تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۸۶ - ۱۳:۳۳

هسته اصلی کنفرانس آناپولیس توافقی است که باید ما بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها صورت بگیرد؛ توافق‌هایی در مورد تقسیم قدرت، پیشرفت و ادامه مذاکرات و تلاش آنها برای امضای هر نوع معاهده‌ای در جهت صلح تا پایان سال 2008.

برای اولین بار در 15 سال گذشته، 2طرف حاضر شده‌اند تا درباره همه موارد کلیدی بدون درخواست تاخیر در مذاکره،گفت‌وگو کنند.

این مسئله باید به معنای حل مشکل آواره های فلسطینی، تعیین وضعیت بیت المقدس و تعیین مرزهای مشخص اسرائیل و کشور آینده فلسطین باشد. هر چند روزهای قبل از کنفرانس به نظر نمی‌رسید این مسائل بتواند به نتیجه برسد.

فهمیدن مشکلات،شاید بزرگترین موفقیت در این مذاکرات باشد ولی کار سختی خواهد بود. دستاورد دیگر کنفرانس آناپولیس این خواهد بود که 2طرف ملزم به اجرای وظایف خود طبق طرح «نقشه راه» شوند تا تشکیل 2کشور در کنار هم برای حل اختلاف‌ها تحقق یابد.

«نقشه راه» طرحی بود که جرج بوش در سال 2003 مطرح کرد و اکنون بوش  می‌خواهد فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها آن را با هدایت آمریکا اجرا کنند.

مقام های روس عقیده دارند آمریکایی‌ها می‌خواهند نقش هدایت‌کننده را در این وسط داشته و وظیفه  قضاوت در مورد التزام 2طرف به اجرای تعهدات را بر عهده بگیرند؛ هدفی که باعث می‌شود نقش دیگر کشورها و به ویژه کشورهای عربی کمرنگ شود.

بوش اولین بار موضوع کنفرانس را با مقامات روسی در ماه جولای مطرح کرد. او اعلام کرده بود هدف از این نشست شروع مجدد گفت‌وگو میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها (برای تشکیل کشور فلسطین) است که از 7 سال قبل به بن بست رسیده و متوقف شده بود.

شرکت کنندگان و دستور کار جلسات کنفرانس تا آخرین لحظات مبهم بود. شرکت کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی و سوریه همه را شگفت زده کرد.

به طور قطع صحبت از صلح در خاورمیانه بدون حضور آنها بی تاثیر بود. عربستان بالاخره حاضر شد وزیر امور خارجه اش در کنفرانس حاضر شود و از سوریه هم معاون وزیر امور خارجه به مریلند رفت.

اما به طور قطع کشور های عربی برای حمایت از بوش به آناپولیس نرفتند. اعراب می‌دانند که جرج بوش می‌خواهد در پایان دوره ریاست جمهوری اش بازگرداندن صلح به خاورمیانه را مانند یک مدال افتخار به دست بیاورد.

اما آنها با توجه کردن به این کنفرانس می‌خواهند مطمئن باشند که  در جریان این فرایند هستند و تقسیم مناطق بدون دخالت اعراب در آینده صورت نمی گیرد.

منطق قضیه بسیار ساده است. آنها در کنفرانس شرکت می‌کنند تا امتیاز نقش داشتن  در مذاکرات و تاکید بر خواسته هایشان را داشته باشند. در صورت شرکت نکردن در نشست آنها فقط می‌توانستند تنها از دور انتقاد کنند و هیچ نقشی در تصمیم ها نداشتند.

نتیجه اما برای خیلی‌ها به خاطر مصلحت اندیشی‌ای که کشورهای عربی کردند خوشایند است. روسای کشورهای خاورمیانه حالا باید خودشان تصویری را که از اسرائیل به عنوان دشمن در ذهن مردم شان بود تغییر دهند.

وزیر امور خارجه عربستان برای سخنرانی نخست وزیر اسرائیل کف زد ولی با او دست نداد. شرکت او در کنفرانس با عقاید حماس و طرفدارانش منطبق نیست. آنها اعتقاد دارند که شرکت در این کنفرانس خیانت به اسلام و فلسطین است و حالا عربستانی‌ها می‌خواهند ثابت کنند رسیدن به یک هدف مشترک از راه‌های دیگری هم امکان پذیر است.

آمدن نماینده سوریه به کنفرانس همه را شگفت زده کرد. در این میان باید به دیپلمات های روسی آفرین گفت که سوری‌ها هم به کنفرانس دعوت شدند. آنها بیشترین فعالیت را برای اینکه مطمئن شوند سوری‌ها حتما به کنفرانس دعوت شده و در آن شرکت می‌کنند انجام دادند.

دیپلمات های روسی تلاشی بسیاری کردند تا سوری‌ها متقاعد شوند در این کنفرانس تنها مشکلات 2 طرف مطرح نخواهد شد و امکان آن وجود دارد که طرف های مذاکره به یک توافق‌نامه صلح برسند.

سرگئی لاوروف بعد از کنفرانس به خبرنگاران گفت که روسیه تلاش مثبتی برای اضافه شدن لبنان و سوریه به گفت‌وگو‌ها داشته و شرکت اکثر کشورهای عربی باعث مشروعیت کنفرانس شده است.

هر4 میانجی به یک اندازه از موفقیت کنفرانس و تقسیم نقش‌ها برای پیشرفت مذاکرات در آینده شاد می‌شوند. مسکو بارها اعلام کرده که تلاش همه کشورها تنها امید برای بازگرداندن صلح به خاورمیانه است.

en.rain.ru
28 نوامبر2007

برچسب‌ها