نیلوفر شهسواریان: کارنامه‌ی هنری او بسیار پربار است، سال‌ها رئیس مرکز آموزش تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (۱۳۶۰ تا ۱۳۶۹) و رئیس شورای تشکیلات عروسکی (WAP) در پراگ (از ۲۰۰۶ میلادی) بوده است.

اپراهاي متعدد عروسکي از آثار مهم اوست که با استقبال چشم‌گير مخاطبان روبه‌رو شده است. بليت‌هاي نمايش جديدش در ساعت‌هاي اوليه به‌سرعت به فروش رفت، طوري‌که نمايش اپراي عروسکي خيام در تالار فردوسي تهران به درخواست مخاطبان تا پايان مردادماه تمديد شد.

«بهروز غريب‌پور»، کارگردان و سرپرست گروه تئاتر «آران» هربار با داستان جديدي به‌روي صحنه مي‌آيد و اين‌بار نوبت به خيام رسيده است.

در اپراي عروسکي خيام در 120 دقيقه، ابعاد گوناگون زندگي اين شاعر، منجم و حکيم را مي‌بينيم، چيزي که به‌ندرت در تلويزيون، سينما و تئاتر ديده‌ايم.

به همين مناسبت با اين کارگردان خوش‌ذوق، باتجربه و نا‌م‌آشناي كشورمان به گفت‌وگو مي‌نشينيم.

 

  • چه شد كه سراغ خيام رفتيد و خيام از نظر شما چه جايگاهي در ادبيات ايران دارد؟

خيام ساختاري از شعر ارائه مي‌دهد كه باعث مي‌شود پس از او «رباعي» به يک قالب زباني بسيار قوي تبديل شود و ميان عرفا و بسياري از شاعران ديگر، اين قالب شعري به شکلي از ارائه‌ي کوتاه و صريح بيان احساسات و انديشه مورد استفاده قرار بگيرد.

از نظر شعر، خيام پيشگام است و پيش از او کسي نيست که از اين قالب استفاده کرده باشد. از نظر بيان انديشه و مفاهيم ذهني و قلبي هم اين قالب را به‌درستي انتخاب کرده و تقليدي نيست و توانسته زبان رسايي باشد.

 

  • خيام در اپراي عروسکي با آن‌چه از او مي دانيم چه‌قدر فرق دارد؟

تصور عامه درباره‌ي خيام بسيار نادرست است، چون ما تعابير خودمان را در حقيقت از يک ترجمه به زبان انگليسي و تعبير «فيتز جرالد» پايه‌گذاري کرده‌ايم.

به‌نظر مي‌رسد خيام پوچ‌گرايي مي‌کند و بسياري از موازين و اصول دين را تکذيب کرده در‌حالي‌که خيام احاطه‌ي کاملي بر قرآن داشته است و اتفاقاً چنين شخصي با آن‌چه قشر افراطي‌گراي زمان انجام مي‌داده مخالفت مي‌کند.

خيام اشاره به «مي» و «دمي خوش‌ باش» مي‌کند، چون هيچ عمري جاويدان و هيچ قدرت و ثروتي ماندگار نيست و انسان بايد از عمري که دارد، استفاده کند.

خيام انديشمند که در پي پاسخ‌دادن به مجهولات است، در مقابل سؤال «از کجا آمده‌ام؟ آمدنم بهر چه بود؟» در کهکشان‌ها سير مي‌کند و در پايان به اين نتيجه مي‌رسد که عمر ما کوتاه است و اشاره به انسان‌هايي مي‌کند که فکر مي‌کنند عمر جاويدان دارند.

اين خيامي است که به نظر من پايه‌گذار تفکر عرفاني هم هست و توانسته تقويم جلالي را با دقت حيرت‌انگيزي تدوين کند.

 

  • عروسک‌گردان‌هايي که با شما کار مي‌کنند، از نظر آشنايي با خيام بايد چه ويژگي‌هايي داشته باشند؟

اول بگويم که عروسك‌گردان واژه‌ي اشتباهي است و درستش بازي‌دهندگان است. خود خيام براي اين فعاليت از واژه‌ي «لعبت‌باز» استفاده کرده و اتفاقاً نسبت بسيار نزديکي با نمايش عروسکي داشته است.

ما براي اجرا دو حلقه داريم، حلقه‌ي اول متن را مي‌خوانند و حلقه‌ي دوم که با من کار کرده‌اند و تفکر عميقي از خيام دارند بازي‌گرداني را تمرين مي‌کنند.

 

اپراي عروسكي مولوي

 

  • به‌ نظرتان چرا در ايران درباره‌ي شاعران بزرگ فيلم و سريال نمي‌سازند؟

ما نسبت به آثار باستاني، منابع طبيعي، دانشمندان و ميراث هفت‌هزار ساله‌مان هم بي‌توجهي کرده‌ايم؛ بي‌توجهي‌مان فقط نسبت به شاعران نيست. اگر فقط دانشمندان را در کتاب‌هاي درسي معرفي مي‌کردند، کودکان متوجه مي‌شدند بايد راه آن‌ها را ادامه دهند.

از «حسنين هيکل»، روزنامه‌نگار مشهور مصري پرسيدند که چرا شما بعد از اسلام زبانتان را از دست داديد؟ او گفت چون ما فردوسي نداشتيم. بنابراين اين نگاه نسبت به ميراث ملموس ما بايد باشد.

 

  • به نظر شما مخاطب نوجوان چه‌قدر مي‌تواند با اپراي عروسکي ارتباط برقرار کند؟

خيلي زياد، دغدغه‌ي ما اين بود که براي کودکان و نوجوانان ملال‌آور نباشد. اين شب‌ها خانواده‌هايي با بچه‌هايشان مي‌آيند و بعد از اجرا باهم صحبت مي‌کنيم و مي‌گويند از اپرا لذت برده‌اند و مي‌خواهند به ديوان اشعار مراجعه کنند و اين براي من لذت‌بخش است.

 

  • شاعر مورد علاقه‌‌تان کيست؟

من به همه‌ي شاعران علاقه‌مندم، ولي فردوسي از اين نظر که آثار دراماتيک زيادي دارد، برايم در جايگاه خاصي قرار مي‌گيرد.

علاقه‌ام به شعراي فاخر ايراني را در اپراهاي عروسکي پنج‌گانه نشان داده‌ام، يعني فردوسي در اپراي عروسکي رستم و سهراب، مولوي، حافظ، سعدي و خيام.

 

اپراي عروسكي خيام

 

  • خيام برايم شعر مي‌خواند

ديالوگ‌هاي اين اپرا همه از جنس شعر و موسيقي‌اند. اپراي عروسکي، عناصري دارد که مرا به فکر مي‌اندازند؛ مثل آينه‌اي که خيام در آن اشعارش را مي‌خواند و سياره‌هاي نوراني‌اي که پشت سر خيام در حال عبورند و نشان مي‌دهد که اين نمايش تنها بر جنبه‌ي شاعربودن خيام تأکيد نکرده و بار ديگر برايم طور ديگري منجم‌بودن خيام به تصوير درمي‌آيد.

همين‌طور کوزه‌هايي که پاي ثابت برخي از رباعي‌هايش هستند. به ياد اين شعرش مي‌افتم که در ذهنم ماندگار شده:

دي کوزه‌گري ديدم اندر بازار

بر پاره گلي لگد همي زد بسيار

آن گل به زبان حال با او مي‌گفت

من هم‌چو تو بوده‌ام مرا نيکو دار

نه‌تنها اشعار او بلکه اوضاع زندگي خيام را هم مي‌بينيم، دوره‌ي حکومت «حسن صباح» از صحنه‌هاي جذاب نمايش است که تقابل نيکي و بدي را نشان مي‌دهد.

نگاهي به تماشاچيان مي‌اندازم، همه غرق تماشا هستند. واقعاً طراحي فضاي اپراي عروسکي خيره کننده است، در آخر نمايش، پرده بالا مي‌رود و بازي‌گردان‌هاي سياه‌پوش را مي‌بينيم، شمار هنرمندان اين نمايش که در بروشور هم نامشان آمده، بيش از 100 نفر است و نمايشي به اين حيرت‌انگيزي، همين هم‌کاري را هم مي‌طلبد.