درحالي‌كه كربلا به ما گنهكاران پيام مي‌دهد كه مبادا از رحمت خدا نااميد شويد؛ چراكه حر بن يزيد رياحي همان كسي كه مرتكب بزرگ‌ترين گناه يعني شمشير كشيدن در برابر حسين‌بن‌علي عليه‌السلام شد، توبه‌اش پذيرفته شد و در زمره بهترين انسان‌هاي تاريخ درآمد.
برخي از ما دنبال ملاك مناسبي براي انتخاب همسر مي‌گرديم. كربلا به ما مي‌گويد كسي را به‌عنوان همسر انتخاب كن كه تو را در امتحانات دشوار زندگي ياري و از تو در برابر وسوسه‌هاي شيطان محافظت كند.
امام حسين عليه‌السلام به زهير بن قين پيشنهاد ياري داد اما زهير به فرستاده امام اعتنايي نكرد تا اينكه همسرش به داد او رسيد و گفت: زهير! مي‌داني پسر رسول خدا تو را خواسته و اجابت نمي‌كني!
همين يك تلنگر براي زهير كافي بود تا شهادت در راه امام حسين(ع) را با جان و دل بپذيرد.
برخي از نوجوانان در پي روشي هستند تا طعم عسل را در زندگي تجربه كنند. وقتي به كربلا با ديده عبرت مي‌نگريم به نوجوان 13ساله‌اي برمي‌خوريم كه وقتي امام حسين(ع) از او سؤال مي‌كند شهادت نزد تو چه طعمي خواهد داشت؟ بدون لحظه‌اي درنگ جواب مي‌دهد: عمو جان! شهادت براي من از عسل شيرين‌تر است. حضور وهب مسيحي و زهير سني در اين نمايشگاه آزادگي نشان مي‌دهد كه دفاع از حق و مبارزه با باطل، دين و مذهب نمي‌شناسد.
حضرت زينب كبري(س) نشان داد كه مي‌توان زن بود اما شجاعانه در ميان بازاريان كوفه و مطربان شام، پيام خون حسين
عليه السلام را با صدايي رسا فرياد زد.
سِرِّ ني در نينوا مي‌ماند اگر زينب نبود
كربلا در كربلا مي‌ماند اگر زينب نبود
برخي از سالخوردگان حسرت عمر رفته را خورده و از اينكه ديگر نمي‌توانند در راه ياري امام زمان خويش نقش آفريني كنند دلسردند، درحالي‌كه كربلا به ما نشان مي‌دهد مي‌توان همچون حبيب بن مظاهر در 75سالگي مثل جواني شجاع، دل به دريا زد و دست از اسلام ناب محمدي و قرآن برنداشت.