اواخر سال گذشته مردي به اداره پليس رفت و مدعي شد كه در دام 2زن و يك مرد باجگير گرفتار شده است. وي گفت: سوار بر خودروي مدل بالايم در يكي از خيابانهاي جنوب تهران بودم كه 2زن به سمت من آمدند و آدرس پرسيدند. من هم آنها را سوار ماشينم كردم تا به مقصد برسانم اما چند دقيقه بعد موتوري سد راهم شد.
مردي ميانسالي كه سوار موتور بود با نشان دادن كارتي خود را مأمور اداره آگاهي معرفي كرد. او نسبت ما را پرسيد و وقتي ديد آن 2زن دستپاچه شدهاند گفت كه بايد همراه وي به كلانتري برويم. او حتي بيسيم در دستش بود و بعد با موبايل فردي كه ميگفت رئيسكلانتري است، حرف زد.
من حسابي ترسيده بودم چون همسر و فرزند داشتم. از ترس آبروريزي از او خواهش كردم تا مرا به كلانتري نبرد. حتي پيشنهاد رشوه دادم كه آن مرد پذيرفت. او درخواست 5ميليون تومان كرد اما 500هزارتومان بيشتر همراهم نبود. براي همين با هم به سمت خانهام رفتيم و طلاهاي همسرم كه ارزشش بيشتر از 5ميليون تومان بود را تحويل وي دادم. وقتي ماجرا را براي يكي از دوستانم تعريف كردم، او گفت كه فريب مأمور قلابي را خوردهام.
- باجگيريهاي سريالي
با اين شكايت، گروهي از كارآگاهان اداره پنجم پليس آگاهي پايتخت با دستور قاضي عليوسيله ايردموسي تحقيقات براي شناسايي مأمور قلابي و زنان جوان را آغاز كردند. آنها با چند شكايت مشابه ديگر روبهرو شدند كه نشان ميداد اعضاي اين باند از افراد زيادي اخاذي كردهاند. زناني كه در اين باند فعاليت داشتند، در نقش گلفروش بهخودروهاي مدل بالا نزديك ميشدند و پس از دوستي با راننده سوار ميشدند اما در بين راه موتورسواري سد راه آنها شده و با معرفي خود بهعنوان پليس دست به اخاذي از راننده ميزد. متهمان گاهي وارد خانه طعمههاي خود شده و با بستن دست و پاي آنها اموالشان را سرقت ميكردند.
- دستگيري
مالباختهها به چهرهنگاري اعضاي اين باند پرداختند و در ادامه مشخص شد مردي كه خود را مأمور پليس معرفي ميكرد مجرمي سابقهدار است. مأموران او را به همراه 2زن كه عضو اصلي باند بودند دستگير كردند. در تحقيق از آنها مشخص شد كه 2زن ديگر نيز با اين گروه فعاليت دارند اما ردي از آنها وجود نداشت.
متهمان در بازجوييها به باجگيري از مردان پولدار اعتراف كردند و تحقيقات براي دستگيري همدستان فراري آنها ادامه دارد. قاضي دادسراي ويژه سرقت از شاكيان احتمالي خواسته تا براي شناسايي متهمان به اداره پنجم پليس آگاهي تهران مراجعه كنند.
- جزئيات باجگيري از زبان پليس قلابي
مامور قلابي اين باند مردي 3زنه و سابقهدار است. او نقش پليس را آنقدر حرفهاي بازي ميكرد كه طعمههايش به راحتي فريب ميخوردند و حاضر ميشدند تن به خواستهاش بدهند. به گفته 2زني كه در اين باند دستگير شدهاند مرد ميانسال، سركرده باند بود كه پول ناچيزي از سرقتها به آنها پرداخت ميكرد. گفتوگو با اين مرد را در ادامه بخوانيد.
- سوابق قبليات چه بود؟
قبلا 3بار به جرم كلاهبرداري و سرقت زنداني شدم.
- ايده سرقتهاي جديد چطور به ذهنت رسيد؟
چند وقت پيش در يكي از شبكههاي ماهوارهاي يك فيلم ايراني ديدم كه سالها قبل روي پرده سينما بود. سوژه فيلم اين بود كه چند زن، مردان را به خانه ميبردند و دست به اخاذي از آنها ميزدند همين شد كه فكر سرقت با اين شگرد به سرم زد.
- زناني كه عضو باند بودند را چطور شناسايي و استخدام كردي؟
هر 4زني كه با من همكاري داشتند، پشت چراغ قرمزها گل ميفروختند و مشكل شديد مالي داشتند. با يكي از آنها كه در ترمينال آشنا شدم او به تازگي از شوهرش طلاق گرفته بود و ميخواست به ديدن خانوادهاش در شمال كشور برود. با چرب زباني اعتمادش را جلب كردم و گفتم كاري برايش سراغ دارم كه درآمد خوبي دارد. او هم قبول كرد و شد يكي از اعضاي اصلي باند كه حالا دستگير شده است. مابقي هم پشت چراغ قرمزها گل ميفروختند و بهخاطر پول حاضر به همكاري شدند.
- از سرقت ها چقدر به زنان مي دادي؟
معمولا از 300تا 500هزارتومان به آنها پرداخت ميكردم. پول كمي نبود.
- چند نفر را به دام انداختيد؟
دقيق يادم نيست فكر ميكنم بيش از 30نفر بودند اما گويا فقط 15نفر شكايت كردهاند و مابقي از ترس آبرويشان بيخيال شدهاند.
- طعمه هايتان را چطور شناسايي ميكرديد؟
زناني كه در باندم بودند، با سد كردن راه آنها در خيابان طرح دوستي ميريختند و سوار ماشينشان ميشدند. برخي از افراد ديگر را هم زنان باند از قبل شناسايي كرده و با آنها قرار ميگذاشتند و بعد نقشه را اجرا ميكردند. در همه اين سرقتها من نقش مأمور پليس را بازي ميكردم اما در بعضي از سرقتها كه همدستانم به خانه طعمهها ميرفتند و پس از بستن دستوپايشان سرقت ميكردند نقشي ندارم.
- فكر ميكردي دستگير شوي؟
نه. با خودم ميگفتم طعمههايمان از ترس آبروريزي هرگز شكايت نميكنند اما اشتباه ميكردم.