سردار عباسعلي محمديان رئيس پليس آگاهي تهران صبح ديروز در تشريح اين عمليات گفت: يكشنبه شب مأموران آگاهي كه پس از 2هفته تحقيقات ۷۴ سارق سابقهدار را در نقاط مختلف تهران شناسايي كرده بودند، در عمليات هماهنگ آنها را دستگير كردند. 10نفر از دستگيرشدگان، از سارقان سابقهدار و زندانيان فراري بودند كه بعد از مرخصي از زندان، فراري شده بودند. بررسي سوابق آنها نشان ميدهد كه اين 10نفر بارها به اتهام جرايم مختلف دستگير شده و به زندان افتاده بودند.
رئيس پليس آگاهي تهران از دستگيري اعضاي يك باند سرقت خودرو كه با شيوه سند- نمره، ماشين مسروقه را ميفروختند در اين طرح خبر داد و گفت: اعضاي اين باند زماني دستگير شدند كه سرگرم تغيير اصالت 5خودرو مسروقه دركارگاه خود حوالي جنوب شرق تهران بودند. متهمان به سرقت 25خودرو اعتراف كردند و گفتند كه بعد از سرقت، مشخصات خودروها را تغيير داده و آنها را با استفاده از سند ماشينهاي تصادفي (سند - نمره كردن) ميفروختند.
- در جستوجوي گنج
در جريان اجراي اين طرح مأموران پليس آگاهي اعضاي يك باند 3نفره سرقت مسلحانه را نيز دستگير كردند. آنها با خريد تجهيزات پليسي و اسلحه در شهرهاي سمنان و اصفهان دست به سرقت مسلحانه زده بودند. اعضاي اين باند چند وقت پيش با ربودن يكي از كاركنان امامزادهاي در يكي از روستاهاي اصفهان، اموال و دارايي آنجا را سرقت كرده و پس از آن گروگان خود را با دست و پاي بسته در بيابان رها كردند.
كارآگاهان اداره يكم پليس آگاهي تهران موفق شدند مخفيگاه آنها را در حوالي ميدان خراسان شناسايي كنند. سردسته باند اما هنگام دستگيري از طبقه سوم به پايين پريد كه هماكنون در بيمارستان بستري است اما 2همدست وي كه پسرخاله هستند دستگير شدند. از مخفيگاه اعضاي اين باند، يك قبضه سلاح جنگي، فشنگ و نقشه سرقت مسلحانه از يك طلافروشي بزرگ كشف و مشخص شد كه آنها در طول هفته جاري قصد دستبرد به طلافروشي را داشتند كه پيش از سرقت به دام افتادند.
يكي از پسرخالهها در گفتوگو با همشهري جزئيات نقشه سرقت و گروگانگيري را شرح داد.
- ماجراي گروگانگيري در امامزاده چه بود؟
ما قصد سرقت نداشتيم. ماجرايش مفصل است. من چندماه پيش 24ميليون تومان به شوهرخواهرم قرض دادم اما او از برگرداندن پول طفره ميرفت. شوهر خواهرم كارخانه دار بود اما مدتي ميشد كه ورشكست شده و بدهي داشت. وقتي سراغ پولم را گرفتم به من گفت كه نقشه يك گنج را روي يك فرش در تبريز ديده است. ميگفت گنج زير زمين پشت يك امامزاده در روستايي در اصفهان است. او پيشنهاد داد تا براي بهدست آوردن گنج به آنجا برويم. ميگفت هم من به پولم ميرسم و هم با فروش عتيقهها ميلياردر ميشويم.
- تو هم قبول كردي؟
بله. به همراه پسرخالهام و 3نفر از دوستان ديگرمان سوار 2خودرو شديم و به اصفهان رفتيم. شوهرخواهرم به نام سليمان تجهيزات كاملي همراهش بود مثل دستگاه گنج ياب و بيسيم اما نميدانستيم اسلحه هم دارد. وقتي به محل مورد نظر رسيديم شوهرخواهرم وارد امامزاده شد. ما تعجب كرديم چون به ما گفت گنج پاي يك كوه است و آنجا را بايد حفر كنيم. اما او حقيقت را به ما نگفته بود.
ساعت حدود 11شب بود كه ناگهان صداي فريادهاي خادم امامزاده را شنيديم. سليمان با اسلحه او را تهديد كرده بود اما نميدانم از آنجا چيزي سرقت كرد يا نه. همزمان يكي از كاركنان امامزاده را ديديم كه به سمت روستا فرار كرد تا اهالي را خبر كند. همين شد كه همگي فرار كرديم. البته سليمان دست و پاي خادم امامزاده را با چسب بسته بود و همانجا در بيابان او را رها كرد.
- چون پولي گيرتان نيامد نقشه سرقت از طلافروشي در تهران را كشيديد؟
نقشه را سليمان كشيد. او سابقهدار است و قبلا هم به اتهام سرقت و كلاهبرداري دستگير شده بود. ميخواستيم در اين هفته به طلافروشي دستبرد بزنيم و پولدار شويم اما گير افتاديم و نقشههايمان نقش بر آب شديم.
- هيجان سرقت
در ميان متهماني كه در تازهترين طرح پليس دستگير شدهاند پسري 27ساله است كه هيچ مشكل مالي ندارد و تنها بهخاطر هيجان تبديل به سارق شده است. او به خبرنگار همشهري گفت: كارمند يك آژانس هواپيمايي هستم و مدتي قبل به يكي از كشورهاي اروپايي رفتم اما نتوانستم غرب را تحمل كنم و به ايران برگشتم.
وقتي براي نخستين بار پشت يك موتور نشستم تصميم گرفتم هيجان موتورسواري را تجربه كنم و همين شد كه دست به موبايلقاپي زدم. بار اول كمي عجيب بود و ترس داشتم اما بعد عادي شد. من نيازي به پول نداشتم و تنها براي تفريح و هيجان شدم سارق و حالا هم اينجا هستم. اما حالا كه در اين وضعيت قرار گرفتهام ميبينم اصلا ارزشش را نداشت.
نظر شما