درحالیکه چنین جملاتی جای تامل دارد و قابل نقد است.
اين جملات اين معنا را در ذهن مخاطب ايجاد ميكند كه تنها درصورتي بايد وظايف همسرداري را به بهترين شكل انجام داد كه طرف مقابل بيعيب و نقص باشد والا يا بايد طلاق گرفت و يا بايد مثل طرف مقابل در زندگي كم گذاشت. بله! تنها زندگي كاملي كه تمام فصول آن درس عشق و محبت است، زندگي علي(ع) و فاطمه(س) است. اما بايد بدانيم كه اين زندگي تكرارشدني نيست به اين معني كه امروز هيچ زن و مردي وجود ندارند كه در زندگي مشترك خالي از عيب و نقص باشند و همه كم يا زياد در اخلاق و ايمان از كمبودهايي برخوردار هستند؛ پس همسران نبايد از يكديگر انتظار كمال بهمعناي نداشتن هيچ نوع نقص را داشته باشند. هنر همسرداري يعني صبوري و سازش در مقابل عيوب همسر و انجام وظايف در زندگي مشترك.
قرآن ميفرمايد: از نشانههاي خدا آنكه براي شما از ميان خودتان همسراني آفريد تا به آرامش برسيد. پس هدف اصلي از ازدواج دستيابي به زندگي آرام است و هرگونه اصلاح ميان همسران با حفظ اين هدف توجيهپذير است. مثلا اگر مرد در زندگي از روحيه نظم برخوردار نيست، بانوي خانه بايد راهي را براي اصلاح همسر خود در پيش بگيرد كه آرامش او را تحتالشعاع قرار ندهد. همچنين اگر بانوي خانه بداخلاق است مرد نبايد با عيبجويي مداوم، ضعف زن را به رخ او بكشد و آرامش را در زندگي از او سلب كند.
در طول تاريخ، مردان و زنان بسياري بودند كه از همسران ظالم و بداخلاقي رنج ميبردند اما بدون توسل به ظلم و با صبر در مقابل آزار و عيوب آنها به مقامات بلند الهي نايل شدند.
امام حسن مجتبي(ع) و حضرت جوادالائمه(ع) ازجمله مرداني بودند كه با اينكه از همسران ظالم و بداخلاقي برخوردار بودند اما به درجات عالي الهي رسيدند. در ميان بانوان، حضرتآسيه را ميتوان نام برد كه همسري فرعون، موجب نشد تا او در راه رسيدن به رشد و كمال حتي قدمي متوقف شود.