كليهام را به بيماران نيازمند ببخشم.
در ادامه زن جوان كه آزاد بود در جايگاه ايستاد و گفت: من 2سال با شوهرم زندگي كردم اما او مدام من را تهديد ميكرد. او ميترسيد كه برادرش ماجراي قتل پدرشان را بفهمد به همين دليل من را مجبور كرد شيريني و قرص خواب آور بخرم. ميترسيدم اگر بهحرفهايش عمل نكنم من را هم بكشد و از روي اجبار با او همكاري كردم. اما باور كنيد من در قتل نقشي نداشتم. حتي در ماجراي برداشت پول هم او با كارت ملي برادرش خودش را به جاي او معرفي كرد و پولهاي او را بهحساب من واريز كرد. من در اين ماجرا قرباني شدم. قرار است قضات دادگاه بهزودي رأي خود را در اين پرونده اعلام كنند.
نظر شما