اين درگيري خونين عصر چهارم ارديبهشت سال95در فاز اول شهر انديشه اتفاق افتاد و در جريان آن پسري كه آن زمان 16سال و 4ماه داشت با ضربه چاقو، يكي از هم مدرسهاي هايش را به قتل رساند. در جريان تحقيقات معلوم شد كه قاتل و مقتول از روز قبل در مدرسه بينشان اختلاف بهوجود آمده بود و در نهايت درگيريشان به قتل منجر شد.
با اينكه پسرنوجوان بعد از ارتكاب قتل ناپديد شده بود اما 34 روز بعد از جنايت مأموران او را در انديمشك دستگير كردند.
وي در جريان تحقيقات به ارتكاب جنايت اعتراف كرد اما گفت ناخواسته دست به قتل زده است. در جلسه رسيدگي به اين پرونده كه ديروز در شعبه هفتم دادگاه كيفري يك استان تهران برگزار شد ابتدا پدر و مادر مقتول براي قاتل پسرشان درخواست حكم قصاص كردند.
در ادامه پسر نوجوان در دفاع از خودش گفت: يك روز قبل از حادثه در راه برگشت به خانه يكي از بچههاي مدرسه با من درگير شد و گفت در مدرسه حسابت را ميرسم. وي ادامه داد: اين ماجرا را براي 2نفر از دوستانم تعريف كردم. يكي از آنها گفت كه احتمالا آنها با چاقو به تو حمله ميكنند و يكي ديگر گفت مراقب باشم چون ممكن است با ساطور به سراغم بيايند.
من هم روز بعد يك چاقو از خانه برداشتم و با آن به مدرسه رفتم. به يكي از هم كلاسيهايم گفتم كه ماجرا را براي ناظم مدرسه توضيح دهد. او هم همهچيز را براي ناظم گفت اما او كاري نكرد. بعد از زنگ اول رفتم با پسري كه دعوايم شده بود آشتي كنم. گفتم اگر تو را بزنم كه گرفتار ميشوم و در غيراينصورت بايد كتك بخورم. بيا آشتي كنيم. اما او قبول نكرد. مقتول هم آنجا بود. او دوست همان پسري بود كه با وي درگير شده بودم.
متهم ادامه داد: بعد از زنگ آخر جلوي مدرسه، پسري كه با وي درگير شده بودم و مقتول و چند نفر از دوستانشان را ديدم. 2نفر از آنها من را گرفتند. من هم براي ترساندن آنها چاقو كشيدم اما ناگهان با سينه مقتول برخورد كرد و من هم از ترسم فرار كردم. در اين هنگام قاضي از متهم پرسيد كه آيا ميدانستي مجازات قتل قصاص است كه او پاسخ داد: نه نميدانستم. فقط در فيلمها ديده بودم كه اگر كسي مرتكب قتل شود او را زنداني ميكنند. من ناخواسته مرتكب قتل شدم و از اولياي دم ميخواهم من را بهخاطر سن كمي كه دارم ببخشند.با پايان دفاعيات متهم قضات دادگاه وارد شور شدند.