متهم كه امير نام دارد اوايل خردادامسال تحت تعقيب پليس آگاهي تهران قرار گرفت. نخستين شاكي او دختر جواني بود كه در تحقيقات به مأموران گفت: چند روز پيش از محل كارم خارج شدم و براي برداشت پول به مقابل دستگاه عابربانك رفتم. پسر جواني پشت سرم بود كه بعد از برداشت پول مرا تا مترو تعقيب كرد. او در نهايت به من نزديك شد و با چرب زباني گفت كه عاشقم شده و با اصرار شماره تلفنم را گرفت. بعد از آن با من تماس گرفت و براي آشنايي بيشتر قرار گذاشت.
پسر جوان امير نام داشت و وقتي به محل قرار رفتم گفت كه قصد ازدواج با مرا دارد. او مرا به يك كافيشاپ دعوت كرد كه در آنجا براي لحظهاي كيفم را روي ميز گذاشتم و براي شستن دستهايم به دستشويي رفتم. چند ساعتي با امير بودم تا اينكه خداحافظي كرديم و به خانه برگشتم اما در بين راه پيامكي از بانك به دستم رسيد كه نشان ميداد همه موجودي حسابم كه بيشتر از 3ميليون تومان بود، برداشت شده است. تعجب كردم و كيفم را گشتم اما اثري از كارت عابربانكم نبود. همان لحظه حدس زدم كه امير كارتم را سرقت كرده است اما هر چه با او تماس گرفتم جوابم را نداد. براي همين تصميم گرفتم ماجرا را به پليس اطلاع دهم.
با شكايت دختر جوان، تحقيقات كارآگاهان پايگاه سوم پليس آگاهي تهران براي شناسايي و دستگيري سارق آغاز شد. بررسيها نشان ميداد كه او پس از سرقت كارت عابربانك شاكي به يك فروشگاه پوشاك رفته و بيش از 3ميليون تومان لباس خريده است. با بررسي فيلمهاي ضبط شده در دوربينهاي مداربسته فروشگاه تصويري از سارق بهدست آمد و درحاليكه تحقيقات براي دستگيري او ادامه داشت، مأموران با چند شكايت مشابه ديگر هم روبهرو شدند.
يكي ديگر از شاكيان دختر جواني بود كه در فروشگاهي در مركز تهران كار ميكرد. او گفت: امير چندبار به بهانه خريد به محل كارم آمد و يك روز پيشنهاد دوستي مطرح كرد و شماره تلفنم را گرفت. او ميگفت كه عاشق من شده و قصد ازدواج داد. يك روز براي حرف زدن به پارك لاله رفتيم و هنگام برگشت از مغازهاي در آن حوالي خريد كردم و وقتي رمز كارت عابربانكم را به صاحب مغازه گفتم، امير هم رمزم را فهميد. پس از آن ساعتي همراه او بودم تا اينكه خداحافظي كردم و به خانه رفتم. در خانه متوجه شدم كارت عابربانكم گم شده تا اينكه پيامكي از بانك دريافت كردم كه نشان ميداد 3ميليون تومان از حسابم برداشت شده است.
كارآگاهان در ادامه بررسيها به سرنخهايي دست يافتند كه نشان ميداد متهم در يك پانسيون حوالي ستارخان زندگي ميكند. او در يك عمليات ضربتي دستگير شد و در بازرسي لوازمش، كارتهاي عابربانك و اموال دختراني كه هدف سرقتهايش قرار گرفته بودند كشف شد. به گفته سرهنگ محمد نادربيگي، رئيس پايگاه سوم پليس آگاهي تهران بزرگ تاكنون تعدادي از مالباختگان شناسايي شدهاند و شاكيان احتمالي ميتوانند با مراجعه به پايگاه سوم آگاهي از متهم شكايت كنند.